از تفسیر نظریات ابن خلدون می توان برداشت کرد که کار، شرط لازم و کافی برای کسب عایدات و سود است؛ در حالی که منابع طبیعی فقط شرط لازم برای این منظور هستند. کار و تلاش به تولید می انجامد که این تولید نیز برای مبادله پایاپای یا با استفاده از پول یعنی طلا و نقره به کار می رود؛ در نتیجه، این فرایند، درآمدها و سودهایی را می آفریند که انسان آن ها را از انجام صنعت و حرفه به صورت ارزش کار خود پس از کسر هزینه مواد خام به دست می آورد. مدّت ها پیش از آن که دیوید ریکاردو، مقاله مهمّ خود را در رشته اقتصاد به نام«اصول اقتصاد سیاسی و مالیات گیری» در سال 1817 انتشار دهد، ابن خلدون رمز اصلی وجود تفاوت در درآمدهای حاصل از کار را شرح داد. این تفاوت ممکن است در نتیجه تفاوت در مهارت ها، اندازه بازارها، مکان، پیشه و شغل و میزان خریداری محصول غایی به وسیله حاکم یا کارگزاران او باشد. هنگامی که نوع کار خاص، ارزشمندتر می شود، یعنی وقتی که تقاضا برای چنین کاری از مقدار عرضه آن فراتر می رود، عایدات حاصل از آن به طور طبیعی افزایش می یابد.