قرآن کريم با چندين تأکيد ميفرماید که شیطان با همۀ زرنگی و بدجنسياش، قدرت انحراف کسي که زیر پرچم خداوند باشد را ندارد. پس چه کسي را منحرف ميکند؟ آنکه زیر پرچم شيطان است و از او حرف شنوي دارد.
«انَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ، انَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ»[4]
بنابراين انسان بايد خودش را به خداوند سبحان بسپارد و زير پرچم ذات بازي تعالي پناه بگيرد تا از شرّ شيطان در امان بماند. شیطان با بيحيايي و پررويي به خداوند تشر زده و قسم خورده است که همۀ بندگان را گمراه میکند، جز مخلصین.
«وبِعِزَّتِكَ لاَُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعينَ اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخلَصينَ»[5]
بعضی از مفسّرين، مخلَصين را معصومین معنا کردهاند. اما بر اساس آيۀ قبلي که تلاوت شد، شیطان، حقّ سلطنت بر کسي که زير پرچم خدا باشد و سلطنت و تسلّط خداي يگانه را بپذيرد، ندارد. چنين کسي، هرچند از معصومين نباشد، مخلَص است و چون خداي تعالي نيز او را از بين سايرين برای خودش انتخاب کرده، شیطان حق تعرّض به وي را ندارد. تنيجه اينکه: اگر کسي بخواهد از شرّ شيطان محفوظ بماند و از سقوط شيطاني نجات يابد، بايد خود را به زير پرچم خداوند برساند و به او پناه ببرد. پناه بردن به زير پرچم خداي تعالي نيز صرفاً با شعار و اظهار زباني ميسّر نميشود؛ بلکه اعتقاد قلبي و تسلِط رسوخي بر چهل مسئلۀ اعتقادي تشيّع، شعار زباني و عمل به دستورات شرع مقدس، سه ضلع مثلث ايمان هستند و هر انساني پس از تکميل اين سه ضلع، ميتواند مدّعي شود که مؤمن يا شيعۀ واقعي است و زير پرچم خداوند متعال پناه گرفته است. شيطان قدرت غلبه بر چنين شيعهاي که مؤمن حقيقي است را ندارد؛ زيرا مکر و نيرنگ شيطان تنها وقتي کاربرد دارد که انسان زیر پرچم او باشد. خداوند متعال به ياري مؤمن حقيقي شتافته و او را از سقوطي که شيطان براي او تدارک ديده است، نجات ميدهد. زيرا بنابر تصريح قرآن کريم، مؤمن واقعي حق دارد که خداوند به او کمک کرده و در بنبستها وي را نجات بخشد.
«وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ»[6] «وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنين»[7]
پس شیطان چه کسی را ميتواند به سقوط بکشاند؟ کسی که به جای متابعت از خداوند، متابعت از شیطان را برگزیند.