صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19

موضوع: llı. *.*.ıllادّعاي‌ تناقض‌ در آيات‌ قبض روح, قبض روح توسط موجوداتی برتر از ملائكه‌ llı. *.*.ıll

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض llı. *.*.ıllادّعاي‌ تناقض‌ در آيات‌ قبض روح, قبض روح توسط موجوداتی برتر از ملائكه‌ llı. *.*.ıll




    بيان‌ أميرالمؤمنين‌ در جواب‌ از ادّعاي‌ تناقض‌ در آيات‌ قرآن‌





    روايتي‌ را شيخ‌ صدوق‌ عليه‌ الرّحمة‌ در كتاب‌ «توحيد» نقل‌

    ص 222


    مي‌كند از أحمد بن‌ الحسن‌ القَطّان‌ از أحمد بن‌ يحيي‌ از بِكر بن‌ عبدالله‌ ابن‌ حبيب‌ از أحمد بن‌ يعقوب‌ بن‌ مطر از محمّد بن‌ حسن‌ بن‌ عبدالعزيز الاحدب‌ الجند در نيشابور كه‌ او گفت‌: من‌ در كتاب‌ پدر خودم‌ كه‌ بخطّ خود نوشته‌ بود يافتم‌ كه‌ او ميگويد: روايت‌ كرد براي‌ من‌ طلحة‌ بن‌ يزيد از عبيدالله‌ بن‌ عبيد از أبي‌ معمّر السّعداني‌ كه‌:

    مردي‌ بخدمت‌ أميرالمؤمنين‌ عليّ بن‌ أبي‌طالب‌ عليه‌ السّلام‌ آمد و عرض‌ كرد: يا أميرالمؤمنين‌! من‌ در كتاب‌ خداي‌ كه‌ بر پيغمبرش‌ فرستاده‌ است‌ شكّ نموده‌ام‌.

    أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ فرمود: ثَكَلَتْكَ أُمُّكَ، وَ كَيْفَ شَكَكْتَ فِي‌ كِتَابِ اللَهِ الْمُنْزَلِ ؟

    مادرت‌ بر تو بگريد و در سوك‌ و عزاي‌ تو اشكبار باشد، چگونه‌ در كتاب‌ فرستاده‌ از ناحيۀ خدا شكّ نمودي‌ ؟

    گفت‌: من‌ در كتاب‌ خدا چنين‌ يافتم‌ كه‌ بعضي‌ از آيات‌ آن‌ تكذيب‌ بعض‌ از آيات‌ ديگر آنرا ميكند، پس‌ چگونه‌ من‌ در آن‌ شكّ نكنم‌ ؟

    حضرت‌ فرمودند:

    كتاب‌ خداوند عزّوجلّ آياتش‌ بهم‌ پيوسته‌ و مربوط‌ است‌ و آياتش‌ تصديق‌ يكديگر را ميكند، و ابداً بعضي‌ از آيات‌ آن‌ تكذيب‌ آيۀ ديگري‌ را نمي‌نمايد.

    ولي‌ سهميّۀ تو از روزيهاي‌ معنوي‌ و عقلاني‌ به‌ آن‌ پايه‌ نرسيده‌ است‌ كه‌ بتواني‌ از عقلت‌ و فهمت‌ استفاده‌ كني‌.

    بياور شكوك‌ خود را از كتاب‌ خدا و بيان‌ كن‌.

    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  2. تشكرها 2

    مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    آن‌ مرد شروع‌ كرد به‌ بيان‌ كردن‌ و حضرت‌ أميرالمؤمنين‌



    ص 223




    عليه‌ السّلام‌ يكايك‌ را جواب‌ گفتند. و اين‌ روايت‌ بسيار مفصّل‌ و طولاني‌ است‌ و در كتاب‌ «توحيد» صدوق‌ طبع‌ حيدري‌، از ص‌ 254 تا ص‌ 269 بيان‌ شده‌ است‌. ولي‌ ما موضع‌ حاجت‌ خود را راجع‌ به‌ ادّعاي‌ تناقض‌ و تنافي‌ در آيات‌ قبض‌ روح‌، از آن‌ انتخاب‌ و در اينجا بيان‌ مي‌كنيم‌:

    حضرت‌ أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ فرمودند: و آنچه‌ بيان‌ كردي‌ از آيات‌ قبض‌ روح‌ مانند قوله‌:

    قُلْ يَتَوَفَّـیـٰكُم‌ مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي‌ وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَي‌' رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ


    و قوله‌: اللَهُ يَتَوَفَّي‌ الانفُسَ حِينَ مَوْتِهَا

    و قوله‌: تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ

    و قوله‌: الَّذِينَ تَتَوَفَّـیـٰهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي‌ٓ أَنفُسِهِمْ

    و قوله‌: تَتَوَفَّـیـٰهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَـٰمٌ عَلَيْكُم‌،

    پس‌ بدان‌ كه‌ خداوند تبارك‌ و تعالي‌ تدبير امور خود را به‌ هر كيفيّتي‌ كه‌ بخواهد ميكند، و از مخلوقات‌ خود هر كدام‌ را كه‌ بخواهد به‌ هر كاري‌ كه‌ بخواهد مي‌گمارد.

    امّا ملك‌ الموت‌، خداوند او را بر قبض‌ روح‌ بندگان‌ خاصّ خود كه‌ اراده‌ كرده‌ است‌ گماشته‌ تا بالمباشره‌ ارواح‌ آنان‌ را قبض‌ كند.

    و دسته‌اي‌ از فرشتگان‌ خاصّ خود را براي‌ قبض‌ روح‌ افرادي‌ از بندگان‌ خود كه‌ اراده‌ فرموده‌ است‌ قرار داده‌ است‌.

    فرشتگاني‌ را كه‌ خداوند عزّوجلّ نام‌ آنان‌ را برده‌، آنان‌ را مأمور افراد معيّن‌ و مشخّصي‌ از مخلوقات‌ خود فرموده‌ است‌.

    خداوند تبارك‌ و تعالي‌ تدبير امور را به‌ هر كيفيّتي‌ كه‌ اراده‌ كند و مشيّتش‌ تعلّق‌ گيرد مي‌نمايد.




    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  5. تشكرها 2

    مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ص 224

    صاحبان‌ علم‌ و بصيرت‌ نمي‌توانند هر علمي‌ را براي‌ عموم‌ مردم‌ بيان‌ كنند

    و سپس‌ فرمود:


    وَ لَيْسَ كُلُّ الْعِلْمِ يَسْتَطِيعُ صَاحِبُ الْعِلْمِ أَنْ يُفَسِّرَهُ لِكُلِّ النَّاسِ
    ؛ لاِنَّ مِنْهُمُ الْقَوِيَّ وَ الضَّعِيفَ. وَ لاِنَّ مِنْهُ مَا يُطَاقُ حَمْلُهُ وَ مِنْهُ مَا لَا يُطَاقُ حَمْلُهُ

    إلَّا مَنْ يُسَهِّلُ اللَهُ لَهُ حَمْلَهُ وَ أَعَانَهُ عَلَيْهِ مِنْ خَآصَّةِ أَوْلِيَآئِهِ.


    وَ إنَّمَا يَكْفِيكَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَهَ هُوَ الْمُحْيِي‌ الْمُمِيتُ، وَ أَنَّهُ يَتَوَفَّي‌ الانْفُسَ عَلَي‌ يَدَيْ مَنْ يَشَآءُ مِنْ خَلْقِهِ مِنْ مَلَائِكَتِهِ
    وَ غَيْرِهِمْ.


    قَالَ: فَرَّجْتَ عَنِّي‌، فَرَّجَ اللَهُ عَنْكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، وَ نَفَعَ اللَهُ الْمُسْلِمِينَ بكَ
    [142].


    مي‌فرمايد: «و شخص‌ دانشمند و صاحب‌ علم‌ را چنين‌ قدرتي‌ نيست‌ كه‌ بتواند هر علمي‌ را براي‌ تمام‌ افراد مردم‌ شرح‌ و تفسير كند؛

    چون‌ در ميان‌ مردم‌ از نقطۀ نظر ادراك‌ و تعقّل‌ بعضي‌ مستعدّ و قويّ هستند و برخي‌ دگر ضعيف‌ و ناقابل‌، و همچنين‌ اقسام‌ علوم‌ همه‌ در يك‌ پايه‌ نيستند

    بلكه‌ بعضي‌ از علوم‌ قابل‌ تحمّل‌اند و برخي‌ دگر قابل‌ تحمّل‌ نيستند و از عهده‌ و طاقت‌ عامّۀ مردم‌ خارج‌ است‌،

    مگر افراد اندكي‌ كه‌ از اولياء و خواصّ خدا بوده‌ و خداوند براي‌ آنان‌ ادراك‌ آن‌ علوم‌ را آسان‌ نموده‌

    و براي‌ تفهّم‌ و تعقّل‌ و تحمّل‌ آن‌ علوم‌ آنان‌ را نيرو بخشيده‌ و ياري‌ فرموده‌ است‌.
    و براي‌ تو اي‌ مرد همين‌ قدر كافي‌ است‌ كه‌ بداني‌: ذات‌ مقدّس‌




    ص 225


    حضرت‌ پروردگار زنده‌ كننده‌ و ميراننده‌ است‌، و اوست‌ كه‌ قبض‌ ارواح‌ مي‌كند بر دست‌ هر كدام‌ از بندگان‌ و مخلوقات‌ خود كه‌ بخواهد،

    خواه‌ آنها از طائفۀ فرشتگان‌ باشند يا از غير فرشتگان‌.


    آن‌ مرد گفت‌: سختي‌ و شدّت‌ را از من‌ برداشتي‌، خداوند سختي‌ و شدّت‌ را از تو بردارد اي‌ أميرمؤمنان‌! و مسلمين‌ را بدست‌ تو نفع‌ رساند.»



    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  7. تشكرها 3

    rezakako (24-11-2014), مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    قبض‌ روح‌ توسّط‌ موجوداتي‌ برتر از ملائكه‌ موسوم‌ به‌ «عالين‌»

    در اينجا همانطور كه‌ ملاحظه‌ مي‌شود أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ يك‌ جمله‌ را اضافه‌ فرموده‌اند و آن‌ لفظغَيْرِهِمْاست‌؛ يعني‌ بدست‌ غير ملائكه‌ نيز قبض‌ روح‌ ميكند.


    بايد ديد اين‌ جمله‌ چه‌ معنائي‌ دارد ؟

    از اين‌ جمله‌ نمي‌توان‌ عبور كرد و آن‌ را ناديده‌ گرفت‌.


    اين‌ جمله‌ را وليّ كارخانۀ خدا فرموده‌، او خبر داده‌ است‌ كه‌ قبض‌ روح‌ بدون‌ تصدّي‌ و مباشرت‌ فرشتگان‌ نيز صورت‌ مي‌گيرد.

    اين‌ جمله‌ دو احتمال‌ دارد:

    احتمال‌ اوّل‌ آنكه‌ لفظ‌ غَيْرِهِمْ عطف‌ بر ملائكه‌ باشد، و ظاهر كلام‌ نيز اين‌ را اقتضا ميكند. يعني‌ خداوند قبض‌ روح‌ را بدست‌ بعضي‌ از مخلوقات‌ خود كه‌ از صنف‌ ملائكه‌ نيستند نيز ميكند.

    آن‌ مخلوقات‌ موجوداتي‌ هستند از ملائكه‌ بالاتر حتّي‌ از حضرت‌ ملك‌ الموت‌ برتر و شريفتر و گرامي‌تر؛ و آنها را در منطق‌ قرآن‌ عالينگويند.





    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  9. تشكرها 2

    مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    وقتيكه‌ خداوند تبارك‌ و تعالي‌ انسان‌ را آفريد به‌ شيطان‌ امر كرد



    ص 226

    به‌ او سجده‌ كند، شيطان‌ سجده‌ نكرد و خداوند او را مورد مؤاخذه‌ قرار داده‌، فرمود:

    أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ [143]،

    چرا سجده‌ نكردي‌ ؟ آيا تكبّر ورزيدي‌ يا از عالين‌ بودي‌ ؟


    و چون‌ امر به‌ سجده‌ بجميع‌ ملائكه‌ تعلّق‌ گرفت‌ معلوم‌ مي‌شود كه‌ عالين‌ از ملائكه‌ نبودند كه‌ مأمور به‌ سجده‌ نشدند،

    بلكه‌ همانطور كه‌ از اسمشان‌ پيداست‌ موجوداتي‌ بودند عالي‌رتبه‌ و رفيع‌ القدر و المنزلة‌.





    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  11. تشكرها 2

    مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آنها چه‌ كساني‌ هستند كه‌ بواسطۀ علوّ قدر و ارتفاع‌ مقام‌، مأمور به‌ سجدۀ به‌ آدم‌ نشدند ؟


    اگر بخواهيم‌ در اين‌ موضوع‌ مفصّلاً وارد شويم‌، از بحث‌ معاد كه‌ موضوع‌ گفتار است‌ بر كنار خواهيم‌ افتاد.

    اجمال‌ مطلب‌ آنكه‌ طبق‌ آيات‌ قرآن‌ آنان‌ از مُخلَصين‌ هستند كه‌ شيطان‌ را به‌ ساحت‌ قدس‌ آنها دسترس‌ نيست‌.



    عالين‌ عبارتند از ارواح‌ طيّبين‌ و طاهرين‌ از انبياء و اولياء و ائمّۀ طاهرين‌ كه‌ در مقام‌ امن‌ و امان‌ الهي‌ وارد شده‌، فِي‌ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ[144]

    قرار گرفته‌ و به‌ درجات‌ اخلاص‌ و قرب‌ الهي‌ فائز گشته‌اند.
    آنها افرادي‌ هستند كه‌ در سير تكاملي‌ خود بسوي‌ ذات‌ مقدّس‌ پروردگار

    به‌ اسماء كلّيّۀ الهيّه‌ رسيده‌ و به‌ صفات‌ كلّيّۀ الهيّه‌ متّصف‌ و به‌ فناء مطلق‌ در ذات‌ خداوند عزّوجلّ فائز و از اخلاص‌ عبور كرده‌ و





    ص 227

    خالص‌ شده‌اند.


    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  13. تشكرها 3

    rezakako (24-11-2014), مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    و چون‌ آنها فاني‌ در اسماء و صفات‌ كلّيّۀ الهيّه‌ گشته‌اند و لازمۀ اين‌ درجه‌ از فناء، ظهور و طلوع‌ آن‌ اسماء و صفات‌ است‌ در آئينۀ وسيع‌ وجود آنان‌،

    بنابراين‌ به‌ اذن‌ خدا و به‌ امر خدا مي‌توانند زنده‌ كنند و بميرانند و روزي‌ دهند و سائر
    افعالي‌ كه‌ از خدا سر ميزند

    از وجود آنان‌ ظهور نموده‌ و
    به‌ اذن‌ و به‌ ارادۀ خدا انجام‌ دهند.

    آنها مظهر تامّ و كامل‌ اسماء الهيّه‌ هستند و به‌ ظهور اسم‌ المُحييزنده‌ ميكنند و به‌ ظهور اسم‌ المُميت مي‌ميرانند.

    همانطور كه‌ آيات‌ قرآن‌ صراحت‌ دارد بر آنكه‌ حضرت‌ عيسي‌ بن‌ مريم‌ علي‌ نبيّنا و آله‌ و عليه‌ الصّلوة‌ و السّلام‌ مرده‌ را زنده‌ ميكرد

    و كور مادرزاد را بينا مينمود و مرض‌ پيسي‌ را شفا ميداد؛

    وَ أُبْرِي‌ُ الاكْمَهَ وَ الابْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتَي‌' بِإِذْنِ اللَهِ.[145]



    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  15. تشكرها 3

    rezakako (24-11-2014), مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چون‌ آنحضرت‌ مانند اسرافيل‌ كه‌ مظهر اسم‌ الْمُحيي‌ است‌ و به‌ بدنها جان‌ ميدمد، مظهر اين‌ اسم‌ حضرت‌ پروردگار بوده‌ است‌.

    و حضرت‌ موسي‌ علي‌ نبيّنا و آله‌ و عليه‌ الصّلوة‌ و السّلام‌ كه‌ عصاي‌ خود را انداخت‌ و اژدها شد مظهر همين‌ اسم‌ بوده‌ است‌.

    و از رسول‌ خدا و أميرالمؤمنين‌ و بعضي‌ از ائمّه‌ عليهم‌ السّلام‌ كه‌ در اخبار، روايت‌ زنده‌ كردن‌ مردگان‌ آمده‌ است‌ از همين‌ قبيل‌ است‌.

    و زنده‌ شدن‌ مرغان‌ از فراز كوهها به‌ دعاي‌ حضرت‌ إبراهيم‌ از همين‌



    ص 228

    قبيل‌ بوده‌ است‌.
    و مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ اشارۀ حضرت‌ عليّ بن‌ موسي‌ الرّضا عليه‌ السّلام‌ به‌ آن‌ نقش‌ شير در روي‌ پرده‌ در مجلس‌ مأمون‌ و زنده‌ شدن‌ آن‌ و پاره‌ كردن‌ و خوردن‌ آن‌ شخص‌ مسخره‌ از قبيل‌ اسم‌ المُحيي‌ و المُميت بوده‌ است‌. [146]



    ص 229


    و اين‌ مسأله‌ بسيار شايان‌ دقّت‌ است‌، و نظير اين‌ معجزه‌ از حضرت‌ موسي‌ بن‌ جعفر عليهما السّلام‌ وارد شده‌ است‌.[147]





    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  17. تشكرها 3

    rezakako (24-11-2014), مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    [146]ـ زنده‌ شدن‌ شير و دريدن‌ حاجب‌ مأمون‌، به‌ امر حضرت‌ امام‌ رضا

    داستان‌ زنده‌ شدن‌ شير و دريدن‌ حاجبِ مأمون‌ را در كتاب‌ «عيون‌ أخبار الرّضا» در باب‌ چهلم‌ طبع‌ سنگي‌، ص‌ 345 آورده‌، و شيخ‌ حرّ عاملي‌ در كتاب‌ «إثبات‌ الهداة‌ بالنّصوص‌ و المعجزات‌» در باب‌ بيست‌ و پنجم‌، در معجزات‌ حضرت‌ امام‌ رضا عليه‌ السّلام‌ در جلد ششم‌، ص‌ 55 از كتاب‌ «عيون‌» روايت‌ كرده‌ است‌.

    امّا اصل‌ روايت‌ در كتاب‌ «عيون‌» چنين‌ است‌ كه‌ مرحوم‌ صدوق‌ روايت‌ ميكند از أبوالحسن‌ بن‌ قاسم‌ المفسّر از يوسف‌ بن‌ محمّد بن‌ زياد وعليّ بن‌ محمّد بن‌ سيّار، و اين‌ دو نفر از دو پدرشان‌ و آن‌ دو پدر از حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكري‌ عليه‌ السّلام‌ از پدرش‌ حضرت‌ عليّ بن‌ محمّد از پدرش‌ حضرت‌ محمّدبن‌ عليّ عليهم‌ السّلام‌، و حضرت‌ روايت‌ را مفصّلاً ذكر مي‌كنند تا ميرسند به‌ آنكه‌:

    حاجب‌ مأمون‌ كه‌ مأمور بود در مجلس‌
    ، حضرت‌ رضا را تحقير كند به‌ آن‌ حضرت‌ گفت‌:مردم‌ براي‌ تو معجزاتي‌ اثبات‌ مي‌كنند كه‌ براي‌ احدي‌ از مردم‌ غير از تو اثبات‌ نكرده‌اند؛ گوئي‌ معجزه‌اي‌ مانند معجزۀ حضرت‌ إبراهيم‌ كه‌ مرغان‌ كشته‌ شده‌ را زنده‌ كرد آورده‌اي‌ ؟! اگر راست‌ مي‌گوئي‌ پس‌ امر كن‌ به‌ اين‌ دو شير و آنها را زنده‌ كن‌ و بر من‌ مسلّط‌ گردان‌! و مقصود حاجب‌ دو صورت‌ شيري‌ بود كه‌ روبروي‌ هم‌ بر مسند مأمون‌ نقش‌ كرده‌ بودند.

    حضرت‌ به‌ غضب‌ درآمده‌ و به‌ آن‌ دو صورت‌ صدا زدند
    : بگيريد اين‌ فاجر را! و اين‌ مرد فاجر را طعمۀ خود قرار دهيد و از او عين‌ و اثري‌ باقي‌ نگذاريد!

    آن‌ دو شير برجستند و آن‌ مرد را پاره‌ كرده‌ طعمۀ خود قرار دادند و
    استخوانهاي‌ او را خرد كرده‌ و جويدند و او را خوردند و خون‌ او را ليسيدند ـو مردم‌ تماشا ميكردند و همه‌ در تحيّر و حيرت‌ فرو رفته‌ بودند
    ـ و پس‌ از آن‌ خدمت‌ حضرت‌ ايستادند و عرض‌ كردند
    : اي‌ وليّ خدا در روي‌ زمين‌! آيا امر مي‌كني‌ كه‌ با مأمون‌ نيز اين‌ عمل‌ را انجام‌ دهيم‌ ؟ مأمون‌ از استماع‌ اين‌ سخن‌ غش‌ كرد، و حضرت‌ فرمودند: بايستيد! و آنها بحال‌ خود برگشتند. ـ الحديث‌


    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  19. تشكرها 2

    مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    [147] زنده‌ شدن‌ شير و دريدن‌ مرد ساحر، به‌ امر حضرت‌ موسي‌ بن‌ جعفر

    ابن‌ شهرآشوب‌ در كتاب‌ «مناقب‌» در ضمن‌ حالات‌ حضرت‌ موسي‌ بن‌ جعفر عليهما السّلام‌ (ج‌ 2 ص‌ 364 و 365 از طبع‌ سنگي‌) از عليّ بن‌ يقطين‌ روايت‌ كرده‌ است‌ كه‌ هارون‌ الرّشيد مردي‌ را طلب‌ كرد كه‌ امر إمامت‌ آنحضرت‌ را باطل‌ سازد و آنحضرت‌ را در مجلس‌ خجالت‌ دهد.

    براي‌ اين‌ منظور مرد ساحري‌ را حاضر كردند
    ، چون‌ سفره‌ گستردند بر روي‌ نان‌ عملي‌ انجام‌ داد كه‌ هر وقت‌ خادم‌ آنحضرت‌ اراده‌ مي‌كرد گردۀ ناني‌ را برگيرد آن‌ نان‌ از دستش‌ مي‌پريد، و هارون‌ الرّشيد از اين‌ منظره‌ در نهايت‌ خنده‌ و سرور درآمد.
    در اين‌ حال‌ حضرت‌ بي‌درنگ‌ سر خود را بطرف‌ نقش‌ شيري‌ كه‌ در پرده‌ كشيده‌ شده‌ بود بلند كرده‌ و فرمودند: يا أسَدَ اللهِ خُذْ عَدُوَّ اللهِ «اي‌ شير خدا! دشمن‌ خدا را بگير.»

    ناگهان‌ آنصورت‌ مانند يك‌ حيوان‌ درندۀ قوي‌ پنجه‌اي‌ جستن‌ كرد و آن‌ مرد ساحر را دريده‌ و طعمۀ خود ساخت‌.

    هارون‌ و نديمانش‌ همگي‌ بيهوش‌ شده‌ و به‌ روي‌ زمين‌ افتادند و از شدّت‌ ترس‌ عقلها از سرهايشان‌ پريد
    . و چون‌ پس‌ از زماني‌ بهوش‌ آمدند هارون‌ به‌ حضرت‌ گفت‌: به‌ حقّي‌ كه‌ من‌ بر تو دارم‌ از تو ميخواهم‌ كه‌ به‌ اين‌ صورت‌ شير امر كني‌ كه‌ اين‌ مرد را برگرداند.

    حضرت‌ فرمود
    : اگر عصاي‌ موسي‌ ريسمانها و عصاهائي‌ را كه‌ از جادوگران‌ فرعون‌ بلعيده‌ بود بازگردانيد اين‌ صورت‌ هم‌ آن‌ مرد بلعيده‌ شده‌ را برخواهد گردانيد. ـ انتهي‌

    و محدّث‌ قمّي‌ در «منتهي‌ الآمال‌» طبع‌ رحلي‌، ج‌ 2، ص‌ 136 پس‌ از آنكه‌ اين‌ داستان‌ را از ابن‌ شهرآشوب‌ روايت‌ كرده‌ است‌ گويد: بعضي‌ از فضلاء ـ و شايد كه‌ آن‌ سيّد اجلّ آقا سيّد حسين‌ مفتي‌ باشد ـ روايت‌ كرده‌ اين‌ حديث‌ را از شيخ‌ بهائي‌ به‌ اين‌ طريق‌ كه‌ فرمود:

    حديث‌ كرد مرا در شب‌ جمعه‌ هفتم‌ جُمادَي‌ الآخرة‌ سنۀ 1003 در مقابل‌ دو ضريح‌ امامين‌ معصومين‌ حضرت‌ موسي‌ بن‌ جعفر و أبوجعفر جواد عليهماالسّلام‌، از پدرش‌ شيخ‌ حسين‌ از مشايخ‌ خود ـ پس‌ آنها را نام‌ برده‌ تا به‌ شيخ‌ صدوق‌ ـ از ابن‌ الوليد از صفّار و سعد بن‌ عبدالله‌ از أحمد بن‌ محمّد بن‌ عيسي‌ از حسن‌ بن‌ عليّ بن‌ يقطين‌ از برادرش‌ حسين‌ از پدرش‌ عليّ بن‌ يقطين‌؛ و رجال‌ اين‌ سند تمامي‌ ثقات‌ و شيوخ‌ طائفه‌ هستند،

    پس‌ حديث‌ را ذكر كرده‌ مثل‌ آنچه‌ ذكر شد و مخالفتي‌ با اين‌ حديث‌ ندارد جز آنكه‌ در آن‌ خادم‌ ندارد بلكه‌ دارد خود حضرت‌ ميخواست‌ نان‌ بردارد
    ؛ و ديگر آنكه‌ صورت‌ شير در بعضي‌ از صحن‌هاي‌ منزل‌ بود نه‌ در پرده‌؛ و بقيّه‌ مثل‌ همند.

    و بعد از اين‌ روايت‌ گفته‌ كه‌
    : شيخ‌ بهائي‌ أدام‌ الله‌ ايّامَه‌ انشاد كرد براي‌ من‌ سه‌ بيتي‌ كه‌ در مدح‌ حضرت‌ امام‌ موسي‌ و امام‌ محمّد جواد عليهماالسّلام‌ گفته‌ بود و آن‌ سه‌ بيت‌ اينست‌ ] و [ بهترين‌ أشعاريست‌ كه‌ در مدح‌ آندو بزرگوار گفته‌ شده‌:

    ألا يا قاصدَ الزَّورآء عرِّجْ علي‌ الغَربيّ مِن‌ تلك‌ المَغاني‌
    و نَعلَيك‌ اخْلعَن‌ و اسجُدْ خضوعًا إذا لاحتْ لدَيك‌ القُبّتانِ
    فَتَحْتَهُما لَعمرُك‌ نارُ موسي ‌ و نورُ مُحمّدٍ مُتقارنانِ







    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  21. تشكرها 3

    rezakako (24-11-2014), مدير اجرايي (19-04-2012), عهد آسمانى (20-04-2012)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi