نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: از خودت مشوغافل

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    753
    نوشته
    2,287
    تشکر
    4,554
    مورد تشکر
    7,562 در 1,896
    وبلاگ
    6
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مفهوم غفلت
    غفلت، مفهوم وسیع و گسترده‏اى دارد که هرگونه بى‏خبرى، بى‏توجه بودن، بى‏خبر گشتن،توجه نداشتن به چیزى از واقعیت‏هاى فعلى و آینده و گذشته را شامل مى‏شود و مقابل آن‏ذکر است.
    بى‏خبرى از وقایع و مهمات زندگى و عدم تصمیم‏گیرى مناسب در برابر آنها، خطر بزرگى‏است که سعادت انسان را تهدید مى‏کند، خطرى که هر لحظه ممکن است دامان انسان راگرفته و او را به سقوط بکشاند. غفلت مى‏تواند زحمات سالیان دراز عمر انسان را در یک لحظه‏بر باد دهد.
    امام على بن ابى‏طالب(ع) در عبارتى کوتاه غفلت را از بزرگ‏ترین دشمنان انسان دانسته،مى‏فرماید:
    اَلْغَفْلَةُ اَضَرُّ الْاَعْداء.[1]
    غفلت از ضرر زننده‏ترین دشمنان انسان است.
    سرّ کلام امیر مؤمنان(ع) روشن است چرا که غفلت سرچشمه بسیارى از گناهان‏و لغزشهاست.
    مکتب اسلام، بارها نسبت به غفلت از خود و سرسپردگى انسان نسبت به غیر خدا هشدارداده و از بت‏پرستى، پیروى از شیطان و هواى نفس و تقلید کورکورانه از نیاکان و بزرگان‏نکوهش کرده است. سلطه شیطان بر انسان و هشدار نسبت به آن نیز بارها در قرآن مجیدمطرح شده و نسبت به انحراف انسان در اثر وسوسه شیاطین انس و جن هشدار داده شده‏است. قرآن مجید در این زمینه مى‏فرماید:
    وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ اَنْفُسَهُمْ. (حشر: 19)
    و همانند آنان نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را نسبت به خودشان دچارفراموشى کرد.
    امضاء




  2. تشكرها 2

    مدير اجرايي (11-06-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    753
    نوشته
    2,287
    تشکر
    4,554
    مورد تشکر
    7,562 در 1,896
    وبلاگ
    6
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    عوامل و اسباب غفلت
    علماى اخلاق و معارف دینى، بحث‏هاى وسیع و مفصلى درباره »غفلت« و ذکر و بیدارى (که‏نقطه مقابل غفلت است) در نوشته‏هاى خود متذکر شده‏اند و از عواملى که سبب غفلت درانسان مى‏شود، بحث نموده‏اند، در اینجا به ذکر عواملى چند مى‏پردازیم.

    1. جهل و نادانى
    وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَیَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَیُبْصِرُونَ بِهَاوَلَهُمْ آذَانٌ لاَیَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ. (اعراف: 179)
    ما بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم، آنها دل‏ها (و عقل‏هایى) دارند که با آن چیزى‏درک نمى‏کنند و چشمانى دارند که با آنها نمى‏بینند و گوش‏هایى دارند که با آن نمى‏شوند. آنهاهمچون چهارپایانند، بلکه بدترند. آنها همان غافلانند.

    2. تکبر و غرور
    کبر و غرور از مهم‏ترین عوامل غفلت است، زیرا، انسان مغرور فقط خود و موفقیتهاى خود رامى‏بیند و به برتریهاى خود مى‏بالد و دلخوش است و همین امر، سبب غفلت او از خدا وصاحب‏این نعمت‏ها مى‏گردد. و همین غفلت و بى‏توجهى، عامل مؤثرى براى شکست او خواهد شد.
    بسیار انسانهاى مغرور در طول تاریخ دیده شده‏اند که بر اثر غرور، در دام غفلت گرفتار شده‏و نتوانسته‏اند در برابر دشمنان مقاومت کنند، از این رو ضربات دشمن، آنها را از پاى درآورده است.
    3. مستى و بى‏خبرى
    مستى و بى‏خبرى نیز همچون غرور انسان را از یاد خدا دور ساخته و به وادى غفلت مى‏کشاند.
    حضرت على(ع) مى‏فرماید:
    الغفلة طرب.[2]
    غفلت مایه فرحناکى (لاابالى‏گرى) و سرمستى مى‏شود.
    امام سجاد علیه‏السلام مى‏فرماید:
    واى بر تو اى پسر آدم! سنگدلى حاصل از شکم‏پرستى و پرخورى و مستى سیرى و غرورحاکمیت، از امورى است که انسان را از عمل بازمى‏دارد و یاد خدا را به فراموشى مى‏سپرد و اورا از نزدیک شدن اجل، غافل مى‏کند تا آنجا که گویى گرفتار حب دنیا، مست شراب است.[3]
    امیر مؤمنان(ع) مستى بى‏خبرى و غفلت را بدتر از مستى شراب دانسته مى‏فرماید:
    سکر الغفلة والغرور ابعد افاقة من سکر الخمور.[4]
    مستى ناشى از غفلت دیرتر از مستى شراب از بین مى‏رود.

    4. ثروت و مال‏اندوزى
    قرآن کریم مى‏فرماید:
    إِنَّ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ.
    (یونس: 7)
    آنها که ایمان به ملاقات ما (در قیامت) ندارند و به زندگى دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه‏کردند و آن‏ها که از آیات ما غافلند (همه) آنها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایى که‏انجام مى‏دادند!

    5. عافیت و سلامتى
    سلامت جسم وجان اگرچه یکى از نعمتهاى الهى است، ولى چنانچه انسان کم ظرفیت باشدو به قوت بازو و سلامت خود مغرور شود، یکى از عوامل غفلت شمرده مى‏شود. به همین دلیل‏از الطاف خفیه الهى است که گهگاه عافیت و سلامت را از انسان مى‏گیرد و او را به درد و رنج‏بیمارى مبتلا مى‏سازد تا پرده‏هاى »غفلت« از برابر چشم‏هاى او کنار رود و واقعیت‏ها را باچشم دل ببیند و آمادگى براى عکس‏العمل مناسب در برابر آنها پیدا کند.
    رسول خدا(ص) در حدیثى در آثار و برکات بیمارى به سلمان فارسى در هنگام عیادتش‏فرمودند: »در موقع بیمارى نعمتهایى نصیبت مى‏شود، از جمله انت من اللَّه بذکر و دعاؤک فیه‏مستجاب، تو به یاد خدا مى‏افتى (و پرده‏هاى غفلت کنار مى‏رود و به همین جهت) دعاى تو به‏اجابت مى‏رسد.[5]

    6. آرزوهاى دراز
    از دیگر عوامل »غفلت« آمال و آرزوهاى دراز و دست نیافتنى است، چرا که همه فکر و تلاش‏انسان را به خود مشغول ساخته و از سایر امور غافل مى‏سازد. على علیه‏السلام در خطبه‏معروف به دیباج مى‏فرماید:
    واعلموا عباداللَّه ان الامل یذهب العقل و یکذب الوعد و یحث على الغفلة و یورث الحسرة.[6]
    بدانید اى بندگان خدا! آرزوهاى دراز، عقل انسان را مى‏برد و وعده قیامت را دروغ مى‏شمارد وانسان را بر غفلت ترغیب مى‏کند و سرانجام، حسرت به بار مى‏آورد.
    امضاء




