صفحه 33 از 35 نخستنخست ... 2329303132333435 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 321 تا 330 , از مجموع 345

موضوع: عارفانه ها .... نغزترین اشعار و غزلیات عارفانه

  1. Top | #321

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ما به غم خو کرده‌ایم ای دوست ما را غم فرست
    تحفه‌ای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست

    جامه هامان چاک ساز و خانه‌هامان پاک سوز
    خلعه‌هامان درد بخش و تحفه‌هامان غم فرست

    چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر
    گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست

    خستگی سینهٔ ما را خیالت مرهم است
    ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست

    یوسف گم گشتهٔ ما زیر بند زلف توست
    گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست

    زلف تو گر خاتم از دست سلیمان در ربود
    آن بر او بگذار وز لعلت یکی خاتم فرست

    رخت خاقانی در این عالم نمی‌ گنجد ز غم
    غمزه‌ای بر هم زن و او را بدان عالم فرست

    خاقانی


    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #322

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    آن یار کز او خانه ما جای پری بود
    سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود

    دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
    بیچاره ندانست که یارش سفری بود

    تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
    تا بود فلک شیوه او پرده دری بود

    منظور خردمند من آن ماه که او را
    با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود

    از چنگ منش اختر بدمهر به دربرد
    آری چه کنم دولت دور قمری بود

    عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را
    در مملکت حسن سر تاجوری بود

    اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
    باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود

    خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین
    افسوس که آن گنج روان رهگذری بود

    خود را بکش ای بلبل از این رشک که گل را
    با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود

    هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
    از یمن دعای شب و ورد سحری بود







    امضاء



  4. Top | #323

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,218 در 63,589
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است
    بیار باده که بنیاد عمر بر باد است

    نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
    که این حدیث ز پیر طریقتم یاد است

    مجو درستى عهد از جهان سست نهاد
    که این عجوزه عروس هزار داماد است

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
    زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
    سروش عالم غیبم چه مژده ها داده است

    که ای بلند نظر! شاهباز سدره­نشین!
    نشیمن تونه این کنج محنت آباد است

    تو را ز کنگره عرش می زنند صفير
    ندانمت که در این دامگه چه افتاده است

    غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
    که این لطیفه نغزم ز رهروی یاد است

    رضا به داده بده، وز جبین گره بگشای
    که بر من و تو در اختیار نگشاده است

    نشان عهد و وفا نیست در تبم گل
    بنال بلبل بیدل که جای فریاد است

    حسد چه می بری ای سست نظم بر «حافظ»
    قبول خاطر و لطف سخن خدا داد است




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر


  6. Top | #324

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    هر عهد که با خداي بستند همه

    از دوستي حرص شکستند همه

    دنيا طلبان ز حرص مستند همه

    موسي کش و فرعون پرستند همه

    گر بنده کني ز لطف آزادي را

    بهتر که هزار بنده آباد کني

    گر زانکه هزار کعبه آزاد کني

    به زان نبود که خاطري شاد کني

    روزي دو هزار بنده آزاد کني

    به زان نبود که خاطري شاد کني

    خواهي چو خليل کعبه بنياد کني

    و آنرا به نماز و طاعت آباد کني

    يا قرض من از خزانه غيب رسان

    يا از کرم خودت مرا ساز غني

    اي واحد بي مثال معبود غني

    وي رازق پادشاه و درويش و غني

    گر يک ورق از علم خموشي خواني

    بسيار بدين گفت و شنوخنده زني

    تا چند سخن تراشي و رنده زني
    تا کي به هدف تير پراکنده زني

    بر ما به ستم هميشه دستي داري
    گويي عسسي و شامگه مست زني

    ما را به سر چاه بري دست زني
    لاحول کني و شست بر شست زني

    اي بي‌خبر از سوخته و سوختني
    عشق آمدني بود نه آموختني

    گفتي که به وقت مجلس افروختني
    آيا که چه نکتهاست بردوختني

    گر خوانمت از سينه‌ي سوزان شنوي
    ور دم نزنم زبان لالان داني

    آني تو که حال دل نالان داني
    احوال دل شکسته بالان داني

    حال دل خويش را چه گويم با تو
    ناگفته تو خود هزار چندان داني

    اي آنکه دواي دردمندان داني
    راز دل زار مستمندان داني

    القصه حديث مطلق از من بشنو
    هر چيز که در جستن آني آني

    گر در طلب گوهر کاني کاني
    ور زنده ببوي وصل جاني جاني

    اين نکته بجو ز کل يوم في شان
    گر بايدت از کلام حق برهاني

    هستي که عيان نيست روان در شاني
    در شان دگر جلوه کند هر آني

    ما را چه که وصف دستگاه تو کنيم
    ماييم قرين حيرت و ناداني

    نزديکان را بيش بود حيراني
    کايشان دانند سياست سلطاني

    ما را به سر چاه بري دست زني
    لاحول کني و دست بر دل راني

    نزديکان را بيش بود حيراني
    کايشان دانند سياست سلطاني

    و آن سگ سالي گرسنه در زنداني
    از ننگ بر آن نان ننهد دنداني

    گر طاعت خود نقش کنم بر ناني
    و آن نان بنهم پيش سگي بر خواني

    عشقي و چه عشق، عشق عالم سوزي
    دردي و چه درد، درد بي‌درماني



    امضاء



  7. Top | #325

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,218 در 63,589
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
    دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

    کشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز
    باشد که باز بینم دیدار آشنا را

    ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
    نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

    ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
    روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را

    آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
    با دوستان مروت با دشمنان مدارا..






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. تشكر


  9. Top | #326

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    مهربان باش که این عمر گران می‌گذرد

    قدر این لحظه بدان چرخ زمان می‌گذرد


    بر لبی گل بنشان دست فقیری تو بگیر

    هرچه با هر که کنی، بر تو همان می‌گذرد


    آسمان را به زمین با قلم عشق بدوز

    زندگی از برت این گونه روان می‌گذرد


    خنده کن غنچه‌ی احساس برویان که بهار

    به همین سرعت بسیار جهان می‌گذرد


    پاسح لطف نگاهی به محبت تو بده

    در عوض از دلت آن آه و فغان می‌گذرد


    اگر از عشق به هر سینه گلی هدیه کنی

    غم پریشان شده افسوس کنان می‌گذرد


    به تمنای دو چشمان بهارانه‌ی تو

    روز و شب سخت بر این سوخته جان می‌گذرد




    امضاء


  10. Top | #327

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,218 در 63,589
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    درقفس باشد پرنده بال میخواهد چکار
    ادمی بی کس که باشد مال میخواهد چکار

    با حقیقت زندگی کردیم غم شد عاقبت
    این دروغ زندگانی فال میخواهد چکار

    عمر مارفت و کنار قبر ما گل کاشتند
    ادم مرده گل هر ساله میخواهد چکار

    باغ بی اب و علف باشد چه دارد ارزو
    باغبانش میوه های کال میخواهد چکار

    او که در سوراخ موشی نان خالی می پزد
    اشپزخانه گشنه هال میخواهد چکار

    انکه در خلوت به سیلی صورتش را سرخ کرد
    گونه های سرخ سیلی چال میخواهد چکار

    اوکه در ظاهر نداردچون بت دلبر نما
    درکنار کنج لب ها خال میخواهد چکار

    او که دانه دانه شد موهای مشکیش سفید
    در مسیر باد و باران شال میخواهد چکار

    من به در گفتم که شاید بشنود دیوارها
    این زمانه شاعران لال میخواهد چکار

    زنده را تا زنده هست باید به فریادش رسید
    ورنه بر سنگ مزارش اب پاشیدن چکار





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر


  12. Top | #328

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,218 در 63,589
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    باران که شدى مپرس ، این خانه‌ی‌ کیست
    سقف حرم و مسجد و میخانه‌ یکیست

    باران که شدى، پیاله‌ها را نشمار
    جام و قدح و کاسه و پیمانه‌ یکیست

    باران! تو که از پیش خدا مى‌آیی
    توضیح بده عاقل و فرزانه یکیست

    بر درگه او چونکه بیفتند به خاک
    شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست

    با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى
    حمد و فلق و نعره‌ى مستانه یکیست

    این بى‌خردان، خویش، خدا مى‌دانند
    اینجا سند و قصه و افسانه یکیست

    از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار
    در خلقت حق، رستم و موریانه یکیست

    گر درک کنى خودت خدا را بینى
    درکش نکنى , کعبه و بتخانه یکیست




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكر


  14. Top | #329

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست

    آنجا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست

    هر گَه که دل به عشق دهی خوش دمی بود

    در کارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست

    ما را ز منعِ عقل مترسان و می بیار

    کان شِحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست

    از چشم خود بپرس که ما را که می‌کُشد؟

    جانا گناهِ طالع و جرمِ ستاره نیست

    او را به چشمِ پاک توان دید چون هلال

    هر دیده جایِ جلوهٔ آن ماه پاره نیست

    فرصت شمر طریقهٔ رندی که این نشان

    چون راهِ گنج بر همه کس آشکاره نیست

    نگرفت در تو گریهٔ حافظ به هیچ رو

    حیران آن دلم که کم از سنگِ خاره نیست




    امضاء


  15. Top | #330

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,888
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,218 در 63,589
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    تا ابد دنیا نمی ماند نمی دانی بدان
    جز خدا بر جا نمی ماند نمی دانی بدان

    نقطه ی آغا محمد خود گواه ماجراست
    اهل ظلم آقا نمی ماند نمی دانی بدان

    خار و خس را باد بالا میبرد گاهی ولی
    تا ابد آنجا نمی ماند نمی دانی بدان

    زیر و رو کردم تمام عرصه ی تاریخ را
    شاه یا ملا نمی ماند نمی دانی بدان

    دل به دست آور که از مال بشر جز نام نیک
    هیچ در دنیا نمی ماند نمی دانی بدان

    عشق، راه چاره است و در نبودش زندگی
    لحظه ای زیبا نمی ماند نمی دانی بدان

    پیر مردی مشت خاکی را نشانم دادوگفت
    جز همین از ما نمی ماند نمی دانی بدان

    احمد جم



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 33 از 35 نخستنخست ... 2329303132333435 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi