صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 35

موضوع: سيرانديشه معتزله در ابعاد كلامى وعلوم قرآن

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    هـ. (أو مثلها…) دلالت بر حدوث قرآن دارد, زيرا آيه اى كه ازجهت منفعت وفايده مثل آيه ديگرى باشد, محال است قديم باشد.18
    2. (ذلكم اللّه ربّكم لاإله الاّ هو خالق كلّ شىء… ) انعام/102
    اين است خداى يكتا كه پروردگار شماست, خدايى جز او نيست آفريننده هر چيزى است…
    آيه شريفه دلالت مى كند براين كه خداوند آفريننده هر چيز است واز سويى مى دانيم تمام اشياء حادثند. بنابراين قرآن نيز كه يكى از چيزهاست, حادث خواهد بود.19
    3. (ألا له الحكم وهو أسرع الحاسبين) انعام/63
    جبّائى به اين آيه براى حدوث قرآن استدلال كرده است او مى نويسد:
    (اگر كلام خداوند قديم باشد, لازم است كه خداوند پيش از آفرينش آفريده ها نيز حسابگر اعمال بندگان باشد. درصورتى كه محاسبه , آن هنگام معنى خواهد داشت كه عملى صورت گرفته باشد.)20
    4. (كتاب انزل اليك… )
    كتابى كه برتو نازل شده است…
    توصيف قرآن به (منزل) دلالت برحدوث قرآن دارد, زيرا فروفرستادن مقتضى گرديدن از حالى به حال ديگر است وآنچه چنين اقتضايى دارد, شىء حادث است, بنابراين قرآن نيز حادث است.21
    5. (… فبأيّ حديث بعده يؤمنون) اعراف/185
    پس از قرآن كدام سخن را باور دارند.
    واژه (حديث) درآيه شريفه مورد استفاده جبّائى و قاضى عبدالجبار براى اثبات حدوث قرآن قرار گرفته است. آنان مى نويسند:
    (حديث, ضد قديم است, بنابراين وقتى مى گوييم: قرآن حديث است يعنى جديد است وازآن طرف ثابت شده هرجديدى حادث خواهد بود پس نتيجه مى گيريم كه قرآن حادث است.)22
    6. (إنّا جعلناه قرآناً عربيّاً لعلّكم تعقلون) زخرف/3
    مااين كتاب را قرآنى عربى قرار داديم, باشد كه به عقل دريابيد)
    دراين آيه واژه جعل آمده است و (جعل) صحيح نيست, مگر براى افعال, بنابراين قرآن فعل است وچون هرفعلى حادث است پس قرآن نيز حادث خواهد بود.23
    همچنين زبان قرآن به مفاد آيه شريفه عربى است, وچون زبان عربى حادث است قرآن نيز حادث خواهد بود.24





  2. تشكر

    مدير اجرايي (24-03-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    7. (اللّه نزّل أحسن الحديث كتاباً…) زمر/ 23
    خداوند بهترين گفتار را به صورت كتابى نازل فرمود.
    دراين آيه شريفه وآيه (فليأتوا بحديث مثله) وآيه (أفبهذا الحديث أنتم مدهنون) خداوند, قرآن را به (حديث) توصيف كرده است و حديث, هميشه حادث است, قرآن نيز حادث خواهد بود.
    همچنين (أحسن الحديث) دلالت دارد كه قرآن از جنس ديگر حديثهاست وچون ديگر حديثها حادثند, قرآن نيز حادث خواهد بود.
    ونيز قيد (كتاباً) قرآن را مجموع جامعى مى داند كه قابل تصرف است (زيرا كتاب مشتق از كتبه است و كتبه يعنى اجتماع) وآنچه محل براى تصرف ديگران است حادث خواهد بود.
    نيز (احسن) از حسن مشتق شده وحسن از صفات افعال است وصفات افعال هميشه حادثند, نتيجه مى گيريم قرآن حادث است.
    چنانكه مراد از (متشابها) متشاكل بودن قرآن از جهت حكمت است ولازمه متشاكل بودن, حدوث قرآن خواهد بود, زيرا وجود اشياء متشابه در قديم محال مى نمايد.25
    8. آيات (وانّه لذكر لك و لقومك) و (هذا ذكر مبارك) و (والقرآن ذى الذّكر) و (إن هو الا ذكر و قرآن مبين) قرآن را ذكر معرفى مى كنند وآيات(ما يأتيهم من ذكر من ربّهم محدث) و (ما يأتيهم من ذكر من الرحمن محدث) هر ذكرى را محدث مى نامند, نتيجه اين كه قرآن حادث است.26
    9. (وكذلك نقصّ عليك من أنباء ما قد سبق) طه/99
    (قرآن بيانگر حوادث پيش از خود است و چيزى كه بعد از حوادث وبازگو كننده آن باشد, خود حادث است.27
    10. (كتاب احكمت آياته ثمّ فصّلت) هود/1
    اين آيه شريفه قرآن را محكم و مفصّل معرفى كرده است واز سوى ديگر مى دانيم هرمحكم و مفصّلى, محكم كننده وتفصيل دهنده لازم دارد. بنابراين, بايستى قرآن پس ازانجام فعل, تحقّق پيدا كرده باشد وهرآنچه پس از انجام فعل تحقّق پيدا كند حادث است.28
    11. (انّا نحن نزّلنا الذكر وانّا له لحافظون) حجر/9
    عبدالجبار معتزلى به اين آيه شريفه اين گونه استدلال مى كند:
    (اگر قرآن قديم بود نياز به حافظ نداشت تا آن را حفاظت كند, زيرا در قديم خطرى نبود تا قرآن نياز به حافظ داشته باشد.)29





  5. تشكر

    مدير اجرايي (24-03-2012)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ناسخ و منسوخ

    از بحثهاى مهم قرآنى, كه كاربرد فراوانى در فقه دارد, دانش ناسخ ومنسوخ است. تلاش معتزليان درطرح و گسترش اين علم, باعث انسجام و جذابيت مباحث ناسخ و منسوخ گرديده وآن را ازبحثى صرفاً نقلى به صورت بحثى عقلى و نقلى وتكامل يافته درآورده است.
    اهم محورهايى كه معتزليان به بحث درباره آن پرداخته اند به شرح زير است:
    1. تعريف نسخ.
    2. فرق بداء و نسخ.
    3. وقوع نسخ درقرآن.
    4. شرايط نسخ.
    5. نسخ حكم قبل از عمل.
    6. نسخ تلاوت و حكم.
    7. ناسخهاى قرآن.
    تعريف نسخ: ابوالحسن بصرى معتزلى از علماى بزرگ معتزله در قرن پنجم در تعريف نسخ چنين نوشته است:
    (نسخ عبارت است از: زدودن مثل حكمى كه به وسيله آيه, سخن ويا فعل پيامبر ثابت گرديده , به آيه, سخن و فعل ديگرى كه پسين ازآن حكم ثابت است.)30
    بنابراين, حكمى كه ازبين رفته منسوخ ناميده مى شود و حكمى كه جانشين آن گرديده, ناسخ خوانده مى شود.
    فرق بداء و نسخ از ديدگاه معتزله: بداء آن است كه خداوند مكلّف را از انجام كارى كه پيش از اين, انجام آن را درزمان وبا چگونگى خاص از او خواسته است, درهمان زمان وباهمان چگونگى منع كند. مثلاً بگويد: درسال جارى حجّ بگزار و سپس بگويد درسال جارى حجّ نگزار.
    امّا در نسخ, خداوند از صورت فعل يا از غير مأمور به نهى مى كند. مثل اين كه: امر به نماز مى كند و نهى از زنا, يا امر به نماز با طهارت مى كند ونهى از نماز بى طهارت.
    (چنانكه از تعريف بداء ظاهر گشت, لازمه قول به بداء خفاء مصلحت برخدا, ظهور مفسده براى او و قصد امر به قبيح و نهى ازحسن است وچون اين لازمه در حق خداى محال مى نمايد بنابراين براى بداء درحقّ خداوند معنى و مفهومى نمى توان تصور نمود.)31


  7. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    وقوع نسخ در قرآن: وقوع نسخ در قرآن ازمباحث پراهميتى است كه در علم ناسخ و منسوخ مطرح مى گردد. بسيارى از پژوهشيان مباحث قرآنى, وقوع نسخ درقرآن را باور دارند وآن را از اجماعيات به شمار مى آورند. ولى برخى چون ابوالحسين اصفهانى از مفسران بزرگ وصاحب نام معتزله درقرن پنجم و از معتقدان سرسخت عدم وقوع نسخ درقرآن, با دقّت و ظرافت خاص معتزليان از تمامى آياتى كه قائلين به رخداد نسخ درقرآن استدلال مى كنند پاسخ مى گويد, از جمله آيه شريفه:
    (ما ننسخ من آية او ننسها نأت بخير منها أو مثلها) بقره /106
    هيچ آيه اى را منسوخ يا ترك نمى كنيم مگر اين كه بهتر از آن يا همانند آن مى آوريم.
    به سه گونه پاسخ مى دهد:
    الف. مراد از آيات نسخ شده, احكام تورات وانجيل است, مثل صيد ماهى در شنبه ونماز به طرف مشرق و مغرب كه خداوند آن احكام را از ذمه مسلمانان برداشته, واحكام ديگرى جايگزين كرده است.
    ييهود ونصارى مى گفتند: (ايمان نياوريد مگر به كسى كه ازدين شما پيروى كند) به همين جهت, خداوند احكام مربوط به آنان را با اين آيه شريفه از بين برد.
    ب. مراد ازنسخ يعنى نقل آيات قرآن از لوح محفوظ وانعكاس آن در كتابها.
    ج. آيه دلالت بر وقوع نسخ درقرآن ندارد, بلكه فقط دلالت مى كند كه اگر نسخ صورت پذيرد وحكمى از بين برود بهتر ازآن حكم جايگزين خواهد شد.

  8. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    واز نسخ عده وفات, از يك سال به چهارماه و ده روز پاسخ مى دهد:
    (حكم عده به مدّت يك سال, به كلى ازبين نرفته است, زيرا اگر مدّت آبستنى زنى يك سال باشد, مسلماً عدّه او يك سال خواهد بود. پس در اين آيه تخصيص صورت پذيرفته است, نه نسخ, زيرا در نسخ لازم است حكم منسوخ به كلى ازبين برود.)
    وپاسخ اصفهانى, از ادعاى نسخ حكم پرداخت صدقه به هنگام ملاقات با پيامبر اين چنين است:
    (از بين رفتن لزوم پرداخت صدقه به جهت ازبين رفتن سبب آن است, زيرا غرض و سبب از تشريع اين حكم, شناسايى منافقان بود وچون اين غرض حاصل شد ومنافقان شناسايى گرديدند بنابراين حكم آن نيز برداشته شد.)
    ودرباره نسخ حكم قبله مى نويسد:
    (نمازگزاردن به سوى بيت المقدس به كلى از بين نرفته است, زيرا در صورت اضطرار واشتباه مى توان به سمت بيت المقدس نمازگزارد.)
    واز آيه شريفه (واذا بدّلنا آية مكان آية واللّه أعلم بما ينزّل) كه دليل ديگر معتقدان به وقوع نسخ در قرآن است, اين گونه پاسخ مى دهد:
    (خداوند درآيه : (لايأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه…) [نه از پيش روى, باطل بدان راه يابد ونه از پس] قرآن را كتابى توصيف كرده كه باطل درآن وجود ندارد, بنابراين, چون وجود نسخ درقرآن, لازمه اش اين است كه حكم منسوخ وباطل شده درقرآن باشد, نمى توان وجود نسخ را پذيرفت.)32



  9. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    شرايط نسخ: ناسخ و منسوخ از ديد معتزله داراى شرايطى است:
    1. ناسخ و منسوخ بايد هر دو دليل شرعى باشند ,زيرا ازبين بردن و زدودن حكم شرعى به حكم عقل وبه عكس, نسخ ناميده نمى شود.
    2. ناسخ از منسوخ بايد جدا باشد.
    وشرط درستى نسخ آن است كه حكم فعل از بين برود, نه خود فعل, مثلاً در نماز به سوى بيت المقدس, وجوب نماز به آن سمت از بين برود نه خود نماز.33
    نسخ حكم, پيش ازعمل به آن: نسخ و زدودن حكم به دوگونه ممكن است صورت پذيرد:
    1. در برخى موارد, شارع به انجام فعلى درزمان معين دستور مى دهد وپس ازآن كه زمان انجام فعل به پايان رسيد, آن دستورالعمل را لغو مى كند و دستور ديگرى صادر مى كند.
    2. در مواردى شارع دستورى صادر مى كند و پيش از رسيدن وقت عمل به آن, دستور جديدى صادر مى كند و دستور پيشين را لغو مى كند.
    معتزليان, صورت اول را باور دارند و در توجيه درستى آن مى گويند: ممكن است فعلى در ظرف زمانى خود, داراى مصلحت باشد امّا در زمان بعد داراى مفسده گردد, ولى نسخ حكم, پيش از رسيدن ظرف زمانى آن را نمى پذيرند. زيرا دراين صورت, امر ونهى به يك فعل با كيفيت مخصوص و در يك زمان تعلق گرفته است. لازمه آن يا بداء است يا امر به كار زشت و نهى از كار نيك وخداوند منزه ازآن است.34


  10. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نسخ تلاوت و حكم: نسخ بر سه قسم است.
    1. نسخ تلاوت وحكم.
    2. نسخ تلاوت.
    3. نسخ حكم.
    معتزليان برخلاف برخى كه نسخ تلاوت و حكم ونسخ تلاوت را نمى پذيرند معتقدند هرسه قسم نسخ امكان دارد و درقرآن نيز واقع شده است.
    ابوالحسين بصرى معتزلى مى گويد:
    (نسخ حكم و تلاوت, امرى است معقول وممكن, زيرا حكم و تلاوت هردو عبادتند وممكن است دوعبادت درزمانى داراى مصلحت باشند, ولى درزمان و شرايط ديگرى مفسده دار باشند. اگر نسخ حكم و تلاوت ممكن باشد, نسخ تلاوت فقط با نسخ حكم, به تنهايى نيز ممكن خواهد بود, زيرا همچنانكه دو عبادت امكان دارد درزمانى به صورت مفسده درآيند يك عبادت نيز ممكن است.
    امّا در موردى كه حكم نسخ شده باشد, ولى تلاوت نسخ نگرديده باشد, مثل آيه شريفه (… يتربّصن بأنفسهنّ أربعة أشهر و عشراً) كه ناسخ حكم (متاعاً الى الحول غيرإخراج) است, دراين جا حكم عده به مدّت يك سال نسخ گرديد, ولى تلاوت آيه (متاعاً الى الحول غيراخراج) باقى است وازبين نرفته است.
    وامّا نسخ تلاوت آيه بدون اين كه حكم آيه از بين رفته باشد, مثل: آيه رجم: (والشيخ و الشيخة اذا زنيا فارجموهما ألبتّة نكالاً من اللّه) كه اين آيه نازل شده و پس ازآن تلاوتش نسخ گرديد, ولى حكمش باقى مانده وازبين نرفت.
    وامّا نسخ تلاوت وحكم, هردو, مثل آنچه از عايشه نقل شده كه او گفت: ازآياتى كه برپيامبر نازل شد آيه(عشر رضعات يحرمن) بود, ولى اين آيه, سپس هم تلاوتش وهم حكمش نسخ گرديد.)35


  11. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نواسخ قرآن: دراين بحث, سخن از دليلهايى است كه شايستگى و صلاحيت نسخ آيه اى از آيات قرآن را داراست. معتزليان دراين بحث سه دليل را ارزيابى كرده اند:
    * قرآن: اولين دليلى كه معتزله درصلاحيت وعدم صلاحيت آن به بحث پرداخته اند, آيات قرآن است.
    ابوالحسين بصرى معتزلى دراين باره مى نويسد:
    نسخ قرآن به قرآن عقلاً جايز است وهيچ گونه محذور عقلى براى آن متصور نيست ودرقرآن نيز آياتى كه ناسخ آيات ديگرى باشد وجود دارد. براى نمونه: آيه شريفه (والذين يتوفّون منكم و يذرون أزواجاً وصيّة لأزواجهم متاعاً الى الحول) كه عده وفات را يك سال ذكر مى كند, به آيه شريفه (والذين يتوفّون و يذرون أزواجاً يتربّصن بأنفسهنّ أربعة أشهر و عشراً… )(بقره/234) كه مدّت عده وفات را چهارماه وده روز بيان مى كند. نسخ گرديده است.
    وآيه شريفه( ء أشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجواكم صدقات… )(مجادله/13) ناسخ آيه (يا ايّهاالذين آمنوا اذا ناجيتم الرّسول فقدّموا بين يدى نجواكم صدقة…) (مجادله/12) است. وحكم وجوب صدقه را به هنگام ملاقات با پيامبر از بين برد.)36
    به نظر مى رسد در نوشته هاى ابوالحسن بصرى معتزلى درباره ناسخ بودن آيه(ءأشفقتم… ) تناقض وجود دارد. آيه (ءأشفقتم … ) را ناسخ آيه (ياايهاالذين آمنوا اذا ناجيتم… ) معرفى مى كند, ولى در مبحث ديگرى نوشته است:آيه (ءأشفقتم… ) دلالت برنسخ حكم صدقه ندارد; زيرا در توبه ونماز وزكات چيزى كه مانع از حكم به صدقه باشد, وجود ندارد ونسخ حكم صدقه از قصد پيامبر دانسته مى شود.
    معتزليان, افزون بر آياتى كه نام برده شد, آيه شريفه(ألآن خفّف اللّه عنكم وعلم أنّ فيكم ضعفا فإن يكن منكم ماءة صابرة يغلبوا مائتين وإن يكن منكم ألف يغلبوا ألفين باذن الله…)(انفال/66) را ناسخ آيه (ياايّهاالنبى حرّض المؤمنين على القتال ان يكن منكم عشرون صابرون يغلبوا مائتين… ) (انفال/65) به شمار مى آورند.
    * سنّت: دومين دليلى كه معتزليان به بحث درباره آن پرداخته اند, سنت است. آنان سنت را به دوقسم تقسيم مى كنند: متواتر وآحاد, نسبت به متواتر مى گويند:
    اخبار متواتر مى توانند ناسخ قرآن واقع شوند وحكمى از احكام قرآن را نسخ كنند.
    ودرباره اخبار آحاد براين باورند كه نسخ قرآن به اخبار آحاد ازنظر عقل ممكن است ومحذورى ندارد, ولى اجماع مسلمانان بر جايز نبودن نسخ قرآن به اخبار آحاد استوار است و صحابه نيز هرگاه خبرواحدى را مخالف آيات قرآن مى يافتند, آن را ترك مى كردند.

    * اجماع: يكى ديگر از ادله ناسخ, اجماع است كه معتزليان در صلاحيت آن براى نسخ قرآن به بحث پرداخته اند.
    ابوالحسين بصرى مى نويسد:
    (نسخ قرآن به اجماع صحيح نمى نمايد, زيرا مسلمانان حق ندارند برخلاف آيات قرآن اجماع كنند واگر درموردى برخلاف آيه اى, اجماعى مشاهده گرديد, پى مى بريم نصى كه ناسخ آيه بوده وجود داشته, ولى اجماع كنندگان, آن نص را نقل نكرده اند.) 37

    وبنابراين در حقيقت ناسخ آيه, نص است نه اجماع.

