اول. انقلاب اسلامی - به معنای واقعی - چیزی جز این نیست که تحولی شگرف در همه نهادهای جامعه، به ویژه نهاد مدیریت - که ارتباط تنگاتنگی با سایر نهادهای جامعه داشته، به نحوی در آن ها ظهور و بروز دارد - (10) رخ دهد; به این معنا که ارزش های اسلامی در آن ها جلوه گر شود.
دوم. انقلاب اسلامی بر اساس مبانی خود، که نشات گرفته از مبدا، معاد و بعثت نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است، رسالت ایجاد تمدن اصیل الهی بر پایه عبودیت و بندگی خداوند را دارد.
دو دلیل مذکور علاوه بر آن که انقلاب اسلامی را از سایر انقلاب ها متمایز می کند، ضرورت حکومت اسلامی و سرپرستی الهی و جایگاه و نقش آن را نیز روشن می سازد. ولی از آن جا که اعمال این سرپرستی جز از طریق سرپرستی اجتماعی ممکن نیست، ناگزیر در الگوی اسلامی نیز باید به ابعاد گوناگون سرپرستی اجتماعی از جمله «مدیریت » و «رهبری » نیز پرداخت تا چگونگی و راه کارهای تجلی ارزش ها و اصلاح امور جامعه و امت اسلامی و تحقق اهداف انقلاب و حکومت اسلامی و ایجاد تمدن الهی روشن گردد.