آغاز پیدایش علم کلام در جهان اسلام
تحقیق بیشتر و عمیقتر درباره موضوع بحث (شکوفایی بحثهای کلامی در عصر امام صادق علیه السلام و علل آن) میطلبد تا درباره پیشینه علم کلام و آغاز پیدایش آن در جهان اسلام، کندوکاوی هر چند کوتاه صورت گیرد. بر این اساس و به عنوان پیشدرآمد بحث، به بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ پیدایش علم کلام در اسلام میپردازیم.
علم کلام و یا بهتر بگوییم علم اعتقادات، که به خاطر نقش حساس و تعیین کننده آن در گرایشهای عقیدتی و عملی، از آن به «فقه اکبر» تعبیر میشود - در برابر، علم فقه و فروع فقهی که به آن «فقه اصغر (1) » میگویند - از کهنترین علوم دینی و دانشهای بشری است. (2)
در باره تاریخ پیدایش علم کلام در میان مسلمانان اختلاف نظر هست. آن چه مسلم است این است که بحثهای کلامی در شکلهای گوناگون آن (آموزش اصول اعتقادی، مناظره و مجادله و نیز پرسش و پاسخ پیرامون مسایل اعتقادی، بلکه مطلق معارف اسلامی) از آغاز رسالت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در سطح گسترده مطرح بوده است و با این شیوه ها نیازهای مسلمانان به این گونه مسایل توسط خود آن حضرت و یا تربیت یافتگان راستین مکتبش، و در راس آنها حضرت علی علیه السلام برطرف میشد.
این شیوه ها پس از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از سوی جانشین به حق آن حضرت، امام علی علیه السلام ادامه یافت. موقعیت ممتاز علمی علی علیه السلام موجب شد تا او به عنوان یگانه مرجع پاسخگویی به پرسشهای علمی و عقیدتی شناخته شده و هیچ رای و نظری مخالف رای و نظر او در افکار عمومی پذیرفته نشود.
پس از گذشت این دوران طلایی، پیدایش فرقههای گوناگون مذاهب اسلامی از یک سو، و باز بودن درهای جهان اسلام و آزاد بودن طرح همه گونه مسایل علمی و اسلامی از سوی دیگر، موجب شد تا هر کس بتواند آزادانه آرا و عقاید دینی - مذهبی خویش را بیان کند. در این میان برخی از مسایل اعتقادی، نظیر جبر و اختیار و بحث عدل بیشتر مطرح بوده و بحثها و مناظرههای بسیاری را به دنبال آورده است. (3)
با این که ائمه علیهم السلام بعدی نیز همان راه و روش پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را در تبیین و تشریح درست مسایل اسلامی و در راس آن، مسایل اعتقادی تداوم بخشیدند، ولی به خاطر ناشناخته ماندن جایگاه بلند علمی - اسلامی آنان برای عامه مسلمانان و عدم پذیرش دیدگاه آنان از سوی علما و پیشوایان مذاهب دیگر از یک سو و دامن زدن به اختلاف آرا و کشمکش های مذهبی توسط حکام جور اموی و عباسی از سوی دیگر، زمینه گسترش بحثها و مناظرات کلامی، بیشتر فراهم شد، و در مواردی هم سبب بروز جنجالها و خشونتهای تند سیاسی - نظامی گردیده و پیامدهای تلخ و زیانباری را به دنبال آورد.
این بحثها و مناظره ها رفته رفته به حوزههای درسی کلامی - عقیدتی کشیده شد و پس از آن به تدوین کتب کلامی، و در نتیجه تاسیس مکاتب کلامی مهم و مستقلی (در کنار مذاهب اسلامی) منجر گشت. (4)