صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23

موضوع: º°”˜`”°º×.ღحکایات تربیتیღ.׺°”˜`”°º

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    11- نتیجه بد اخلاقى معلم


    مـعـلمى بود که شاگردان زیادى داشت , اما وى از نظر اخلاقى فردى تندخو بود و بچه ها را اذیت مى کرد.بچه ها به همین علت دلخوشى شان این بود که ولو براى یک روز هم که شده از دست وى خـلاص شـونـد ودرس را تـعـطیل کنند.لذا با هم نشستند و نقشه کشیدند.روز بعد که به کلاس آمـدنـد, هنگامى که معلم وارد شد, یکى از بچه ها به معلم سلام کردو گفت : جناب معلم , خدا بد ندهد. مثل این که کسالتى دارید؟
    معلم جواب داد: نه کسل نیستم .




    برو بنشین .شـاگـردى دیـگـر آمـد و گـفت : جناب معلم رنگ و رویتان امروزپریده , خداى نکرده کسالتى دارید؟ این دفعه معلم یکه خورد و آهسته گفت : برو بنشین سرجایت .بـعـد یکى دیگر از شاگردها آمد و همان حرف ها را تکرار کرد.معلم تردید کرد که شاید من مریض هـسـتم .سرانجام وقتى چند شاگرد دیگرهمان حرف ها را با ثاثر و تاسف تکرار کردند, امر بر معلم مشتبه شد وگفت : بله , گویا امروز حالم خوش نیست .




    بچه ها وقتى که اقرار گرفتند که او ناخوش است گفتند:آقا معلم ,اجازه بدهید تا امروز شوربایى برایتان تهیه کنیم و از شماپرستارى نماییم .کـم کـم مـعـلـم واقـعـا مریض شد, رفت دراز کشید و شروع کرد به ناله کردن و به بچه ها گفت : برخیزید و به منزل بروید.امروزناخوش هستم و نمى توانم درس بدهم .بـچـه هـا کـه هـمـیـن را مـى خـواسـتـند, مکتب را رها کردند و به دنبال تفریح و بازى خودشان رفتند.[1]



    [1]مرتضى مطهرى , تعليم و تربيت در اسلام , ص 28 ـ 29.
    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  2. تشكرها 2

    مدير اجرايي (03-04-2012), عهد آسمانى (19-02-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    12- تاثیر شیر



    مرحوم شهید آیة اللّه حاج شیخ فضل اللّه نورى را در زمان مشروطه به دار زدند.این مجتهد عادل انقلابى , علیه مشروطه غیرمشروعه آن زمان قد علم کرد.با این که اول مشروطه خواه بود, اماچون مـشـروطـه در جـهت اسلام نبود, با آن مخالفت کرد.عاقبت او راگرفتند و زندانى کردند.شیخ پـسرى داشت .این پسر, بیش از بقیه اصرار داشت که پدرش را اعدام کنند.یکى از بزرگان گفته بـود, مـن بـه زندان رفتم و علت را از شیخ فضل اللّه نورى سؤال کردم .




    ایشان فرمود:خود من هم انتظارش را داشتم که پسرم چنین از کار درآید.چـون شـیخ شهید, اثر تعجب را در چهره آن مرد دید, اضافه کرد:این بچه در نجف متولد شد.در آن هـنگام مادرش بیمار بود, لذا شیرنداشت .مجبور شدیم یک دایه شیرده براى او بگیریم .




    پس از مـدتى که آن زن به پسرم شیر مى داد, ناگهان متوجه شدیم که وى زن آلوده اى است , علاوه بر آن از دشمنان امیرالمومنین (ع ) نیز بود.... کـار ایـن پـسـر به جایى رسید که در هنگام اعدام پدرش کف زد.آن پسر فاسد, پسرى دیگر تحویل جامعه داد به نام کیانورى که رئیس حزب توده شد.[1]




    کـودک وقـتى که خون و پوست و گوشت و استخوانش پرورش یافته مادر است , روحیات فرزند نیز جداى از روحیات مادرنخواهد بود.






    [1]تربيت فرزند در اسلام , ص 89 .
    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  5. تشكر

    مدير اجرايي (03-04-2012)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    13-برخورد با فرزندان شهدا



    عـلـى (ع ) در رهـگذر, زنى را دید که مشک آبى بر دوش گرفته بودوبه خانه مى برد. براى کمک پـیـش رفـت و مـشـک آب را از او گـرفت وبه خانه اش رساند. در ضمن از وضع او سؤال کرد. زن گـفـت :عـلى بن ابى طالب , شوهرم را به ماموریتى فرستاد که در طى آن اوکشته شد. اینک چند کـودک یـتـیـم بـراى من مانده است و قدرت اداره زندگى آنها را ندارم . فقر باعث شده است که خدمتکارى کنم .... عـلـى (ع ) بـازگشت و آن شب را با ناراحتى گذراند.




    صبح روز بعد,ظرف غذایى را برداشت و به سوى خانه آن زن رفت . در بین راه عده اى خواستند که ظرف غذا را حمل کنند, اما هر بار حضرت مى فرمود: روزقیامت چه کسى اعمال مرا به دوش مى کشد؟ به خانه آن زن که رسید, در زد. زن پشت در آمد و پرسید: چه کسى هستید؟ حـضـرت جـواب داد: کـسـى که تو را کمک کرد و مشک آب را برایت آورد. اینک براى کودکانت خوراکى آورده ام . زن در را گشود و گفت : خداوند از تو راضى باشد و روز قیامت بین من و على بن ابى طالب حکم کند.





    حضرت وارد شد و به زن فرمود: نان مى پزى یا کودکانت رانگاه مى دارى ؟ زن گفت : من در پختن نان تواناترم . شما کودکان مرا نگاه دارید. زن آرد را خـمـیـر کـرد و عـلى (ع ) گوشتى را که همراه آورده بود کباب کرد و با خرما به اطفال خـورانـد. به هر کودکى در کمال مهربانى و باعطوفت پدرى لقمه اى مى داد



    و مى فرمود: فرزندم , على را حلال کن . خمیر حاضر شد. على (ع ) تنور را روشن کرد. اتفاقا زنى که على (ع ) را مى شناخت به آن منزل وارد شـد. بـه مـحض آن که حضرت رادید با عجله خود را به زن صاحبخانه رساند و گفت : واى بر تو! این پیشواى مسلمانان على بن ابى طالب است . زن کـه از کـلمات گله آمیز خود سخت شرمنده و پشیمان شده بود,باشرمندگى به آن حضرت گفت : یا امیرالمؤمنین , از شماخجالت مى کشم , مرا عفو کنید. حضرت فرمود: از این که در کار تو و کودکانت کوتاهى شده است ,من خجالت مى کشم . [1]




    [1]بحارالانوار, ج 9, ص 536 .

    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  7. تشكر

    مدير اجرايي (03-04-2012)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    14-تامین معاش زندگی کودک، عبادت است






    مـردى از انـصـار فـوت کـرد, در حالى که داراى چند طفل صغیر بود. وى اندک سرمایه اى را که داشـت , قبل از مرگ , به قصد عبادت و جلب رضاى خداوند خرج کرده بود. براى همین فرزندانش پـس از مرگ اوبه گدایى افتادند. این خبر به اطلاع پیغمبر اکرم رسید. ایشان پرسید:باجنازه این مرد چه کردید؟ گفتند: دفنش نمودیم . فـرمودند: اگر قبلا مى دانستم , نمى گذاشتم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید. او مال خود را بدون توجه به فرزندانش از دست داده و آنها را چون گدایان , بین مردم رها نموده است .[1]


    البته مسئولیت پدران تنها اداره زندگی مادی فرزندان نیست بلکه باید به فکر پرورش روحی آنان نیز باشند.


    روحى آنان نیز باشند. على (ع ) مى فرماید:بخشش و تفضل هیچ پدرى بهتر از عطیه ادب و تربیت پسندیده نیست . [2]






    [1]قرب الاسناد, ص 31 .
    [2]مستدرك الوسائل , ج2 , ص 625 .
    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  9. تشكر

    مدير اجرايي (03-04-2012)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    15- ملایمت با کودک



    ام الـفـضـل , هـمـسر عباس بن عبدالمطلب , دایه حضرت حسین (ع ) مى گوید: روزى رسول اکـرم (ص ) حـسـیـن (ع ) را کـه درآن مـوقـع طـفـل شـیرخوارى بود, از من گرفت و در آغوش کـشـیـد.



    کـودک لباس ایشان را خیس کرد. من طفل را با چنان شدتى از آن حضرت جدا کردم که گریان شد.



    حضرت به من فرمود: ام الفضل آرام باش ! آب , لباس مرا تطهیر مى کند, ولى چه چیزى مى تواندغبارکدورت و رنجش را از قلب فرزندم حسین , برطرف نماید.[1]





    [1]هدية الاحباب , ص 196 .
    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  11. تشكر

    مدير اجرايي (03-04-2012)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    16- استقبال از کودک




    رسـول اکـرم (ص ) نـشـسـته بود که حسن و حسین (ع ) وارد شدند. حضرت به احترام آنها از جاى بـرخـاسـت و بـه انتظار ایستاد. کودکان که هنوز در راه رفتن ضعیف بودند, آرام پیش مى آمدند و پیامبر(ص )همچنان منتظر ایستاده بود.



    سرانجام رسول اکرم (ص ) به طرف آنهارفت , بغل باز کرد, هر دو را بر دوش خود سوار نمود و به راه افتاد,درحالى که مى فرمود: فرزندان عزیزم , مرکب شما چه خوب مرکبى است و شماها چه سواران خوبى هستید![1]


    امـام رضـا(ع ) مـى فـرمـایـد: لازم اسـت بـا اطـفـال و بزرگسالان , مؤدب ومحترمانه معاشرت کنى .[2]



    [1]بحارالانوار, ج 37, ص 87 .
    [2]مستدرك الوسائل , ج 2, ص 67 .
    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  13. تشكر

    مدير اجرايي (16-04-2012)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    17- مقام معلم



    شخصى در مدینه مدرسه اى تاسیس کرد و به آموزش کودکان مشغول بود.روزى یکى از فرزندان امام حسین (ع ) به مدرسه وى رفت و آیه شریفه الحمدللّه رب العالمین را آموخت .وقتى به منزل برگشت ,آیه را تلاوت کرد و معلوم شد آن را در مدرسه اى از معلم آموخته است .


    امـام حسین (ع ) هدایاى زیادى براى معلم فرستاد به طورى که موجب شگفتى عده اى از یاران آن حضرت گردید.





    آنـها نزد امام آمدند و عرض کردند: آیا آن همه پاداش به معلم رواست که شما در برابر آموزش یک آیه , این همه هدیه براى معلم فرستاده اى ؟!





    حضرت فرمود: آنچه که دادم چگونه برابرى مى کند با ارزش آنچه که او به پسرم آموخته است .ایشان با این کار ارزش والاى معلم را به تمامى یاران و پیروان خودگوشزد نمود. [1]




    [1]تفسير برهان , ج 1, ص 43 , داستان دوستان , ج 1, ص 71.
    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  15. تشكر

    مدير اجرايي (21-04-2012)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    18- اثر یک تذکر



    بـانوى جوانى مى نویسد: در دوران کودکى , بسیار حساس وخجالتى بودم .از طرفى وزنم بیش از حـد مـعـمـول بـود و گـونـه هـایـم مرابیش از آنچه بودم , چاق نشان مى داد.هرگز به مجالس میهمانى نمى رفتم و تفریحى نداشتم .در مدرسه حتى در ورزش شرکت نمى کردم .حس مى کردم با دیگران فرق دارم و موجودى نامطلوب وزاید هستم .


    وقتى بزرگ شدم , با مردى که چند سال از خـودم بـزرگ تـربود ازدواج کردم و باز به همان وضع روحى باقى ماندم .بستگان شوهرم افرادى با وقار و داراى اعتماد به نفس بودند و من هر چه کوشش مى کردم مانند آنها شوم نمى توانستم .تمام این مسائل دست به دست هم داد و مرا به یاس و ناامیدى کشاند تا جایى که به فکرخودکشى افتادم .


