اعتکاف فصلی برای خودشناسی
پس از رنسانس علمي در اروپا (نهضت علم منهاي اخلاق) اختلافات و آشفتگي ها ، كه معلول فقدان فضيلت بود ، در جهان رو به فزوني گذاشت تا آن جا كه بسياري از انديشمندان و فلاسفه غرب را به تفكر وا داشت و باعث شد تا نظريه هاي مختلفي را درباره بازگشت دوباره انسان به اخلاق و مذهب ، طرح نمايند.
ويليام مك دوگال در اين رابطه مي گويد : «اگر بخواهد تمدن و فرهنگ پايدار بماند ، بايد علوم و اخلاق انساني مورد توجه محققان و زمينه پژوهش هوشمندان قرار گيرد.»
روشن شدن جايگاه دين در درمان بيماري هاي معنوي بشر و عدم پاسخگويي مكاتب فكري بشر به خواسته هاي انسان ، باعث شد تا بار ديگر انسان گم شده خود را در دين و معنويت جست و جو كند.
اما آن چه فلاسفه غرب درباره اخلاق پايه گذاري كردند ، به علت وجود اشكالات اساسي و زيربنايي چون پايبندي به قوانين اخلاقي و اجتماعي منطبق با رژيم اخلاقي فلسفه طبيعي، شكل گيري نظام اخلاق بر اساس خودخواهي و غريزه خود پرستي و توجه به حفظ بقاي اجتماع به عنوان اصل ، نتوانست پاسخگوي معضلات جهان منهاي اخلاق و مذهب باشد.
با اين همه موج دين خواهي در ميان غربيان و به ويژه نسل جوان آن و آمار تكان دهنده رواج فساد در غرب ثابت نمود كه اخلاق ساخت بشر، توانايي پاسخگويي به نيازهاي فطري او را ندارد.
دين مقدس اسلام با عنوان كامل ترين و آخرين شريعت الهي با ارايه دستورات اخلاقي سازنده، توانست خود را به عنوان ناجي انسان معرفي نمايد.
از نكات قابل توجه عصر ما ، موج اسلام خواهي در ميان جوانان غربي است به طوري كه بر اساس گزارشي طي دو سال ، بيست هزار زن تحصيل كرده مسيحي در انگليس به اسلام گرويده اند(روزنامه جمهوري اسلامي 1372/10/15) توصيه به تحصيل مكارم اخلاق ، و آيات و رواياتي كه علت نبوت حضرت ختمي مرتبت (صلي الله عليه و اله ) را اتمام مكارم اخلاق مي داند ، اهميت اخلاق در اسلام براي رسيدن به كمال مطلوب الهي را روشن ساخته و موجب تحول عميق فكري در جوامع مختلف گرديده است .
از آن جا كه خودشناسي مقدمه تهذيب نفس و زمينه ساز خداشناسي است ، دانشمندان علم اخلاق از آن به عنوان ركن اساسي در اخلاق ياد مي كنند.
«معرفه النفس» يا همان خودشناسي از اهميت ويژه اي در تعاليم اخلاقي اسلام برخوردار است . آن چه اهميت اين بحث را دو چندان مي كند اين است كه هدف از خودشناسي تهذيب نفس ، خداشناسي و خودسازي است . در همين راستا روايات بسياري ، خودشناسي را بهترين سبب دوري از غفلت دانسته اند.
در اهميت خودسازي همين بس كه حضرت رسول (ص) از آن به جهاد اكبر تعبير فرموده اند و آن را از جهاد با دشمنان خارجي برتر دانسته اند.
يكي از راه هاي رسيدن به مرحله خودسازي عمل به دستورات عبادي دين مي باشد. با توجه با اينكه عبادت مقدمه اي براي خودسازي و تزكيه نفس است ، دستورات و سفارش هاي اكيدي در اين باره در متون ديني مشاهده مي شود.
عمل به اين دستورات در بالاترين حد خود از سوي پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) به عنوان الگوي عملي مسلمانان، دليل بر اهميت عبادت و تاثير آن در چگونگي تفكر و نوع رفتار انسان مي باشد.
اعتكاف ، يكي از سفارش هاي عبادي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله ) و امامان (ع) است كه در آياتي از قرآن نيز به آن اشاره شده است .
اهتمام ويژه پيامبر خدا (ص) به اعتكاف و روايات زيادي كه در اين باره در متون شيعه و اهل سنت وجود دارد به دليل وجود آثار تربيتي خاصي است كه اعتكاف به عنوان يكي از امور عبادي انسان ساز به همراه دارد.
عمل نمودن به وظايف و فعاليت هاي اجتماعي بدون پشتوانه معنوي ، سبب سقوط انسان از جايگاه حقيقي خود گشته و مانع از رسيدن انسان به كمال مطلوب مي گردد. اين مساله از ديدگاه خاص اسلام نسبت به انسان كامل سرچشمه مي گيرد.
از اين رو اديان آسماني و به خصوص اسلام با همه دستوراتي كه درباره اجتماع دارند ، هيچ گاه از تقويت پشتوانه معنوي انسان كوتاهي ننموده اند.
كار بدون پشتوانه معنوي در عرصه اجتماعي علاوه بر اين كه عملگرايي را در انسان تقويت مي كند ، ممكن است انسان را از درون تهي كند. اعتكاف ، كه نوعي درونگرايي است ، انسان را از آفت خدا فراموشي و خود فراموشي نجات مي دهد و برطرف كننده اين نياز انسان است و فرصتي به انسان مي دهد تا به اعمال خود بينديشد و آن را ارزيابي كند. براي همين اعتكاف با توجه به آثار آن ، مقدمه اي براي خودسازي است.
منبع: نشريه فصل رويش ويژه نامه اعتكاف