انتظار
گـرچه خسته ام، گـرچه دلشکسته ام، بـاز هـم گشـوده ام درى به روى انتظار تـابگـویمت، هنـوز هـم به آن صـداى آشنا امیـد بسته ام.
اى تو صاحب زمان! اى توصاحب زمیـن!
دل، جدا ز یاد تو آشیانه اى خـراب وبى صفاست یاد سبز و روح بخـش تـویاد لطف بـى نهایت خـداست کـوچه باغ سینه ام، اى گل محمدى، به عطر نامت آشناست آنکهدر پى تـو نیست، کیست؟
آنکه بـى بهانه تـو زنـده است، در کجاست؟
اى کرامت وجود! بادغربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تـو، بـوى مرگ مـى دهـد،
بـوى خستگى،
فسـردگـى
کـوچه ها....