    امـا یک تذکر, مرا دگرگون ساخت و نجات داد.روزى مادر شوهرم درباره طرز پرورش بچه هاى خود صحبت مى کردو مى گفت : من همیشه اصرار دارم بچه هایم آن گونه که هستند و براى آن آفریده شده اند باشند.این سخن در من به سختى اثر کرد و دانستم که هنوز خود رانشناخته ام و همه بدبختى هایم براى همین است که مى خواهم خود رادر قالبى بریزم که براى آن ساخته نشده ام . [1]


    بـا ساختن الگوى مناسب از شخصیت ها براى کودکان مى توان طرز فکر آنها را جهت داد تا امثال این خانم از راضى نبودن وضع ظاهرى , به فکر خودکشى نیفتند.


    [1] محمدجعفر امامى , بهترين راه غلبه بر نگرانيها و نااميديها, ص 182 .
    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  17. تشكر

    مدير اجرايي (28-04-2012)

  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    19- پسر هوشمند



    شخصى که به عنوان زاهد در میان مردم شناخته مى شد, روزى مهمان سلطانى شد.در موقع غذا خوردن , کمتر از معمول غذا خورد,اما نمازش را بیش از معمول طول داد.


    زاهـد سـالوس , بعد از آمدن به خانه , دوباره غذا خورد.


    پسر زیرک اومتوجه شد که پدرش از غذاى شـاه بـه قـدر کـافـى نخورده است .وقتى علت را سؤال کرد, زاهد جواب داد: در حضور شاه زیاد نخوردم تاوجهه پارسایى من حفظ شود و روزى به کار آید.



    پـسـر گـفـت : بـنـابراین نمازت را نیز قضا کن که در آن جا نماز درستى نخوانده اى تا روزى در درگاه خدا به کار آید.[1]



    [1]گلستان سعدى , حكايت ششم , ص 104.

    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  19. تشكر

    مدير اجرايي (23-05-2012)

  20. Top | #20

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    1922
    نوشته
    255
    تشکر
    83
    مورد تشکر
    449 در 216
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    20- خوشحال نمودن کودک



    مـردى بـه نـام یعلى عامرى از محضر رسول اکرم (ص ) خارج شد تا درمجلسى که دعوت داشت شـرکـت کند. کنار منزل پیامبر, حسین (ع ) را دیدکه با کودکان مشغول بازى است . طولى نکشید رسـول اکـرم (ص )بااصحاب خود از منزل خارج شد. وقتى حسین (ع ) را دید, دست هاى خود را باز کرد و از اصحاب فاصله گرفت . به طرف فرزندش رفت تااورا بگیرد. کودک خنده کنان این طرف و آن طـرف مـى گـریـخـت ورسـول اکـرم (ص ) نـیـز خندان از پى او حرکت مى کرد. وقتى او را گرفت ,دست هاى پر محبت خود را زیر چانه و پشت گردن او نهاد و لبانش رابوسید.[1]


    پیامبر اکرم (ص ) مى فرماید: کسى که دختر بچه خود را شادمان کند, مانند کسى است که بنده اى از فـرزنـدان اسـماعیل ذبیح اللّه (ع ) راآزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور کند و دیده او راروشن سازد, مانند کسى است که دیده اش از خوف خداوند گریسته باشد.[2]


    [1]مستدرك الوسائل , ج 2, ص 67 .
    [2]مكارم الاخلاق , ص 221 .


    امضاء


    اولو الالباب كساني هستند كه خداوند را درحال نشسته و ايستاده و به پهلو ياد مي‌كنند و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مي‌كنند .
    پروردگارِ ما تو اينها را به بطالت خلق نكرده‌اي پاك و منزهي تو اي خدا پس مار را از آتش نگه دار .


  21. تشكر

    مدير اجرايي (07-06-2012)

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ღرابطه عدل الهی با حکمت الهیღ
    توسط نازنین رقیه* خادمه گل نرگس* در انجمن قضا و قدر ،‌جبر و اختيار
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 23-01-2018, 09:31
  2. ღ•*♥*•ღدردسر ساز های خانگیღ•*♥*•ღ
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات تربيتي
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 26-01-2011, 14:17

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi