مقدمه :
در یک دید سطحی به مسائل جاری جهان ، به این نتیجه می رسیم که حاکمیت مقدرات عمومی ملت های تحت ستم دنی، چه اقتصادی و چه سیاسی و حتی نظامی و فرهنگی ، تحت سیطره جناح استکباری می باشد.از طرف دیگر، بر فرض وجود تشکیلات مردمی و عناصر و چهارچوب های مدافع محرومان دنیا (ولو در شعار و در ظاهر) توانایی و قدرت تاثیر آنها در مقابله با حاکمان جور جهانی ، ناچیز و یا عملا هیچ است . با دقت به دیگر سوی این قضیه در می یابیم که تنها تفکری که حقیقتا خواهان نجات در بند کشیده شدگان دنیا می باشد،اسلام و تقریبا تنها ملتی که جوانمردانه برای تحقق این آرمان و متبلور نمودن آن درانقلاب اسلامی خود را سپرانواع بلاها کرده است ، ملت شریف و قهرمان ایران است .از جانب دیگر، تمامی زجر کشیده های مسلمان و حتی کتک خورده های غیرمسلمان ، به این حقیقت پی برده اند که راه نجات حقیقی ، تبعیت ازانقلاب اسلامی و ملت ایران است ، و بهمین جهت با دقت وامیدواری خاصی ، مسائل و تحولات آن را پی می گیرند. و آنگهی حوزه ها و علما و فضلا و دانشمندان مسلمان تحت زعامت وامامت و هدایت حضرت امام ، نیروهای اصلی مشخص کننده حرکات فکری ، سیاسی ،اقتصادی مردم و تدوین کننده چهارچوب حکومت واقتصاد جامعه اسلامی هستند. در نتیجه ، نقش و وظیفه آنان دراین مهم بسیار روشن می باشد