فلسفه شر در دنیا

[معمار]

فلسفه شرور در عالم هستی

از سوالاتی که ممکنه برای هر فردی پیش بیاد اینه که فلسفه شرور در عالم هستی چیه .خدا که منبع خیر است چرا جلو شرور رو نمی گیره.

برای جواب این سوال به نکات زیر توجه کنید

نکته اول:

شر رو در لغت این طور معنا کرده اند که:

“شرّ” مصدر، و جمع آن “شُرُور” به معنای بدى است. این واژه ضد “خیر” است و شامل همۀ بدی ها و پستی ها است.(فرهنگ أبجدی عربی- فارسی، ص ۷۹٫)

اگه بخواهیم شر را دقیقتر معنا کنیم بهتره که اون رو با معنای خیر مقایسه کنیم

در تحلیل معنای خیر و شر چنین گفته اند که :خیر چیزی است که هر شیئی بر حسب طبیعت خود آن را طلب می کند و آن را دوست دارد و هر گاه بین چند چیز مردد شود بهترین آنها را بر می گزیند، و شر در برابر خیر است. البته شر در برابر خیر، مفهومی واضح دارد. در فلسفۀ اخلاق خیر به وجود مطلوب و لذت تعریف شده؛ و شر به عدم، فقدان کمال و درد و رنج تعریف شده است(اندیشه اسلامی ۱، ص ۱۲۲)

در کل اگر بخواهیم مصادیق شرور رو معرفی کنیم این ها می شن

بلایا و مصیبتهاى ناشى از پدیده هاى طبیعى همچون سیل و طوفان ، و زلزله ، بیماریها، درد ، رنج، مرگ، سختیهاى گوناگون و ... مجموعه بزرگى از شرور را پدید مى آورند که همه افراد تو زندگیشون ، کم و بیش ، با این ها دست به گریبان هستند.

خوب تا این جا معنای شر مشخص شد

نکته دوم:

کسی که به خدا اعتقاد داره باید قبول کنه که خدا به کسی ظلم نمی کنه به اصطلاح علمیش خدا حکیمه و افعالش دارای هدف صحیحی است

ممکنه در نگاه اولیه به نظر بیاد که شرور با حکمت الهی و غایتمندی آفرینش ناسازگاره چون که غرض خداوند از خلقت آدمیان اینه که هر چیزی که به نفعشونه براشون تامین کنه در حالی که شرور نفعی برای انسان نداره

[معمار]

نکته سوم:

زود قضاوت نکنیم

بعضی اوقات زود قضاوت کردن در مساله ای باعث خیلی از اتفاقات ناگوار برامون میشه.مثلا کسی که ابتداء به مساله شرور نگاه کنه میگه که من به خدا بدبینم چرا خدا سیل و زلزله و....به وجود آورده تا باعث بشه اموالم تلف بشه.

در قضاوت سطحى و عادى نیش مار را آفت و شر حساب می کنیم، بى ‏خبر از این‏كه همین نیش و زهر یك وسیله مؤثّر دفاعى براى این حیوانه ، و به این نکته توجه نداریم که گاهى از همین زهر، داروهاى حیات‏بخش مى ‏سازند كه جان هزاران انسان را نجات مى‏دهد.

پس اگه می خواهیم در این مساله دچار اشتباه نشیم زود قضاوت نکنیم و به معلومات کم خود نگاه نکنیم. تمام جوانب را در نظر بگیریم و قضاوت همه جانبه كنیم

نکته چهارم:

چیزی که ما اون رو قبول نداریم آفرینش «شر مطلق»است یعنی ما اینو قبول نداریم که تمام آفرینش شر مطلق است امّا اگه چیزى از جهاتى خیر و از یك جهت شر باشه و خیر آن غلبه دارد هیچ اشکال نداره

مثلا یك عمل جرّاحى از جهاتى ناراحت‏ كننده است و از جهات بیشترى مفیده درسته که در نگاه اولیه درد و ناراحتی ایجاد میکنه ولی اگه به آخر قضیه نگاه کنیم می بینیم که همین عمل جراحی نفعش بیشتر از ضررشه

یا اگه بخواهیم به زلزله مثال بزنیم:زلزله مربوط به حرارت و بخارات درون زمین است یا مربوط به جاذبه ماه كه پوسته خشك و جامد زمین را به سوى خود مى‏ كشه و گاه مى‏ شكنه، و یا مربوط به هر دو است؟ دانشمندان نظرات گوناگونى اظهار كرده ‏اند.

هر کدوم باشه باید بدونیم که حرارت درون زمین چه اثرى در ایجاد منابع نفتى كه مهم‏ترین ماده انرژى ‏زا در عصر ماست و همچنین تولید زغال‏ سنگ و مانند آن مى ‏گذارد؟!

