اکنون برای ورود به بحث اصلی آن را به چند بخش کلی تقسیم می کنیم. در ابتدا به تشریح دیدگاه ایشان از علمی نبودن اقتصاد اسلامی می پردازیم و در بخش دوم فضای حاکم در زمان تدوین دیدگاه مذکور را بررسی می کنیم و در پایان به نقد و بررسی موضوع می پردازیم. الف - توصیف علمی نبودن مبحث اقتصاد اسلامی
در اینجا پس از اشاره به چند مطلب مقدماتی، به علمی نبودن اقتصاد اسلامی از نظر آیت اله صدر می پردازیم. 1 - زمینه های اولیه
اصولا یکی از بحث های مشهور در روش شناسی علوم و معارف مختلف، همواره به علمی بودن یا نبودن آنها مربوط بوده و هست. این بحث از زمانی که علوم جدید از معارف و فلسفه قدیم جدا شد، جلوه تازه ای پیدا کرد. چنانکه جدایی سریع تر رشته های مختلف از فلسفه خود نوعی ضابطه تشخیص علمی بودن آن رشته ها بحساب می آمد. (10) اما موضوع به همین جا ختم نشد و کم کم، علمی بودن رشته ها و معارف گوناگون نوعی شرافت خاص برای آنها به همراه آورد. بطوریکه حتی علمی بودن رشته های مختلف نشانه برتری و حقانیت آن محسوب می شد و برعکس علمی نبودن مترادف با بی تناسب (قاعده) بودن و حتی در مواردی نشانه باطل بودن آن، تلقی می گردید. که بطور مفصل در جای خود بحث شده است. (11) و در اینجا صرفا به برخی نکات جزیی اشاره می شود که در بررسی فعلی مورد نیاز است.