ثبت نوروز به عنوان آئین رسمی در زمان کوروش هخامنشی
كوروش بزرگ نوروز را یك آیین رسمی اعلام كرد . نوروز و آیینهای باشكوه آن، مسیری سه هزار ساله و پرپیچ و خم را پیموده تا به ما رسیده است. "نوروز" كهنسالترین آیین ملی در جهان است كه جاودانه مانده و یكی از عوامل تداوم فرهنگ ایرانیان (آرینهای جنوبی) است. آیینهای برگزاری این جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پیش تفاوت چشمگیر نكرده و به همین دلیل عامل وحدت فرهنگی ساكنان ایران زمین به شمار میرود كه آن را در هر گوشه از جهان كه باشند، یكسان برگزار میكنند و بزرگ میدارند و به همین جهت است كه اندیشمندان "نوروز" را مظهر پایدار هویت و ناسیونالیسم ایرانی خوانده اند كه مورخان در قوه محركه اش تردید ندارند؛ زیرا كه در طول تاریخ نیروی عظیم و كارآییهای فراوان آن را درك كردهاند.
"نوروز" روز ملی و جشن همه كسانی است كه در فلات ایران (ایران زمین) خود یا نیاكانشان به دنیا آمدهاند و تاریخ و فرهنگ مشترك دارند، از جمله تاجیكها، افغانها، كردها و ساكنان سرزمینهایی كه در طول قرون و اعصار، امپراتوری ایران را تشكیل داده بودند.
دو قرن است كه امپراتوری ایران براثر توطئههای استعمارگران اروپایی از میان رفته است، اما فرهنگ مشترك و مدنیت غنی قوم ایرانی باقی مانده و نوروز همچنان روز ملی همه مردمی است كه از كوههای پامیر و بدخشان تا انتهای كوههای كردستانسوریه و از قفقاز تا رود سند و منطقه خلیجفارس سكونت دارند.
نوروز، هدف های آن و وقایعی كه در طول قرون و اعصار در این روز روی داده است در خور توجه فراوان است.
در بسیاری از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و آثار بیرونی؛ نوروز به جمشید، شاه افسانهیی و در پارهیی دیگر به كیومرث نسبت داده شده و آن را به دلیل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشید و اعتدال طبیعت، بهترین روز در سال دانستهاند.
به نوشته برخی از مورخین بر پایه افسانه ها، سه هزار سال پیش در چنین روزی، جمشید از كاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه (منطقه باستانی حسنلو) بیرون آمد و عمیقا تحت تاثیر آفتاب درخشان و خرمی و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را "نوروز"، روز صفا، پاك شدن زمین از بدیها و روز سپاسگزاری از خداوند بزرگ نامید و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال در این روز آیین ویژهیی برگزار شودأ آیینی كه هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سیاسی و اجتماعی مصون مانده است.
لازم است بدانیم كه مهاجرت آرینها به صورت سه دسته مادها، پارسها و پارتها به سرزمین ایران در قرن هشتم پیش از میلاد تكمیل شد. این گروه از آرینها از گروهی كه به اروپا رفتند، جدا شده بودند كه مورخان آنان را آرینهای جنوبی میخوانند. مادها در منطقه غرب ری (تهران امروز) تا مرز ایلام از جمله آترپاتكان (آذربایجان) و كردستان مستقر شدند و بعدا حكومتی به پایتختی همدان تاسیس كردند كه به احتمال زیاد جمشید از میان آنان برخاسته بود. زیرا، پارسها در جنوب و جنوب شرقی "ری" تا سواحل خلیجفارس وبیشتر افغانستان و بلوچستان امروز اسكان گرفته بودند و پارتها در شرق دریای مازندران از جمله خراسان بزرگ، دامغان، خوارزم و گرگان تپورستان (مازندران) و نواحی اطراف استقرار یافته بودند.
ترویج آموزشهای زرتشت تنها پیامبری كه از میان آرینها برخاسته به نوروز جنبه معنوی تری بخشید، زیرا زرتشت بر كردار، گفتار و پندار نیك تاكید داشت و هر عمل خلاف عدالت را نفی میكرد و تحولات تاریخ را نتیجه كشمكش بدی و خوبی میدانست كه سرانجام با شكست قطعی بدی؛ آرامش، صفا، شادی، صمیمیت و عدالت جهانیان تامین خواهد شد. نوروز فرصت خوبی برای زدودن افكار بد از روح، پایان دادن به دشمنیها از طریق تجدید دیدارها و نیز شاد كردن دوستان و بستگان، مخصوصا سالخوردگان با دستبوسی آنان و مبادله هدیه بوده است.