تفسیر آیات در شان امام علی علیه السلام
برخی از ایات سوره مبارکه مریم در خصوص ولایت علی علیه السلام :
مریم ایه 76 وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَّرَدًّا ﴿۷۶﴾
و خداوند كسانى را كه هدايتيافتهاند بر هدايتشان مىافزايد و نيكيهاى ماندگار نزد پروردگارت از حيث پاداش بهتر و خوش فرجامتر است (۷۶)
باقیات و صالحات همان حب عترت پیامبر اکرم و اولاد علی علیه السلام است .
نزد پروردگار تو باقیاتی هست که حب عترت پیامبر است در نزد خداوند از نظر ثواب بهتر هست و از نظر اخرت هم بهتر هست.
در سوره مریم 87 آیه : نه کسی شفاعت می کند نه قدرت شفاعت کردن دارد الا من اذن له ربه .
یعنی مالک شفاعت نمی شود مگر کسی که بوسیله ولایت امیر المومنین دیندار شده باشد ( تاویل الایات )
سپس خداوند به تو یاد اور می شود شیعیان علی علیه السلام را دوست داردو مودت انان را در دل دیگران بندگانش قرار می دهد.
همانا کسانی که ایمان آوردند ( به علی علیه اسلام ایمان اوردند ) وسپس عمل صالح انجام دادند ( منظوراز عمل صالح روی برگرداندن از فرعون و هامان و برائت جستن از انان است ) .
در حقیقت ایمان حب علی علیه السلام است اعمال صالح برائت جستن و دوری جستن از دشمنان علی علیه اسلام است و سایر عبادات فرع هستند .
سیجعل لهم الرحمان وداً : رحمان که خداوند منان است در قلوب قلب خویش مودتی قرار خواهد داد در قلوب سایر موجودات از انسان تا موجودات .
امام صادق علیه السلام فرمودند : ولایت علی علیه السلام همان " ود " است که خداوند عزوجل فرمود ( تاویل الایات ).
و نیز امام صادق علیه السلام می فرماید : مومنی نیست مگر انکه در قلب او حب علی علیه السلام باشد . یعنی : کسی که فکر می کند مومن است اما حب علی ندارد مومن نیست .
امام صادق علیه السلام فرمودند : همانا خداوند ان را اسان گردان بر زبان پیامبر اکرم صلوات الله علیه زمانی که امام علی علیه السلام را به عنوان علم و پرچم هدایت قرا ر داد . مومنین را به علی علیه السلام بشارت داد و کافران رابا علیه السلام انذار کرد. و دشمنان علی علیه السلام همان " لداً " هستند . ( تاویل الایات )
ماجرای دوستی سعید بن جبیر با علی بن ابی طالب علیه السلام:
سعید بن جبیر از شیعیان متقی بوده است .حجاج سر شیعیان را می برید .
حجاج مانده بود چگونه او را بکشد یک روز او را خواست .
حجاج گفت ؟ اسمت چیست
گفت :من سعید پسر جبیر هستم .
او گفت نه شقی پسر کسیر هستی . کسیر اسب جبیر است و تقی اسب سعید است .
می دانستند جبیر جایی که مشروب باشد نمی ماند به مامورین گفت او را دهی ببرید که مشروب خورده می شود .
منطقه ای بود شیران درنده زیاد داشت شب ببرید چون سعید وارد ده بخاطر خمر نمی شود شیر های درنده او را می خورند و از شرش خلاص می شویم .
اینها رفتند طبق برنامه .شب سعید بیرون بود . شیران امدند مامورین حجاج فکر می کردند بیرون بیایند از سعید چیزی نمانده است . وقتی خارج شدند دیدند سعید نشسته بر سر شیران دست می کشد حالا سعید نگران چی بود نکند اب دهان این شیرانبه لباسهایش بیفتد نتواندنماز بخواند و غصه خورده شدن توسط شیران را نداشت .
نقل قول
