صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 46

موضوع: ابن خلدون پدر علم اقتصاد(1)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    ابن خلدون پدر علم اقتصاد(1)

    منابع مقاله:
    فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره 11، جورج تاون / مترجم: دکتر حسن توانایان فرد؛


    چکیده

    عبدالرحمن بن محمد بن خلدون الحضرامی تونسی (1332 1406 میلادی) معروف به ابن خلدون، در کتاب خود به نام مقدمه، مبانی اصلی رشته های گوناگون دانش به ویژه علم تمدّن (العمران) را پی ریخت؛ امّا به سبب سهم چشمگیری که ابن خلدون در علم اقتصاد داشت، باید او را اگر نه «پدر» علم اقتصاد، دست کم یکی از پیشگامان برجسته در تاریخ اندیشه اقتصادی به شمار آورد. عنوان «پدر علم اقتصاد» به آدام اسمیت که آثار بزرگش حدود سیصد و هفتاد سال پس از مرگ ابن خلدون انتشار یافت، داده شده است. ابن خلدون نه تنها نخستین بذرهای بارور علم اقتصاد کلاسیک را در موضوعات تولید، عرضه و هزینه بر زمین پاشید، بلکه در طرح مباحث مصرف، تقاضا و مطلوبیت، که مبانی تئوری اقتصادی مدرن را تشکیل می دهند نیز پیشتاز بود.

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مقدمه

    پیش از ابن خلدون، افلاطون و یکی از دانشمندان معاصرش به نام زنوفون، احتمالاً بحثی خام و مقدّماتی در زمینه تخصّص و تقسیم کار به صورت نوشته ارائه دادند. در سطح غیر تئوریک، مصریان باستان از روش های تخصّصی (به ویژه در عصر خاندان هجدهم) به منظور صرفه جویی در وقت و تولید کار بیش تر در هر ساعت استفاده می کردند. پس از افلاطون، ارسطو تعریفی از علم اقتصاد ارائه داد و موضوع استفاده از پول را در تحلیل خود از مبادله مطرح کرد. مثال ارسطو، استفاده از یک کفش برای پوشیدن و برای به کارگیری در مبادله بود که بعد آدام اسمیت آن را به صورت ارزش کاربرد و ارزش مبادله مطرح کرد. جنبه دیگری از اندیشه اقتصادی پیش از ابن خلدون، به اسکولاستیک ها و کانونیت ها مربوط می شد که معتقد بودند: علم اقتصاد را باید در چارچوبی از قوانین مبتنی بر اصول دینی و اخلاقی در جهت خیر و رفاه تمام افراد بشر قرار داد که در آن صورت، تمام فعّالیت های اقتصادی باید مطابق با قوانین مذکور انجام گیرد.

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ابن خلدون به این اندیشه ها و نیز به عقاید مربوط به اصول دینی و اخلاقی آگاهی داشت. رابطه بین اصول دینی و اخلاقی از یک سو، و دولت مطلوب از سوی دیگر را در بحث و تحلیل نامه معروف طاهر بن حسین (775 822 میلادی) به پسرش عبداللّه که خود و فرزندانش تا 872 میلادی بر خراسان حکومت کردند، به نحوی دقیق و موشکافانه تشریح کرده است. ابن خلدون اندیشه های کلّی و مقدّماتی طاهر بن حسین راگسترش داده، نظریّه مدوّن مالیاتی ارائه کرد که اندیشه های اقتصادی مدرن کنونی را تحت تأثیر قرار داده و حتّی بر سیاست های اقتصادی در ایالات متّحده و جاهای دیگر مؤثّر بوده است.

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در این مقاله، کوشش بر آن است که سهم دیر پا و در عین حال فراموش شده ابن خلدون یادآوری شود و او در جایگاه شایسته خود در تاریخ اندیشه اقتصادی قرار گیرد. پیش از ابن خلدون، نظریّات گوناگون اقتصادی به صورت های خام و ابتدایی مطرح بود که او این اندیشه ها را عمق و غنا بخشید. قرن ها بعد، همان اندیشه ها به وسیله مرکانتلیست ها، کاپیتالیست های سوداگر قرن هفدهم، از جمله سر ویلیام پتی (1623 1687 میلادی)، آدام اسمیت (1723 1790 میلادی)، دیوید ریکاردو (1772 1823 میلادی)، توماس ر. مالتوس (1766 1834 میلادی)، کارل مارکس (1818 1883 میلادی)، و جان مینارد کینز (1883 1946 میلادی) و خلاصه به وسیله نظریه پردازان اقتصادی معاصرگسترش یافت.

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نظریّه ارزش کار، اقتصاد کار، کار به صورت منبع رشد و انباشت سرمایه

    به استثنای ژوزف ا. شومپتر که فقط چند ماه پیش از مرگ خود، نوشته های ابن خلدون را یافت، ژوزف جی. اسپنگلر و چارلز عیساوی، اقتصاددانان برجسته غربی، نظریّه ارزش کار را به آدام اسمیت و دیوید ریکاردو نسبت می دهند؛ زیرا این دو کوشیدند تا توجیه قابل قبولی برای پارادوکس ارزش بیابند. طبق نظر آدام اسمیت و دیوید ریکاردو، ارزش مبادله ای کالا باید برابر با مدّت زمان کاری باشد که برای تولید آن مصرف شده است. بر اساس این اصل، کارل مارکس نتیجه گرفت که «دستمزد کار باید برابر با تولید کار باشد» و اصطلاح انقلابی ارزش اضافی را عرضه، و ثابت کرد که سرمایه داران، پاداش نامتناسب و ناعادلانه ای دریافت می کنند واز حاصل دسترنج طبقه کارگر یا پرولتاریا بهره می برند. با وجوداین، ابن خلدون نخستین بار با انتقاد از بازار آزاد، نظریّه ارزش کار را مطرح کرد و کارل مارکس، نظریّه ابن خلدون را گسترش داد.

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    از دیدگاه ابن خلدون، کار، منبع ارزش است. او این نظر خود را در باره نظریّه ارزش کار به تفصیل شرح داد و نخستین فرد در تاریخ بود که آن را ارائه کرد. شایان یادآوری است که ابن خلدون، هرگز بر این موضوع، نام «تئوری» نگذاشت؛ بلکه آن را ماهرانه در تحلیل خود از کار و تلاش انسان مطرح کرد (در جلد 2 ترجمه مقدّمه). این نظریه ابن خلدون را بعد دیوید هیوم، در اثرش به نام گفتمان های سیاسی که در 1752 انتشار یافت، چنین آورده است:
    همه چیزها در این جهان با کار خریداری می شوند.

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    این نقل قول را حتّی آدام اسمیت به صورت پاورقی چنین گفته است:
    آن چه به وسیله پول یا کالا خریداری می شود، در واقع با کار خریده می شود؛ چون که در نتیجه کار و تلاش ما به دست می آید. آن پول یا کالا، حاصل زحمت ما هستند و شامل ارزش مقدار خاصّی از کاری هستند که ما در ازای مقدار کالایی که در زمان مورد نظر با ارزش کار مابرابر است، مبادله می کنیم؛ بنابراین، ارزش هر کالایی برای شخصی که آن را صاحب است و نمی خواهد آن را مصرف کند یا به کار برد، بلکه می خواهد آن را با کالاهای دیگری مبادله کند، با مقدار کاری برابر است که او می تواند بخرد یا در اختیار گیرد؛ پس کار، معیار واقعی ارزش مبادله ای تمام کالاها است.

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اگر این قسمت که در سال 1776 میلادی در اثر بزرگ آدام اسمیت انتشار یافت، با دقّت تحلیل شود می توان بذرهای اوّلیه آن را در مقدّمه ابن خلدون مشاهده کرد. طبق نظر ابن خلدون، کار منبع ارزش است. کار عنصری است که برای کسب تمام عایدات و انباشت سرمایه ضرورت دارد. این واقعیت، در حرفه و صنعت به خوبی آشکار است. حتّی چنان چه عایدی «از چیزی غیر از حرفه و صنعت حاصل شود، باز ارزش سود حاصل و سرمایه کسب شده، باید در بردارنده ارزش کاری باشد که برای به دست آوردن آن صرف شده است. بدون کار، هیچ درآمدی کسب، و هیچ ثروتی اندوخته نمی شود.

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ابن خلدون، تمام درآمدها را به دو مقوله ربح (عایدی ناخالص) و کسب (عایدی معاش) تقسیم کرد. ربح هنگامی به دست می آید که انسان برای خودش کار می کند و ساخته های خود را به دیگران می فروشد. در این جا، ارزش ساخته ها باید شامل هزینه مواد خام و منابع طبیعی نیز باشد. کسب هنگامی به دست می آید که انسان برای خودش کار می کند. بیش تر مترجمانِ نظریّات ابن خلدون، در شناخت خود از ربح، مرتکب یک اشتباه مشترک شده اند. ربح ممکن است وسیله ای برای کسب سود یا عایدی ناخالص باشد و این به موقعیت مورد نظربستگی دارد. در این باره ربح به معنای عایدی ناخالص است؛ زیرا هزینه مواد خام و منابع طبیعی نیز در قیمت فروش یک کالا گنجانده می شود.

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تمام عایدات اعمّ از ربح و کسب، ارزشی هستند که از کار انسان حاصل می شوند؛ یعنی از طریق زحمت آدمی به دست می آیند. اگر چه ارزش کالاها شامل هزینه سایر نهاده های مواد خام و منابع طبیعی است، باز به نظر ابن خلدون، از طریق کار و زحمت انسان است که ارزش، افزوده می شود و ثروت گسترش می یابد.. چنان چه تلاش آدمی کم تر شود، ممکن است عکس این فرآیند اتّفاق افتد. ابن خلدن بر نقشی که «تلاش بیش تر» در برخورداری جامعه بر عهده دارد، تأکید فراوان کرده است که همین تعبیر (تلاش بیش تر) ابن خلدون در زمان های بعدی، به «بهره وری نهایی» موسوم شد. ابن خلدون با تحلیل تیزبینانه خود از تاریخ نشان داد که پیدایش شهرها و در نتیجه برپایی و شکوفایی تمدّن ها حاصل، کار و کوشش آدمی است.

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi