صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16

موضوع: ۩*ŏ*۩ خصائص خاتم الانبیاء ،محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله ۩*ŏ*۩

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    September 2011
    شماره عضویت
    1687
    نوشته
    1,326
    تشکر
    2,008
    مورد تشکر
    3,309 در 1,118
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در اينجا بايد بگوييم كه: اعتقاد به شفاعت درصورتى مى‏تواند مؤثر و سازنده باشد كه دور از هر نوع عوام فريبى تفسير شود و حساب شفاعتى كه قرآن و حديث و يا عقل و خرد ما را به سوى آن دعوت مى‏كند، از شفاعتى كه در اذهان برخى از دور افتادگان از تعاليم اسلام وجود دارد، جدا گردد، زيرا گاهى تفسيرهاى غلط براى شفاعت ازطرف افراد ناروا، مردم را از درك حقيقت شفاعت باز مى‏دارد و ما را به ياد شعر شاعرى (حاجب) نام مى‏اندازد كه فكر مى‏كرد در روز رستاخيز دست على درباره شفاعت گنهكاران آنچنان باز است كه علاقه‏مندان وى به اطمينان شفاعتش هر چه بخواهند مى‏توانند گناه كنند، ازاين جهت به افتخار امام قصيده‏اى سرود كه نخستين بيت آن اين است:

    حاجب اگر معامله حشر با على است‏
    من ضامنم تو هر چه بخواهى گناه كن‏


    ولى همين شاعر، طبق گفته خويش - در عالم رؤيا امام را به خواب ديد و خشم حضرت را از سرودن چنين شعر خرافى حس كرد و امام خواستار آن شد كه قسمت دوم از شعر خود را عوض كند و چنين بگويد:

    حاجب اگر معامله حشر با على است
    شرم از رخ على كن و كمتر گناه كن‏


    خواه اين جريان، حقيقت داشته باشد و يا افسانه و پندارى بيش نباشد، حقيقت همين است كه در اين داستان آمده است .

    جوانان عزيز و علاقه‏مندان به مكتب پيامبر، بايد معارف دينى خود را از دانشمندان محقق و كتابهاى اصيل اسلامى بگيرند تا شفاعت حقيقى را از شفاعت تحريف يافته به خوبى باز شناسند و به گفته هر درويش معركه گير، يا داستانسراى حرفه‏اى، و يا نوشته‏هاى مبتذل كه به خامه افراد فاقد صلاحيت نوشته مى‏شود، اعتماد نكنند.

    شفاعت پيامبر اسلام: اين بحث اجمالى، پيرامون واقعيت شفاعت، و آثار سازنده آن مى‏تواند پاسخگوى بسيارى از پرسشها باشد، ولى بحث گسترده آن، نياز به طرح بحثهاى ديگرى دارد كه فعلاً مجال بازگوئى آنها نيست افرادى كه بخواهند با ديگر بحثهاى مربوط به شفاعت آشنا شوند، به كتاب «شفاعت در قلمرو عقل و قرآن و حديث» مراجعه بفرمايند.9

    آنچه كه فعلاً موضوع اين نوشته ايجاد مى‏كند، بيان دلائل قرآنى «شفيع بودن پيامبر در روزرستاخيز» است و در اين مورد به دو آيه بسنده مى‏كنيم:
    1- «و من الليل فتهجدبه نافلة لك عسى ان يبعثك ربك مقاماً محموداً (اسراء /79): براى نماز نافله در برخى از شب برخيز تا خدا تو را براى مقام بس پسنديده‏اى برانگيزد».

    اكنون بايد ديد مقصود از مقام محمود چيست؟ مقامى كه هر كس پيامبر را بر آن مقام ببيند، به تحسين او مى‏پردازد؟

    طبرسى مى‏گويد: مفسران اسلامى اتفاق نظر دارند كه مقصود از آن، همان مقام شفاعت است و مى‏گويند: پيامبر در روز رستاخيز لواء الحمد (پرچم سپاس و ستايش) را به دست مى‏گيرد و همه پيامبران زير آن لواء گرد مى‏آيند و او نخستين كسى كه شفاعت مى‏كند و شفاعت او پذيرفته مى‏شود 10.