  12. Top | #19

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اعجاز قرآن

    كاربرد بحث اعجاز قرآن درمباحث خداشناسى ونبوت خاصه, معتزليان رابرآن داشت, تا توجه خاصى به اين مقوله ازخود نشان دهند. آنان با طرح مسائل جديد كه بيشتر با (ان قلت) آغاز مى گرديد و سپس شكل يك بحث مستقل به خود مى گرفت, علم اعجاز قرآن را به مراحلى از تكامل رساندند وبا نگارش نخستين كتاب در اعجاز قرآن, فصلى نو فراروى قرآن پژوهان گشودند.
    وقتى نظّام درباره اعجاز قرآن سخن گفت و (صرفه) را از وجوه اعجاز قرآن به شمارآورد, جاحظ, از بزرگان معتزله در قرن سوّم و رئيس فرقه جاحظيّه, كتاب :نظم القرآن را در پاسخ نظّام به نگارش درآورد وبرخلاف استادش (نظّام) اعجاز قرآن را ذاتى و مربوط به نظم آن مى دانست وبدين ترتيب به عنوان نخستين نويسنده در اعجاز قرآن شناخته شد. پس از جاحظ, على بن عيسى رمّانى, از مفسران و متكلمان صاحب نام معتزلى درقرن چهارم,النكت فى اعجاز القرآن, را درباره وجوه اعجاز قرآن نوشت. وسپس عبدالجبار معتزلى (م: 415) جلد شانزدهم المغنى را, كه چندين برابرالنكت فى اعجاز القرآن رمانى است, به رشته تحرير درآورد.
    افزون بر اينها, معتزليان به صورت غيرمستقل ودرلابه لاى مباحث كلامى وتفسيرى نيزبه بحث درباره اعجاز قرآن پرداختند, براى نمونه :عبدالجبار معتزلى در شرح الاصول الخمسه ودرلابه لاى طرح اصول عقايد معتزله, به بحث درباره اعجاز قرآن مى پردازد.

  13. Top | #20

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    January 2012
    شماره عضویت
    2159
    نوشته
    183
    تشکر
    12
    مورد تشکر
    209 در 128
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    وجوه اعجاز قرآن ازديد معتزله

    معتزليان, اعجاز قرآن را باور دارند, ولى در اين كه چه چيز موجب معجزه بودن قرآن است اختلاف دارند. اينك به وجوه اعجاز قرآن از ديد معتزله واختلاف ديدگاه آنان مى پردازيم:
    1. صرفه
    اولين شخصيت معتزلى, بلكه نخستين شخصى كه (صرفه) را وجه اعجاز قرآن دانست, نظّام رئيس فرقه نظّاميه است.
    براى (صرفه) سه گونه تعريف ياد شده است:
    الف. صرفه يعنى اين كه: هركس بخواهد با قرآن معارضه كند, خداوند انگيزه او را از معارضه با قرآن از بين مى برد.
    ب. هركس بخواهد با قرآن معارضه كند به ناچار بايستى در علومى تخصص داشته باشد و صرفه, يعنى خداوند آن علوم را از معارضه كننده با قرآن سلب مى كند.
    ج. صرفه, يعنى خداوند قدرت معارضه كننده را از معارضه مى گيرد, بنابراين, تفسير سوم, معارضه كننده, داعى معارضه و علوم مورد نياز آن را داراست امّا توانايى معارضه را درخود نمى بيند.
    نظّام, كدام صرفه را از وجوه اعجاز قرآن به شمار مى آورد؟ پاسخ به اين پاسش با توجه به نسبتهاى گوناگونى كه به نظاّم داده شده به آسانى ممكن نيست, درحالى كه اشعرى و سيوطى تفسير سوّم صرفه را به او نسبت مى دهند.38 شهرستانى در ملل و نحلل, تفسير اوّل و سوّم صرفه را مراد نظّام مى داند.39




صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi