در متن ذيل به همه اين پرسشها پاسخ مستند خواهيم داد .
- آيا اين لوح گلي منحصر بفرد بود ؟ آيا انواع مشابهي پيش از كوروش داشته ؟
در مورد سوابق نگارش چنين متوني بايد به بيش از هزار سال پيش از كوروش بازگرديم و به زمان حمورابي(۱۷۹۵ تا ۱۷۵۰ پ.م) برسيم كه قانون نامه اي عظيم و با شكوهي بر روی ستونی از جنس بازالت به بلندای 2.25 متر و پهنای 65 سانتی متر حك كرد و بر وسط شهر براي عمل به آن قرار داد . كه بسيار عظيم تر از الواح گلي حتي كهن تر كوروش است ، و شامل 282 قانون بوده .در پيوست برخي قوانين كه براي 3700 سال پيش واقعا شگفت انگيز است آورده شده . (1)
اين قانون سواي ارزش حقوقي ارزش ادبي نيز داشته است و نمونه هايي از اين قانون نامه در كتابخانه عظيم نينوا زمان آشور باني پال يافت شده است .
- اين لوح از چه جهت نوشته شده بود ؟ كاربرد آن تبليغي بود يا عملي ؟
لوح كوروش يك نوشته عملي نبوده و در راستاي تبليغ(پورپاگاند) سياسي بوده ، بدان معنا كه اين لوح در اين ابعاد كوچك با اين شكل پيش از آنكه كوروش بابل را فتح كند توسط پادشاهان بين النهرين استفاده مي شده و كاربردي تبليغي و در راستاي ثبت وقايع (به نفع شاه) را داشته است .
اما در مورد كتيبه اي مانند حمورابي كه حدود 1200 سال پيش از كوروش نوشته شده است وضعيت متفاوت است ، اين كتيبه سنگي عظيم يا انواع مشابه كهن تر از كوروش بعنوان قانون نامه اي عملي در مركز شهر قرار داده مي شد و مردم و شاه موظف به رعايت و اجراي قوانين بودند .اين در حاليست كه در ادامه موارد نقض قوانين توسط كوروش را بررسي خواهيم نمود .
- آيا كوروش خود به اين منشور و بند هاي آن عمل كرده است ؟ موارد نقض حقوق بشر توسط كورش كدام اند ؟
موارد نقض حقوق بشر توسط كوروش متعددند ، دكتر پرويز رجبي (2) معتقد است كوروش حداقل در دو مورد منشور حقوق بشر را نقض كرده است .
"پرويز رجبي" ايران شناس و نويسنده کتاب "هزاره هاي گمشده" رفتارهاي کوروش در حذف دو امپراتوري "ليدي" و "بابل" را خلاف منشور آزادي کوروش مي داند.
رجبي مي گويد :
« كوروش که علاوه بر فرمانرواي مادها، دو امپراتوري بزرگ را براي هميشه از جغرافياي سياسي جهان حذف كرد، در منشورش آورد كه همه آزادند، در صورتي که تصرف يك كشور خلاف منشور آزادي است. بعد از كوروش در زمان داريوش سه بار مردم بابل شوريدند استقلال شان را به دست بياورند اما سركوب شدند. اين واقعيت را چگونه مي توان موافق با منشور آزادي ديد.» (3)
كوروش در يك اقدام ناجوانمردانه پس از تصرف شهر اوپيس آنرا با قيري كه از كركوك آورد با سكنه اش به آتش كشيد.
چند نمونه از روايت محققين در اين زمينه :
اولمستد: "کورش نبرد دیگری در اوپیس کنار دجله نمود و مردم اکد را با آتش سوزاند."(4)
جان مانوئل کوک: "کوروش در نبردی در اوپیس بر مردم پایتخت کهن اکد پیروز می شود و آنان را با آتش و کشتار عام نابود می کند." (5)
پرویز رجبی: "کورش پس از پشت سر گذاشتن گوتیوم از رودخانه دیاله گذشت و به پای دیوار میان دجله و فرات رسید،که شهرهای اُپیس و سیپار را در دو سوی خود داشت. اُپیس به تصرف در آمد و به آتش کشیده شد." (6)