از طرف دیگر، یک انتقاد برجسته از اقتصاد اسلامی ادعا می کند که:
هنجارهای رفتاری پیشنهاد شده با ابهام بیان شده، و بعید است، در یک جامعه از حمایت گسترده ای برخوردار شود. در عمل بسیاری از این هنجارهای رفتاری باید به عنوان قوانین مُجرای دولتی قلمداد شود. بعلاوه هیچ روشی برای این که مطمئن شویم مقامات دولتی طبق یک رفتار صحیح اسلامی عمل کنند، وجود ندارد.(Kuran, Timur (1992a)m P. 39)
اجازه دهید بحث را با 5 فرض اساسی اقتصاد نئوکلاسیک که به رفتار عوامل اقتصادی مربوط می شود و به وسیله اقتصاددانان مسلمان مورد انتقاد قرار گرفته است آغاز کنیم.(Khan, M. Akram (1989), 10. 50, and Zarqa, Anas (1989) P. 32)
1 انسان ذاتا خودخواه است و عقلایی رفتار می کند.
2 هدف عالی پیشرفت مادی است.
3 هر شخصی تمایل ذاتی دارد که رفاه مادی خود را حداکثر کند.
4 او همچنین می داند و می تواند تصمیم بگیرد چه کالاهایی برای او خوب است.
5 مطلوبیت یک فرد به مطلوبیت دیگران بستگی ندارد.
در باقیمانده این بخش به تمامی این موضوعات به استثنای فرض 4 که آن را در بخش بعد مورد بحث قرار خواهیم داد، می پردازیم. 31