از جمله مناظرات آن حضرت، مناظرات متعددی است که با ابوحنیفه پیشوای مذهب حنفی انجام داده است، و در همه آنها بر او چیره شده، و ابوحنیفه در برابر مقام بلند علمی آن حضرت زبان به عجز و ناتوانی گشوده است. (23)
غرض امام از این مناظرات این بود که به ابوحنیفه و بلکه بالاتر به مردم مسلمان بفهماند کسی شایسته زعامت دینی و مقام پیشوایی بر مردم مسلمان است که بر تمام علوم اسلامی احاطه و بر اخبار غیبی نیز آگاهی داشته باشد. روشن است که چنین احاطه علمی و آگاهیهای غیبی تنها اختصاص به کسانی دارد که از الهامات غیبی و افاضات خاص الهی برخوردار باشند، و چنین کسی در جهان، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اهل بیت او میباشند وبس.
از جمله کسان دیگری که امام جعفر صادق علیه السلام با آنان به بحث و مناظره نشسته است، گروهی از دانشمندان دهری مذهب مشهور به «زندیقان» یا «زنادقه» بودهاند. مهمترین آنها عبارت بودند از:
عبدالکریم بن ابی العوجاء، عبدالملک مصری، عبدالله بن مقفع، ابوشاکر دیصانی و تنی چند از طبیبان هندی در دربار عباسیان.
این افراد در بحثها و مناظرات خود با امام پس از ساعتها بحث و طرح پرسشهایی از محضر آن حضرت، جوابهایی مستدل و محکم دریافت میکردند، و در برابر عظمت علمی امام و منطق قوی او چارهای جز تسلیم و تواضع نداشتهاند. گرچه برخی از آنها به خاطر عناد و لجاجتی که داشتند در برابر حق و حقیقتسرفرود نیاورده و مسلمان نشدند، ولی بسیاری از این گونه افراد در خلال بحثها و مناظرات با امام وجدان خفته آنها بیدار و راه حق را تشخیص میدادند وبه دست آن حضرت مسلمان میشدند; و حتی محمدبن مقلاص آن چنان مجذوب بیان امام علیه السلام و مقهور منطق قوی او شد که راه غلو را در پیش گرفت. (24)
در اینجا یک نمونه از بحث و مناظره امام صادق علیه السلام را از کتاب اهلیلجه که توسط مفضل بن عمر روایتشده است میآوریم. در این بحث امام شیوه مجادله با شکاکان و کسانی که در آغاز راه معرفتبودهاند را نشان میدهد.
امام در این مناظره، این گونه سخن را آغاز کرده و میپرسد:
به من بگو آیا به همه سوی جهان رفتهای و به پایان آن رسیدهای؟ آیا به پایان همین آسمانی که دیده میشود پا نهادهای، یا به عمق زمین فرو رفتهای و در سرزمینهای گوناگون گردش کردهای؟ چه میدانی شاید آنچه را رد میکنی، نتوانستهای با حواس خود بیابی و دانشتبدان نرسیده است، و هرگاه از در انکار به در آمدی، و به وادی شک پا نهادهای، امید است که سرانجام به معرفت (خدا) دستیابی! (25)