    زمخشرى مى‏نويسد: چه مقامى بالاتر از مقام شفاعت كه مايه ستايش تمام اهل محشر مى‏گردد 11 روايات اسلامى در اين مورد اتفاق نظر دارند كه مقصود از آن همان مقام شفاعت است. سيوطى در كتاب الدر المنثور و سيد هاشم بحرانى در تفسير برهان احاديثى را كه «مقام محمود» را به شفاعت تفسير مى‏كنند آورده‏اند. 12

    2- «وللاخرة خيرلك من الاولى ولسوف يعطيك ربك فترضى (الضحى /5-6): سراى ديگر براى تو از اين جهان بهتر است، خدا به زودى آن قدر به تو مى‏بخشد كه راضى شوى!»
    از اين كه آيه نخست پيرامون روز رستاخيز سخن مى‏گويد، طبعاً زمان و كمال اين «عطاى رضايت آفرين» در همان زمان خواهد بود.

    از آنجا كه پيامبر رحمة للعالمين است، نمى‏تواند در چنين روزى از فكر امت بيرون آيد، و آنچه كه مى‏تواند رضايت او را تحصيل كند نجات گروه‏هائى از امت است كه پيوند ايمانى خود را با خدا، و ارتباط وحى خود را با پيامبر نبريده باشند، و اين كار در پرتو شفاعت انجام مى‏گيرد.
    روايات اسلامى نيز آيه را به شفاعت پيامبر تفسير كرده است و از ابن عباس نقل مى‏كنند كه او گفته است «رضاه ان تدخل امته الجنة: رضايت او در اين است كه امت خود را وارد بهشت سازد».


  2. تشكرها 6

    mashoo (24-01-2012), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (15-09-2012), نرگس منتظر (25-01-2012), شهاب منتظر (14-09-2012), صافات (11-12-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    September 2011
    شماره عضویت
    1687
    نوشته
    1,326
    تشکر
    2,008
    مورد تشکر
    3,309 در 1,118
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    8- رؤؤف و مهربان


    يكى ديگر از ويژگيهاى پيامبر، علاقه و رأفت و مهربانى او به جامعه با ايمان است قرآن در اين باره مى‏فرمايد:
    «لقد جائكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رؤف رحيم» (توبه /128).
    «پيامبرى از خود شما به سويتان آمد، كه مشقت و رنجهاى شما بر او سخت و گران است، بر ايمان آوردن شما، حريص و علاقمند، به مؤمنان رؤوف و مهربان است» .
    «فان تولوا فقل حسبى الله لااله الا هو عليه توكلت و هو رب العرش العظيم (توبه /129)
    «اگر از پيروى روى گردان شوند (نگران مباش) بگو خداوند مرا كافى است بر او توكل كرده‏ام و او صاحب عرش بزرگ است».

    9- صاحب كوثر


    دو فرزند ذكور پيامبر به نام قاسم و عبدالله درگذشتند دشمنان قسم خورده او مانند عاص بن وائل و غيره او را «عقيم» و «ابتر» ناميده‏ند؛ در اين مورد، قرآن او را با سوره خاصى كه در مكه نازل شده است مورد خطاب قرار داد و فرمود:
    «انا اعطيناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هو الابتر: ما به تو خير كثر داديم (به شكرانه اين نعمت) براى خدا نماز بگرزار و دستهاى خود را در حال نماز تاگلو، بالا ببر (يا قربان كن) بدخواه تو، عقيم است».

    مفسران در معناى «كوثر» اختلاف فراوانى دارند، ولى هر چه دامنه اختلاف گسترش يابد نمى‏توان «نسل گسترده» او را از مصاديق و جزئيات آن ندانست زيرا ظاهر آيه اين است كه جمله نخست، به عنوان پاسخ به گفتار بدخواه آمده است كه پيامبر را عقيم و ابتر خوانده بود و لازمه چنين گفتارى اين است كه كوثر به گونه‏اى تفسير شود كه بتواند پاسخگوى گفتار آن بدخواه گردد و آن جز با اين نسيت كه بگوييم كه بر خلاف انديشه آن بدخواه، تو نه تنها ابتر و عقيم نيستى بلكه داراى نسل گسترده‏اى هستى كه در جهان نمى‏توان بر آن نظيرى يافت.
    مفاد آيه يكى از اخبار غيبى قرآن است كه براى همگان ملموس و محسوس است، با اين كه فرزندان پيامبر در بسيارى از اعصار، به وسيله جلادان اموى و عباسى به صورت فردى و يا جمعى جام شهادت نوشيده‏اند. 13

    - مع الوصف - جهان اسلام امروز، خبر غيبى قرآن را پيرامون گستردگى نسل رسول خدا كاملاً لمس كرده و شاهد نسل روز افزون رسول خدا مى‏باشد.
    فخر رازى در تفسر خود، به هنگام بحث از مفاد كوثر مى‏نويسد مقصود اين است كه خدا نسل پيامبر را در طول زمان حفظ مى‏كند آنگاه مى‏افزايد:
    «فانظركم قتل من اهل البيت ثم العالم ممتلى منهم و لم يبق من بنى اميه فى الدنيا احد يعبأ به ثم انظركم فيهم فى الا كابر من العلماء كالباقر و الصادق و الكاظم و الرضا عليهم السلام و النفس الزكية و امثالهم 14.
    «بنگر چقدر افراد، از اهل بيت پيامبر كشته شده‏اند و باز جهان مملو از آنها است ولى از خاندان اميه يك نفر كه قابل ذكر باشد باقى نمانده است، آنگاه بنگر كه چه علماى بزرگى در ميان اهل بيت پيامبر هست مانند حضرت باقر، حضرت صادق ، حضرت كاظم ، حضرت رضا،و نفس زكية و مانند آنان».

    وى اين سخن را در قرن ششم مى‏گويد و ما اكنون در اوائل قرن پانزدهم هجرى هستيم و جهان اسلام از مغرب و تونس و الجزائر و مصر گرفته تا برسد به عربستان و شامات و تركيه و ايران، و غيره شاهد نسل درخشنده رسول خدا مى‏باشيم و همگى مى‏گوييم: «صدق الله العلى العظيم؛ انا اعطينا الكوثر».

    در اين جا تذكر نكته‏اى مناسب است و آن اين كه در اعصار گذشته به خصوص از عصر حضرت رضا به بعد، مقامى به نام «نقابة الطالبيين» وجود داشت كه مبرزترين آنان عهده دار آن مقام مى‏باشد؛ بدين صورت كه در هر نقطه و منطقه‏اى، «نقيبى» براى «طالبيين» معين مى‏شد و بارزترين آنان «نقيب النقبا» لقب مى‏گرفت و تاريخ از دو شخصيت بزرگ كه يكى امام معصوم و ديگرى فرزند او است نام مى‏برد كه داراى چنين منصب گسترده‏اى بودند و اين دو نفر عبارتنداز حضرت رضا (ع) در عصر مأمون و شريف رضى در سال 380 در عصر بهاء الدوله.

    كار نقيب، حفظ انساب و ضبط مواليد و وفيات و آشنا ساختن آنان با آداب متناسب با خاندان آنها و بازدارى آنان از كارهاى پست و دون شأن، جلوگيرى از ارتكاب گناه و غيره كه «ماوردى» در كتاب «احكام سلطانيه» درباره آنها به صورت مفصل سخن گفته است 15.


  5. تشكرها 6

    mashoo (24-01-2012), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (15-09-2012), نرگس منتظر (25-01-2012), شهاب منتظر (14-09-2012), صافات (11-12-2012)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    September 2011
    شماره عضویت
    1687
    نوشته
    1,326
    تشکر
    2,008
    مورد تشکر
    3,309 در 1,118
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    10- شاهد بر اعمال امت

    آخرين ويژه‏گى از نظر بازگوئى در اينجا 16، شهادت و گواه بودن او بر اعمال امت است، و اين مقام در آيات ياد شده وارد شده است:
    «يا ايها النبى انا ارسلناك شاهداً و مبشراً و نذيراً و داعياً الى الله باذنه و سراجاً منيراً(احزاب /45)
    «اى پيامبر ما تو را به عنوان گواه و بشارت و بيم دهنده و دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او، و چراغ فروزان، فرستاديم».

    در اين آيه رسول گرامى با اوصاف پنجگانه‏اى توصيف شده كه هر كدام در خور بحث و گفتگو است:
    1- شاهداً 2- مبشراً 3- منذراً 4- داعياً الى الله 5- سراجا منيراً.
    توصيف پيامبر به عنوان «شاهد» در آيات ديگرى نيز وارد شده كه گاهى از نظر تعبير با آيه ياد شده يكسان است 17، و گاهى با هم اختلاف دارد مانند: «فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد و جئنابك على هولاء شهيداً (نساء /41): حال آنان چگونه است آن روز كه براى هر امتى گواهى بر اعمالشان مى‏آوريم و تو را گواه بر اعمال آنها قرار مى‏دهيم»

    در اين آيه، پيامبر شاهد و گواه بر پيامبران پيشن است در حالى كه در آيات يادشده و در آيه‏اى كه هم اكنون يادآور مى‏شويم، وى شاهد و گواه بر اعمال امت خود مى‏باشد:
    «و قل اعملوا فسيرى الله عملكم و رسوله و المؤمنون و ستردون الى عالم الغيب و الشهادة فينبكم بما كنتم تعملون (توبه/ 105): بگو هر كارى مى‏خواهيد انجام دهيد به زودى خدا و رسول او و افراد با ايمان اعمال شما را مى‏بينند و به زودى به سوى خداى آگاه از پنهانى و آشكار، باز گردانيده مى‏شويد، و شما از آنچه كه انجام داده‏ايد، گزارش مى‏دهد».

    در اين آيه مؤمنون بسان خود پيامبر، آگاه از اعمال منافقان معرفى شده‏اند، مسلماً مقصود، همه افراد با ايمان نيست، بلكه گروه خاصى هستند كه از آنان به افراد معصوم تعبير مى‏آوريم .
    حالا آگاهى پيامبر از اعمال امت چگونه انجام مى‏گيرد، مورد بحث ما نيست ولى مسلم است كه اعمال آنان بر او عرضه مى‏شود.

    چه بهتر كه سخن خود را با سخن خدا - كه بيانگر صفات دهگانه از رسول خود مى‏باشد - به پايان برسانيم:
    «الذين يتبعون الرسول النبى الامى الذى يجدونه مكتوباً عندهم فى التورية والانجيل يامرهم بالمعروف و ينهيهم عن المنكر و يحل لهم الطيبات و يحرم عليهم الخبائث ويضع عنهم اصرهم و الاغلال التى كانت عليهم فالّذين آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذى انزل معه اولئك هم المفلحون» (اعراف /157)

    «آنها از فرستاده خدا (رسول) و پيامبرامى - درس نخوانده - پيروى مى‏كنند، كسى كه صفات او را در تورات و انجيلى كه نزدشان است مى‏يابند. آنها را به خوبيها فرمان مى‏دهد و از بديها باز مى‏دارد پاكيزه‏ها را بر آنها حلال مى‏شمرد و ناپاكيها را تحريم مى‏كند و بارهاى سنگين و زنجيرهايى را كه بر آنها بود (از دوش آنان) بر مى‏دارد، پس آنها كه به او ايمان آورده و او را احترام نموده و يارى نموده‏اند و از نورى كه بر او فرود آمده پيروى كرده‏اند، همانا رستگارند».

    صفات دهگانه پيامبر كه در اين آيه آمده است به صورت زير است:
    1- الرسول :فرستاده شده 2- النبى: پيامبر 3- الامى: درس نخوانده 4- مكتو با عندهم فى التوراة و الانجيل: خصوصيات او در تورات و انجيل نوشته شده است 5- يأمرهم بالمعروف: به كارهاى نيك فرمان مى‏دهد. 6- و ينهيهم عن المنكر: از كارهاى بد باز مى‏دارد 7- و يحل لهم الطيبات: چيزهاى پاكيزه را براى آنان حلال مى‏شمرد 8- و يحرّم عليهم الخبائث: ناپاكيها را براى آنانه تحرير مى‏كند 9- ويضع عنهم اصرهم: بارها سنگين (تكاليف شاق مربوط به امت بنى اسرائيل) از دوش آنان بر مى‏دارد، 10- والاغلال التى كانت عليهم: عادت زشت و خرافات را كه به صورت غل و زنجير به دست و پاى آنان بسته شده است، از دست و پايشان باز مى‏كند.


  7. تشكرها 7

    mashoo (24-01-2012), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (15-09-2012), مدير اجرايي (15-09-2012), نرگس منتظر (25-01-2012), شهاب منتظر (14-09-2012), صافات (11-12-2012)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    September 2011
    شماره عضویت
    1687
    نوشته
    1,326
    تشکر
    2,008
    مورد تشکر
    3,309 در 1,118
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    پى‏نوشت:
    ___________________________________نويسنده: آيت الله سبحانى
    1- (نهج البلاغه، خطبه اشباح، خطبه 178 ط عبده).
    2- غررالحكم، باب الف، ج 1، ص 44.
    3- وسائل الشيعه، ج 1، كتاب جهاد.
    4- مغازى واقدى، ج 3، ص 835 - بحارالانوار، ج 21، ص 107 - 132.
    5- قصيده «برده» از سروده‏هاى بس معروف جهان است كه بر آن شروح زيادى نوشته شده است و شايسته هر انسان عربى دانى است كه آن را حفظ كند.
    * - براى هر كدام نسبت به اعمال خود درجه و رتبه‏اى است، پروردگار تو غافل از كارهاى آنان نيست. سوره انعام، آيه 132.
    6- اصول كافى، ج 3، ص 131، باب عبادت، ح 5.
    7- بحار الانوار، ج 17، ص 130.
    8- نهج البلاغه، بخش حكمت، شماره 85.
    9- اين كتاب اثرآيت الله سبحانى است، مباحث دهگانه‏اى را پيرامون شفاعت مطرح كرده است و در سال 1354 منتشر شده است .
    10- مجمع البيان، ج 3، ص 35.
    11- كشاف، ج 3، ص 435.
    12- الدرالمنثور، ج 4، ص 197 - برهان، ج 2، ص 438 - 440.
    13- و به اعتراف مورخان منصف اگر پيامبر درباره خاندان خود، به جاى سفارش به مودت و محبت، بر خلاف آن، توصيه كرده بود، بيش از اين مورد بى مهرى قرار نمى‏گرفتند، و نيز تاريخ زندگى طالبيها، حسنيها و حسينيها و موسويها گواه روشن بر كشتار بى رحمانه‏اى كه درباره آنان انجام گرفته است، و كافى است در اين مورد به كتاب «متقاتل الطالبيين» تأليف ابوالفرج اصفهانى متوفاى 356 مراجعه فرمائيد ؛ در اين كتاب، حوادث دردناك و تلخ فرزندان ابوطالب كه در گوشه و كنار جهان اسلام و يا در ميدان مبارزه با طوغوتها زمان كشته شده‏اند نگارش يافته است .
    14- مفاتيح الغيب، ج 8، ص 498، ط مصر، 1308.
    15- الاحكام السلطانيه، ص 82 - 86 علاقمندان به اين كتاب كه وظايف نقاب خاصه را از نقابت عامه جدا كرده است، مراجعه بفرمايند.
    17- به سورها فتح آيه 8 و مزمل آيه 15 مراجعه شود.


  9. تشكرها 6

    mashoo (24-01-2012), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (15-09-2012), مدير اجرايي (15-09-2012), شهاب منتظر (14-09-2012), صافات (11-12-2012)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن ایران شناسی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1938
    نوشته
    13,518
    صلوات
    1998
    دلنوشته
    2
    « اَلـلّـــهُـــمَّ عَـجِّـــل لِـولـیِّـــنَاالـفَـــرَجَ »
    تشکر
    114,344
    مورد تشکر
    42,176 در 11,163
    دریافت
    0
    آپلود
    1

    پیش فرض






    دل به عشق مصطفی معنا گرفت


    در کنار عرش حق ماوا گرفت


    هفت اقلیم جهان و فرش و عرش


    از وجود و نام احمد(ص) پا گرفت


    امضاء

    http://www.ayehayeentezar.com/signaturepics/sigpic1938_35.gif


  11. تشكرها 4


  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    کارشناس پاسخگوی سایت
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2970
    نوشته
    89
    تشکر
    56
    مورد تشکر
    448 در 86
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض عبادت

    يه روايت است از آقا امام صادق عليه السلام
    من هنوز هم كه هنوزه از وقتي خوندم در حلاوت اين روايت مونده ام
    تازه ميفهمم كه عشق با ادم چه ميكند ،وان هم عشق خدا


    رسول خدا صلى اللَّه عليه و اله به اندازه‏اى نماز مى‏ گذارد كه پاهايش ورم مى ‏كرد، و مى‏ فرمود در نظر دارم بنده‏اى شاكر باشم او مى‏ خواست مردم از وى عبرت گيرند و از عبادت غفلت نداشته باشند و اوقات خود را به عيادت و پرستش بگذرانند.



    َ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله يُصَلِّي حَتَّى يَتَوَرَّمَ قَدَمَاهُ وَ يَقُولُ أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً أَرَادَ أَنْ يَعْتَبِرَ بِهِ أُمَّتُهُ فَلَا تَغْفُلُوا عَنِ الِاجْتِهَادِ وَ التَّعَبُّدِ وَ الرِّيَاضَةِ بِحَال‏



    بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏67 ؛ ص69

  13. تشكرها 3


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi