در فعالیتهای فرهنگی و خیرات, حتی به انگیزه رقابت باهم و کسب شهرت اجتماعی نیز, محیط, خدمات عام المنفعه را تشویق می نمود. فرهنگ اسلامی پیوسته ارتقای سطح اهداف و کسب خلوص را ارشاد و تبلیغ می کرد. تمرکز واحدهای اقتصادی کنار هم, همبستگی کالبدی همکاران, پیوند با مساجد و مدارس علمیه, حاکمیت فرهنگ و فقه اسلامی در مناسبات اقتصادی محیط, همه و همه جنبه فرهنگی-اجتماعی نظام را در سطح بالایی نگه می داشت. اعتبار هر کاسب و پیشه ور, سرمایه اصلی موفقت اقتصادی او بود. پیشرفت در کار تابع خوشنامی بود و لذا در چنان فضای فرهنگی-اقتصادی, هر فرد حتی اگر تنها به درآمد بیشتر می اندیشید, راه مطمئن و مداوم را در کسب اعتبار بیشتر و مقبولیت بهتر می دید (علی صادق تهرانی, بی تا, ص35).