ویژگی اول: ستاره درخشنده عالم نور
حضرت رسول اكرم صلى الله علیه و آله:
«. . . . وَ الْحُجَّةُ الْقائِمُ كَاَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّىٌ فى وَسَطِهِم، فَقُلْتُ: یا رَبِّ مَنْ هؤُلاءِ؟ فقال: هؤُلاءِ الاْئمّةُ، وَ هذَا الْقائِمُ یَحِلُّ حَلالى وَ یُحَرِّمُ حَرامى، وَ یَنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائى، یا مُحَمَّد! اَحْبِبْهُ فَاِنّى اُحِبُّه وَ اُحِبُّ مَنْ یُحِبُّهُ.»(بحار الانوار ج 36 ص 223 حدیث 21)
«. . . . و حجت قائم در میانه آنان مانند ستاره درخشانى بود، گفتم: پروردگارا! اینان كیستند؟ فرمود: اینان ائمه (دین) اند، و این نیز قائم علیه السلام است، حلال مرا حلال داند و حرامم را حرام شمارد، واز دشمنانم انتقام گیرد. اى محمّد! دوستش بدار، كه من او را دوست دارم و دوستدارانش را دوست دارم.»
شب معراج است و لیله الأسرى، خلوت حبیب است و محبوب و گفتگوى حضرت محمّد است با خداى محمود، صحبت از سرّى است كه باید در لیله اسرار بیان شود.
خطاب ازمصدر ذوالجلال رسید:
یامحمّد! چه كسى را جانشین خویش در امّت قرار دادى و خود به وعده گاه وصل ما آمدى؟
: برادرم را.
: اى محمّد! على بن ابیطالب را؟
: آرى، پروردگار من.
گویا این مجلس مابین خالق یكتا و سیّد انبیاء، حاوى بزرگترین أسرار و عظیم ترین اخبار است. آرى صحبت از روشن شدن سرنوشت هدایت بشر تا قیامت است. گفتگوى على است در ملكوت أعلى....
و بدین وسیله خداوند متعال برگزیدگان خلق و ائمه هُدى را یك یك به حبیب خویش معرفى مى نماید و اهمیت و نقش آنان را چنین بر مى شمرد:
«اى محمّد! اگر بنده اى از بندگانم آن قدر مرا عبادت نماید كه از شدّت و كثرت آن بمیرد، ولى در حالى به لقاى من برسد كه منكر ولایت آنان باشد، او را به آتش خویش داخل خواهم كرد.»
گویا مجلس، فراتر از گفتگوست. چرا كه صحبت از شهود و دیدار است.
: اى محمّد! مى خواهى ائمّه را ببینى؟
: آرى.
: گامى پیش آى و نظر كن.(در بعض روایات آمده: به سمت راست عرش نظر كن)
پس انوار ائمه هُدى علیهم السلام را مشاهده فرمود و یكایك آنان را
بالعیان دید.
بهتر است آخر ماجرا را از زبان مبارك بیان شاهد شب أسرى صلى الله علیه و آله بشنویم:
«حجت قائم را دیدم كه در وسط آن بزرگواران مانند ستاره اى درخشنده است (در بعضى روایت آمده كه در وسط آنان قیام نموده به نماز ایستاده و مانند ستاره اى مى درخشید).
عرض كردم: پروردگارا! اینان كیستند؟
فرمود: اینان ائمّه اند و این نیز قائم است كه حرام مرا حرام بداردو حلالم را حلال شمارد و از دشمنانم انتقام كشد.
اى محمّد! او را دوست بدار كه من او را دوست دارم و دوستداران او را دوست دارم.»
(( در روایتى آمده كه خداوند تبارك و تعالى انوار اهل بیت (علیهم السلام) را به حضرت آدم(علیه السلام) نشان داد، آخرین نور از آن انوار پاك كه در میان آنها مانند ستاره صبح مى درخشید، نور وجود مقدس حضرت بقیة الله (علیه السلام) بود، آن گاه خداوند تبارك و تعالى فرمود:
« وبعبدى هذا السعید افكّ عن عبادی الأغلال، وأوضع عنهم الاصار، وأملأ الأرض حناناً ورأفةً وعدلاً كما ملئت من قبله قسوةً وشقوةً وجوراً »
«توسط این بنده سعادتمند غل ها و زنجیرها را از پاى بندگانم باز مى كنم، و بارهاى سنگین بدبختى را از دوش ایشان بر مى دارم، و زمین را از مهر و محبت و لطف و عدالت پر مى كنم، همان گونه كه پیش از آن از سنگدلى و شقاوت وستم پر شده باشد.» بحارالانوار: ج 26 ص 312. ))
آرى در عالم انوار نیز قائمش خوانده اند و او تنها كسى است كه قیامش منتهى به گسترش عدل و داد در سراسر گیتى شود.
فقیه فقید، فقیه ایمانى رحمه الله گوید:
این كه حضرتش در عالم انوار در وسط آن عترت اطهار بوده به مَثَل، مانند نقطه اى است در وسط دایره كه نقاط دور آن، همه با او در ارتباط اند، و شاید این اشاره اى باشد به این كه آن نور الهى نمونه اى از آن انوار مطهّر، و عصاره اى است از آن عترت اطهر، كه تمام صفات نیكو و كمالات آن ذوات مقدّسه در وجود مسعود این عزیزِ آخرین رسول خدا صلى الله علیه و آله تجلّى كرده، و او آیینه تمام نماى سیماى پاك ائمه هُدى و یكتا حجت بالغه خداست.
(یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ - سوره مائده 54) :
خوشا دوستداران و پرسه زنان در باغ محبّتش كه محبوب خدایند.