(تفضلی، 1372: ص111).* می دانیم کتاب مهم اسمیت به نام ثروت ملل در سال 1776 منتشر شد. پیدایی ادوار تجاری، بحران و بیکاری در جوامع سرمایه داری بعد از
اسمیت اتفاق افتاد. انحصارها جای رقابت را گرفت و باعث تمرکز ثروت در دست معدودی از تولیدکنندگان شد.
2. بعد از این که نظام سرمایه داری بعد از اسمیت با بحران های بسیاری مواجه شد و به ناچار مقداری از مواضع خود را تعدیل کرد به دلیل این که پیشرفت های تکنیکی
هنوز سرعت زمان ما را نیافته بود تا حدّی وضعیت رقابت کامل حاکم شد. ظرفیت تولیدی هر تولید کننده محدود بود؛ به گونه ای که عرضه هر تولید کننده ای در مقابل
عرضه کل صنعت بسیار ناچیز، و قدرت تاثیرگذاری او بر بازار هم کم بود. در این اوضاع تفسیر نئوکلاسیکی رقابت پدید آمد (همان: ص281).
3. امّا این وضعیت هم دوام نیافت و با تبانی بنگاه ها که بر اساس رقابت عمل می کردند و استمداد از پیشرفت های تکنیکی، شرکت های کوچک و سپس شرکت های
بزرگ پدید آمدند. در این وضعیت قوانین عرضه و تقاضا به هم خورد و تولید کنندگان بزرگ و متقاضیان عمده، عرضه و تقاضا را در انحصار خود در آوردند. تفسیر سرافا
(Sraffa) که رقابت ناقص را مطرح کرد و چمبرلین (Chamberlin) و رابینسون (Robinson) که به ترتیب «رقابت انحصاری» و «رقابت ناقص» را طراحی کردند،
در این اوضاع ظهور یافتند.
وجه مشترک نظریه چمبرلین و رابینسون این است که هر دو، نظریات خود را بر اساس این نکته که در صنایع سرمایه داری «رقابت قیمت» از بین رفته است،
تحلیل می کنند.