  5. تشكرها 2

    مدير اجرايي (11-06-2012)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    753
    نوشته
    2,287
    تشکر
    4,554
    مورد تشکر
    7,562 در 1,896
    وبلاگ
    6
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آثار غفلت
    الف. در دنیا
    1. زندگى سخت و مشقت‏بار
    بى‏شک منشأ هر آفتى که از بیرون دامنگیر انسان مى‏شود، عاملى است از درون که غفلت یکى‏از مهم‏ترین آنهاست و اگر در درون ما اعتقاد و توجه به خدا وجود داشته باشد آسیبى به مانمى‏رسد. قرآن کریم، این ارتباط تنگاتنگ را اینگونه بیان مى‏کند:
    وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً. (طه: 124)
    و هر کس از یاد من روى گردان شود زندگى تنگ و سختى خواهد داشت.
    انسان اگر خدا را نشناخته باشد و بى‏ذکر و یاد او بخواهد زندگى کند، این زندگى و دنیا باهمه وسعت و بزرگى‏اش، براى او تنگ و غیر قابل تحمل خواهد بود، ولى اگر خدا در زندگى اونقش داشته باشد و ذکر و یاد خدا در زبان و قلب او مسکن گزیده باشد و همواره ذکر و یاد او درقلبش جارى باشد، چنین فردى حتى اگر در بدترین و سخت‏ترین شرایط باشد، احساس‏سختى و تنگى نخواهد کرد، چرا که خدایى را در کنار خود احساس مى‏کند و او را پشتوانه خودمى‏داند که حد و مرزى ندارد و هیچ کس و هیچ چیز بزرگ‏تر از او نیست.
    امام حسین(ع) در دعاى عرفه مى‏فرماید:
    ماذا وجد من فقدک و ما الذى فقد من وجدک.
    چه یافت آن کس که تو را گم کرد؟ و چه گم کرد آن که تو را یافت؟
    2. قساوت قلب
    یکى از آثار غفلت از یاد خدا و فراموشى نعمتهاى الهى، خاموشى دل و قساوت قلب است که به‏دلیل دورى از خدا حاصل مى‏شود. قرآن مى‏فرماید:
    أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِن رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُم مِن ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ‏فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ. (زمر: 22)
    آیا آن کسى را که خدا براى اسلام شرح صدر عطا فرمود که وى به نور الهى روشن است (چنین‏کس با مردم کافر بى‏نور تاریک دل یکسان است هرگز چنین نیست) پس واى بر آنان از قساوت‏و شقاوت، دلهاشان از یاد خدا فارغ است، اینان هستند که دانسته در ضلالت و گمراهى‏اند.
    3. دوستى شیطان
    وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ. (زخرف: 36)
    و هرکس از یاد خدا روى‏گردان شود، شیطان را به‏سراغ او مى‏فرستیم، پس همواره قرین اوست!
    بدیهى است که غفلت از یاد خدا، فرو رفتن در لذات مادى، و دلباختن به ظواهر فریبنده‏دنیا موجب مى‏گردد که شیطان بر انسان سلطه پیدا کند و همواره قرین و همراه او باشد. و این‏همراهى و دوستى، تا قیامت با او خواهد بود.
    حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَالَیْتَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ. (زخرف: 38)
    تا زمانى که نزد ما حاضر شود مى‏گوید: اى کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، چه بدهمنشینى هستى تو!
    4. خود فراموشى
    یَعْلَمُونَ ظَاهِراً مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ. (روم: 7)
    آنها فقط ظاهرى از زندگى دنیا را مى‏دانند و از آخرت (و پایان کار) غافلند!
    حضرت على(ع) مى‏فرماید:
    ویل لمن غلبت علیه الغفلة فنسى الرحلة و لم یستعد.[7]
    واى بر کسى که غفلت بر او چیره آید و در نتیجه، سفر (آخرت) را فراموش کند و خود را آماده‏آن نسازد.
    5. مرگ قلب و جان
    غفلت از یاد خدا، قلب و جان انسان را مى‏میراند، یعنى، پس از قساوت و سنگدلى، مرگ قلب‏فرا مى‏رسد، به‏گونه‏اى که دیگر هیچ موعظه و اندرزى در آن اثر نمى‏کند. و گوئى مرده و در این حال،راه بازگشت و توبه نیز به روى او بسته گشته و هرگونه امیدى براى سعادت او از بین مى‏رود.
    امیر مؤمنان على علیه‏السلام مى‏فرماید:
    من غلبت علیه الغفلة مات قلبه.[8]
    کسى که غفلت بر او چیره شود، قلبش مى‏میرد.
    در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است:
    بینکم و بین الموعظة حجاب من الغفلة والغرة.[9]
    میان شما و موعظه و اندرز، حجابى از غفلت و غرور است.
    و نیز فرمود:
    دوام الغفلة یعمى البصیرة.[10]
    استمرار و دوام غفلت و بى‏خبرى دیده بصیرت آدمى را کور مى‏کند.
    6. نابودى اعمال
    غفلت موجب فساد اعمال انسان مى‏شود. افراد غافل و بى‏خبر به سراغ اعمال صالح کمترمى‏روند و اگر بروند دیگر »غفلت« اجازه نمى‏دهد که اعمال خالص با حضور قلب و جامع تمام‏شرایط و اجزاء، براى خدا انجام دهند. از این رو، امیر مؤمنان على علیه‏السلام فرموده‏اند:
    ایاک والغفلة والاغترار بالمهلة فان الغفلة تفسد الاعمال.[11]
    از غفلت و غرور ناشى از مهلت و فرصت داده شده بپرهیز زیرا، غفلت اعمال آدمى رافاسد مى‏کند.
    و در نهج‏البلاغه مى‏فرماید:
    من حاسب نفسه ربح و من غفل عنها خسر.[12]
    هر آنکس مراقب نفس خویش بود سود برد، و هر کس غفلت ورزید زیانکار شد.
    7. هلاکت و نابودى
    غفلت سبب هلاکت در دنیا و آخرت است، چرا که انسان را از خیرات و مصالح خود بى‏خبرمى‏سازد و با این بى‏خبرى، فرصتها را از دست داده، امکانات را ضایع کرده و استعدادهاى‏خویش را بر باد مى‏دهد.
    امام على(ع) فرمود:
    من طالت غفلته تعجلت هلکته.[13]
    کسى که غفلتش طولانى شود، هلاکت او به سرعت فرا مى‏رسد.
    فى حدیث المعراج: یا احمد، اجعل همک هما واحدا، فاجعل لسانک لسانا واحدا، واجعل بدنک‏حیا، لا تغفل عنى، من یغفل عنى لا ابالى باى واد هلک.[14]
    در حدیث معراج آمده است: اى احمد! اندیشه‏ات را یکى گردان و زبانت را یک زبان ساز وبدنت را زنده بدار و از من غافل مباش، هر که از من غافل باشد، اهمیتى ندهم که در کدام وادى‏هلاک شود.
    امام على(ع) مى‏فرماید:
    دریغا بر هر غافلى که عمرش بر ضد او حجت باشد و روزهایش او را به سوى بدبختى‏کشاند![15]
    و قرآن مجید مى‏فرماید:
    فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ. (اعراف: 136)
    سرانجام از آنها انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرق کردیم، زیرا آیات ما را تکذیب کردند و ازآن غافل بودند.
    8. زوال آرامش روحى روانى
    در بحث قبل اشاره شد که ذکر و یاد خدا آرامش و سکینه در انسان ایجاد مى‏کند. »الا بذکر اللَّه‏تطمئن القلوب« با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد.[16]
    امام صادق علیه‏السلام فرمودند:
    ایاکم والغفلة فانه من غفل فانما یغفل عن نفسه.[17]
    از غفلت بپرهیزید؛ زیرا به ضرر جان و روان شماست. هر کس خدا را فراموش کند، خود رافراموش کرده است. دورى از غفلت براى پرهیز از زیانهاى جان آدمى است.
    امضاء




  7. تشكرها 2

    مدير اجرايي (11-06-2012)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    753
    نوشته
    2,287
    تشکر
    4,554
    مورد تشکر
    7,562 در 1,896
    وبلاگ
    6
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ب. در آخرت
    عذاب جهنم
    وَمَن یُعْرِضْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَاباً صَعَداً. (جن: 17)
    و هر کس از یاد خداى خود اعراض کند خداوند به عذابى بسیار سخت معذّبش مى‏گرداند.
    وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَیَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَیُبْصِرُونَ بِهَاوَلَهُمْ آذَانٌ لاَیَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ. (اعراف: 179)
    به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم، آنها دل‏ها (عقل‏ها)یى دارند که باآن (اندیشه نمى‏کنند و) نمى‏فهمند و چشمانى که با آن نمى‏بینند و گوشهایى که با آن نمى‏شنوند،آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند. )زیرا با داشتن همه گونه‏امکانات هدایت، باز هم گمراهند!)
    وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِیَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَاوَیْلَنَا قَدْ کُنَّا فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذَا بَلْ‏کُنَّا ظَالِمِینَ. (انبیاء: 97)
    و وعده حق (قیامت) نزدیک مى‏شود، در آن هنگام چشمهاى کافران از وحشت، از حرکت بازمى‏ماند، (مى‏گویند) اى واى! بر ما که از این (جریان) در غفلت بودیم، بلکه ما ستمکار بودیم!

    حل مشکل و درمان غفلت
    غفلت از بیماریهاى خطرناک اخلاقى رفتارى است و براى درمان آن بهتر است به عوامل ذیل‏دقت کنیم:

    1. مداومت بر ذکر خدا
    یکى از عوامل مؤثر در زدودن غفلت، یاد خدا و استمرار آن است. زیرا، یاد خدا، دل را بیدار،روح را مصفّا و چشم بصیرت را بینا مى‏سازد و در پرتوى آن، انسان، حق و باطل را آنگونه که‏هست مى‏بیند و قادر به تشخیص دوست و دشمن خود مى‏شود. قرآن با توجه به این نکته‏مى‏فرماید:
    إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ. (اعراف: 201)
    هنگامى که پرهیزگاران، گرفتار وسوسه‏هاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او)مى‏افتند و (در پرتو یاد او، راه حق را مى‏بینند و) ناگهان بینا مى‏گردند!

    2. نقش نماز
    امام باقر(ع) فرمود:
    ایما مؤمن حافظ على الصلوات المفروضه فصلاها لوقتها فلیس هذا من الغافلین.[18]
    هر مؤمنى که بر نمازهاى واجبش دقت کند و آنها را در وقت خودش بجا آورد از غافلان‏نخواهد بود.

    3. زمان‏شناسى
    الامام على(ع): ان من عرف الایام لم یغفل عن الاستعداد.[19]
    هر کس زمان (شرایط و مقتضاى حال) را شناخت از وظایف خویش غافل نمى‏گردد.
    4. رسالت پیامبران
    این مسأله در نگاه حضرت على(ع) به قدرى داراى اهمیت بوده که درمان غفلت را یکى از اهداف‏بعثت انبیاء دانسته، و در خطبه 108 نهج‏البلاغه در بیان اوصاف پیامبر اکرم(ص) فرموده:
    ... متتبع بدوائه مواضع الغفلة و مواطن الحیرة.[20]
    او (پیامبر اسلام(ص) ) طبیبى است که داروهاى خود را براى درمان موارد »غفلت« آماده‏ساخته و به دنبال بیمارانش مى‏گردد.
    امضاء




  9. تشكرها 2

    مدير اجرايي (11-06-2012)

  10. Top | #5

  11. تشكر

    مدير اجرايي (11-06-2012)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با سلام وتشکر
    در ادامه مطالبتون باید بگم که ایکاش لا اقل مسلمانان بر همدیگر ظلم نمیکردند وتا این حد از ضعفهای همدیگر بنفع خویش استفاده نمیکردند
    واگر چنین میشد دنیا بهشت بود حداقل جامعه مسلمان نشین بهشت می بود
    وای برآنان که اینگونه اند چرا که از مسلمانی هیچ نفهمیدند جز نامش
    امضاء

  13. تشكرها 2

    مليکه (16-06-2012), مدير اجرايي (11-06-2012)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    753
    نوشته
    2,287
    تشکر
    4,554
    مورد تشکر
    7,562 در 1,896
    وبلاگ
    6
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط ranji نمایش پست ها
    با سلام وتشکر
    در ادامه مطالبتون باید بگم که ایکاش لا اقل مسلمانان بر همدیگر ظلم نمیکردند وتا این حد از ضعفهای همدیگر بنفع خویش استفاده نمیکردند
    واگر چنین میشد دنیا بهشت بود حداقل جامعه مسلمان نشین بهشت می بود
    وای برآنان که اینگونه اند چرا که از مسلمانی هیچ نفهمیدند جز نامش
    ببینید همین امور موجب شده است تا خداوند مکانی به نام اخرت و جایگاهی به عنوان بهشت و جهنم قرار دهد و اگر دنیا بهشت بود دیگر زندگی این دنیا به اخرت منتهی نمیشد خوشحال باشید که با تلاش خود جزو برگزیدگان قرار بگیرید نه غافلین و واماندگان

    امضاء




  15. تشكرها 2

    مدير اجرايي (16-06-2012)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi