نکته
هدف آفرينش
دانستن هدف آفرينش به معناي انگيزه فاعل و منشأ صدور فعل تأثير چنداني بر زندگي انسان ندارد اما دانستن هدف آفرينش به اين معنا که اساساً فايده اين جهان چيست موجب مي شود که فهم بهتري از اين عالم داشته باشيم، جايگاه خود را در نظام هستي درک کنيم و بدانيم در مدتي که در اين دنيا هستيم چگونه زندگي کنيم و چه هدفي را دنبال کنيم. در نگاه اوليه به آيات و روايات فلسفه آفرينش به نظر مي آيد اختلاف دارند و چندان روشن نيست که بالاخره هدف آفرينش چيست؟ اما اگر به دقت بنگريم اختلاف در آنها نمي يابيم، بلکه اين علل مختلف در راستاي هدف واحدي قرار دارند. هدف اصلي آفرينش هر موجودي اين است که به بيشترين حد کمالي که مي تواند، برسد. خداوند موجودات را نه تنها مي آفريند، بلکه آنها را در مسير رسيدن به کمال نيز هدايت مي کند «گفت پروردگار ما کسي است که هر چيزي را خلقتي که در خور اوست داده، سپس آن را هدايت فرموده است. (طه 50)»
نکته
حرکت به سوي «الله»
انسان کامل قرآن، موجودي چند بعدي است. چنين انساني هم از احساسات و عواطف قوي برخوردار است و هم از عدل و داد فراوان. وي همان گونه که دلير و شجاع است، همان گونه هم از رحم و مروت و ديگر صفات اخلاقي و کمالات انساني برخوردار است. انسان نمونه قرآن نه دنياپرست و مال پرست است و نه گوشه نشين، نه ارباب و خواجه است و نه غلام و برده، نه استعمارگر است و نه استثمار شده، همچنين نه يک بعدي و تک ساختي است که چند بعدي و چند وجهي است و از آنجا که هدف انسان کامل قرآن سير به سوي « الله» است چنين انساني همواره در حال «شدن» و «حرکت» است. وي برخلاف انسان کامل بيشتر مکاتب که سرانجام به يک نقطه اي مشخص که نقطه پايان و توقف است مي رسند، همواره سير به سوي خدا و حرکت در راستاي قرب الهي است.