نکته پنجم:

در شرورها نوعی هشدار وجود داره

افرادی رو تو جامعه دیدیم که وقتی که غرق در نعمت میشن دچار غرور و خود بینی میشن و در این موقع خیلی از وظائف انسانی خود رو فراموش می کنن
به طور قطع میشه گفت که در قسمتی از حوادث ناخوشایند زندگی نوعی هشدار وجود داره.هشدار به این که ای اقایی که مغرور به مال و ثروتت شدی مواظب باش که یه دفعه سیل میاد و تمام زندگی تو رو نابود میکنه

یه مثال:

شما اگه دقت کنیدیكنواختى جاده‏ ها سبب مى ‏شه که راننده در یك حال خواب‏ زدگى فرو بره، و درست در اینجاست كه خطر به سراغ او میاد.به همین علته که در بعضى از كشورها در این گونه جادّه‏ ها فراز و نشیب‏ها و دست اندازهاى مصنوعى ایجاد مى ‏كنند تا جلو این‏گونه خطرات را بگیره.

اگر زندگى دست‏ اندازى نداشته باشه و اگر هر از گاهی حوادث نامطلوبى پیش نیاد انسان دچار یه حالت بی خبری میشه

موید قرآنی:
«فاخذناهم بالبأساءِ و الضراءِ لعلّهم یتضرعون»؛ «انعام 42»
«آنها را با شدّت و رنج و ناراحتى مواجه ساختیم شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع كنند و تسلیم گردند»

[معمار]

نکته ششم:

حوادث و مشکلات می تونه انسان رو پخته تر کنه

یكى از تاریخ‏ نویسان معروف غرب مى‏ گه: «هر تمدن درخشانى در طول تاریخ در نقطه ‏اى از جهان ظهور كرده به دنبال این بوده است كه یك كشور مورد هجوم یك قدرت بزرگ خارجى قرار گرفته، و نیروهاى خفته آنها را بیدار و بسیج كرده است»!

درسته واكنش افراد در برابر حوادث متفاوته. گروهى گرفتار یأس و ضعف و بدبینى مى‏ شن ، امّا افرادى كه زمینه‏ هاى مساعدی دارن در برابر این حوادث مى‏ جوشند و مى‏ خروشند، و نقطه‏ هاى ضعف خود را سریع اصلاح می کنند.

اگه زندگی دانشمندان جهان رو مطالعه کنید می بینید که تقریباً همه آنها در میان مشكلات و ناراحتى‏ ها بزرگ شدند

خلاصه: مشكلات و رنج‏ ها انسان را در آغوش خود پرورش مى‏ دهد.

موید قرآنی:

«فعسى ان تكرهوا شیئا و یجعل اللَّه فیه خیرا كثیرا»؛ «نساء 19»
«اى بسا چیزى را ناخوشایند بشمرید امّا خداوند در آن خیر فراوان قرار داده است».

------------------------------------------------

آیا ظلم افراد نتیجه بی عدالتی خداست:

آیا صحیحه که ظلم‏ هایى كه به دست انسان‏هاى ستمگر انجام شده است به حساب بى ‏عدالتى دستگاه آفرینش گذاریم، و بى‏ نظمى كار بشر را به حساب بى‏ نظمى سازمان خلقت.
دقت کردین بعضی ها می گن که «چرا هر چه سنگ است براى پاى لنگ است!؟»
چرا افراد مستضعف بیشتر دچار سوء تغذیه میشن و بیشتر تلف میشن؟
چرا باید همیشه حوادث دردناك متوجّه مستضعفین باشه؟

جواب:

هیچ كدام از اینها ربطی به دستگاه آفرینش و خلقت و عدالت خداوند نداره، اینها نتیجه ظلم و استعمار انسان‏ها نسبت به یكدیگره.

به عنوان نمونه :اگه همه قشرها از تغذیه كافى و بهداشت و درمان لازم بهره ‏مند می شدند در برابر بیمارى‏ ها همگى پرمقاومت خواهند بود.

وقتی كه حتّى سگ و گربه خانگی در بعضی از خانه ها داراى پزشك و درمان و دارو است امّا دیگرى ابتدایى ‏ترین وسیله بهداشى را براى پرورش نوزادش ندارد دیگه وضعیت معلومه

پس اینقدر ایراد به کار خدا نگیریم ایراد به کار خودمون وارده

قرآن مجید در یك جمله كوتاه و پر معنى مى ‏فرماید: «ان اللَّه لا یظلم الناس شیئا ولكن الناس انفسهم یظلمون»؛ «یونس 44»
«خداوند كم‏ترین ظلمى به كسى نمى‏ كند ولى مردم به خویشتن ظلم و ستم روا مى‏ دارند».