صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21

موضوع: روحانیت و مدیریت اجرایی

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    به دیگر سخن، هدف روحانیت از فعالیت و حضور عینی در جامعه این است که مردم از ورطه دنیا گرایی، ماده پرستی، خود خواهی و رذیلت های دیگر اخلاقی نجات یافته، خویشتن را به نوعی معرفت دینی ناب و شفاف نزدیک سازند.

    افزون بر آن، ساختارهای دینی نیز در ابعاد اجتماعی زندگی شهروندان جلوه گر شوند.
    بدین سان، هدف نهایی روحانیت، همان تأثیرگذاری همه جانبه در فرایند حرکت و تحول جامعه است؛ ازاین رو می توان گفت که اگر روحانیت به سراغ کار اجرایی می رود، مقصود بستر سازی موقعیت های اجتماعی برای تجلی دین و ارزش های زندگی سازانه آن است. هم چنین اگر مرجعیت، به دنبال نفوذ در هرم قدرت سیاسی بوده ،هدف جز عینیت بخشی به ساز و کارهای دینی، در جامعه نداشته است.
    آن چه گذشت،این حقیقت را آشکار می سازد که مدیریت اجرایی یا قدرت سیاسی،هدف روحانیت نیست، بلکه زمینه هایی برای دست یابی به هدف است. پیداست که اگر تعریف درستی از اهداف سازمان روحانیت در دست باشد، به پاسخ پرسش زیر نزدیک خواهیم شد که روحانیت با مدیریت اجرایی کشور چه نسبتی باید داشته باشد؟

  2. تشكر

    مدير اجرايي (29-04-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ضرورت تفکیک مفاهیم دو گانه دیگر

    افزون بر تفکیک مفاهیم سه گانه یاد شده باید دو مقوله دیگر را نیز از هم تفکیک کرد که عبارت است از:
    الف. حضور عینی و رسمی روحانیت در جامعه.
    ب. تاثیر گذاری و کارآمدی روحانیت.
    تصور فراگیر در مورد تاثیر گذاری روحانیت در عرصه های اجتماعی بر این است که روحانیت برای کار آمدی خود، ناچار از حضور رسمی در حاکمیت و نیز مدیریت جامعه است؛ به عبارت دیگر، روحانیت اگر دست اندرکار قدرت حاکم بر جامعه ونظام های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن نباشد، نمی تواند سازمانی کارآمد باشد.
    تأمل در ارتباطات یاد شده، نشان می دهد که تصور فراگیر درباره لزوم قدرت روحانیت برای تأثیر گذاری ، واقع بینانه نیست، زیرا در جامعه حاضر، برخی مراجع تأثیر گذار در عرصه های فکری، فرهنگی و اجتماعی به چشم می خورند که نه تنها حضور رسمی در حاکمیت ندارند، بلکه نوعی ممنوعیت برای ورود در عرصه های عینی دارند؛ با این همه نمی توان درتأثیر این دسته تردید داشت.
    برای مثال می توان از دوران پیش از انقلاب یاد کرد. در سالهای نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی، روحانیت، تأثیر گذاری فراگیری در جامعه داشت ؛ بی آن که جایگاهی عینی و رسمی در مجموعه حاکمیت یا موقعیت های اجرایی کشور به دست آورده باشد.

    تأمل در آن روزگار و تحول های فکری و اجتماعی جامعه دیروز ایرانی، نشان می دهدکه روحانیت بیش تر نفوذ را در مردم داشته و از رهگذر همین نفوذ اندیشه دینی بود که توانست بستر انقلاب و تغییر نظام استبدادی به نظام اسلامی را فراهم آورد.

  5. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    روحانیت و ضرورت تفکیک تکلیف ها

    آن چه پیش تر در ارتباط با تأثیر گذاری ها یا وظایف روحانیت در جامعه گفته شد، با تکالیف اضطراری و عارضی روحانیت ناسازگار نیست؛ به دیگر سخن ،اگر در برهه ای از تاریخ، روحانیت به عنوان یک ضرورت یا اضطرار، مسئولیت های اجرایی و اجتماعی را بپذیرد، نباید آن را با تکلیف های بنیادی روحانیت به هم آمیخت؛ بی گمان تفکیک وظایف روحانیت، در کنار ضرورت تفکیک های پیشین، لازم و ضروری است.
    از این رو باید به این فرض تن داد که گاه روحانیت واردعرصه های مدیریت سیاسی و اجتماعی شهروندان می شود و به تکلیف هایی می پردازد که جنبه عارضی دارند؛نه ذاتی.
    تأمل در مواد قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی نشان می دهد که برای روحانیت، نوعی حضور عینی در جامعه درنظر گرفته شده است. این حضور کم ترین حضور رسمی بوده و در جهت تضمین حرکت جامعه در روند تحول مطلوب است .

    نهاد ولایت فقیه یا رهبری در قانون اساسی، هر چند براساس اصل یکصد و ده ،نمودار وظایف اجرایی کلان نظام است، با این همه در تجزیه وتحلیل به دست می آید که این مسئولیت ها، در حقیقت همان مراقبت ونظارت مؤثر رهبری بر عرصه های عینی و اجتماعی است.

  7. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چنان که تاریخ انقلاب نشان می دهد، بسیاری از این نکته غفلت کردند و تصورشان این است که آن چه دراصل یکصد و ده قانون اساسی آمده است، وظایف اجرایی ولی فقیه بوده، خود او باید آن همه را اجراکند.

    نگاهی به دو، سه دهه اخیر نشان می دهد که این تصور با واقعیت ناسازگار است؛ برای نمونه می توان از نیروهای مسلح در نظام جمهوری اسلامی سخن گفت. آیا رهبر در ارتباط با ارتش، سپاه و نیروی انتظامی کشور، در موقعیت یک کارشناس نظامی دخالت و مشارکت دارد؟ آن چه دراصل مرتبط با مسئولیت های رهبری به چشم می خورد ،هدفی جز تضمین سلامت نیروهای مسلح جامعه ندارد که از رهگذر نظارت به دست می آید.
    تصور عمومی این است که شاید این گونه حضور برای روحانیت، کافی است و بخش های دیگر روحانیت، مانند نهاد حوزه علمیه، مرجعیت، نباید در عرصه های عینی جامعه حضور داشته باشند. دلیل ارایه شده نیز این است که حضور روحانیت با توجه به اصل یکصدو ده قانون اساسی تأمین شده است.
    به عبارت دیگر، گمان برخی این است که همان حضور طرح شده روحانیت و مرجعیت در قانون اساسی ـ بخش وظایف رهبری کافی است. این گروه می پندارند که کارآمدی روحانیت و نیز تکلیف اجتماعی عالمان دین در برابر جامه دینی، در همان چارچوب اصل یکصد و ده ممکن و بسنده است حال آنکه به نظر می رسد ،حضور رهبری تنها به عنوان سر پل و نقطه اطمینان بخش است؛نه همه آنچه تکلیف روحانیت و عالمان دینی در حضور اجتماعی است. البته این مسئله بازکاوی فزون تر را می طلبد.

  9. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حضور رسمی روحانیت در جامعه

    آن چه گفته شد ،در حقیقت زمینه هایی برای گشایش این بحث بود که آیا وضعیت کنونی جامعه ،مطلوب و پذیرفته است یا باید آن را در بوته نقد افکند و در اصلاح آن اندیشید؟ امروزه چنان که پیداست، روحانیت در حاکمیت سیاسی جامعه و همچنین عرصه های مدیریت اجرایی، حضوری فراگیر و تعیین کننده دارد ؛ به گونه ای که نمی توان در روزگاران پیشین برای آن نمونه یا پیشینه ای سراغ کرد.
    در این ارتباط، نکته هایی قابل طرح است و در تجزیه وتحلیل حضور رسمی روحانیت تأثیر دارد:
    1. اگر حضور روحانیت در عرصه های سیاسی و اجتماعی به راستی در جهت تحقق اهداف متعالی و زندگی ساز دین است، تنها همین نوع حضورعالمان دین قابل توجیه و دفاع است؛ به عبارت دیگر، تنها عمل و حضور آن دسته از روحانیون دست اندرکار و شاغل در عرصه مدیریت را می توان مطلوب یا ضروری دانست که بستر ساز هدف های اجتماعی و سیاسی دین است.
    اگر در عرصه ای از عینیت جامعه، در ارتباط باحضور رسمی روحانیت، این پندار شکل گیرد که روحانیان برای خود، جایگاه ویژه ای در نظر گرفته و قدرت را در انحصار خویش در آورده اند، بی گمان نمودار آسیب سازمان روحانیت است.
    چنان که گذشت، روحانیت یک نقش تخصصی دارد؛ نه نقشی انحصاری؛ به دیگر سخن، روحانیان یا عالمان دین، به دلیل صلاحیت ها، مهارت ها ودانایی های خود در رشته های علمی و دینی، قابل احترام اند و بر خلاف روحانیت ادیان دیگر، موقعیت ویژه ای ندارند تا خود را از دیگران برتر بدانند.

    بدین گونه ضرورت اصلاح گری در سازمان روحانیت مشخص می گردد. به منظور حفظ وبقای سازمان روحانیت در روند تکاملی جامعه و تحقق اهداف دین، روحانیان باید از فلسفه حضور خود در جامعه و نظام سیاسی جامعه آگاه گشته، امتیازهای موهوم برای خود نسازند.

  11. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2. با توجه به وظایف ذاتی و بنیادی روحانیت، اگر برای روحانیت در عرصه های اجرایی، جایگاهی پذیرفته شده وجود دارد، بی تردید باید نسبت میان آن دو را شفاف ساخت.

    به نظر می رسد که در این جا، انحراف آشکاری رخ داده است، چرا که روحانیت در عرصه آموزش، تربیت و فرهنگ جامعه که رسالت روحانیان است، آن گونه که باید، حضور عینی و تأثیرگذاری ندارد؛ از دیگر سو می توان عرصه هایی را در امور اجرایی به دست داد که روحانیت حضور رسمی و فعال دارد؛ در حالی که این نوع مسئولیت ها نه ضرورت دارد، نه در شمار وظایف اساسی و ذاتی روحانیون است.

    این همه در جامعه و چند دهه انقلاب اسلامی، زمینه ساز پاره ای آفت زدگی هاو آسیب رسانی ها گشته، حتی نگرش های ناسازگار با دین و حرکت جامعه را پدید آورده است. نمی توان انکار کرد که برخی دشواری ها از رهگذار همین حضورگسسته با جریان وظایف بنیادی روحانیت شکل گرفته است.

  13. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    3. روحانیت در جامعه ما، به صورت نهادی دینی طرح شده است، پیشینه این باور به سده های پیشین باز می گردد. با این نگرش فراگیر که روحانیت را با دین مرتبط ساخته، نوعی تقدس برای عالمان دین پدید می آورد، بی گمان جایگاه والایی برای روحانیت فراهم می آید.

    بی تردید عملکرد عناصر مجموعه روحانیت در برداشت و نگاه مردم به این نهاد دینی - تاریخی تأثیرگذار است، زیرا آنان با توجه به کسوت و لباس روحانیت، داوری کرده، به مجموعه روحانیت تعمیم می دهند و هرگز شخص را در نظر نمی گیرند.

    آیت الله حسن زاده آملی می فرمود: «طلبه ای را در حال انجام یک کار ناشایست دیدم. به او گفتم: برادر من! این لباس فقط مال تو نیست که بتوانی هر کاری را انجام دهی. لباس روحانیت را کنار بگذار و هرکار خواستی بکن!»
    امام خمینی نیز نسبت به رفتار روحانیان توجه و دغدغه داشت از منظر او، عملکرد یک روحانی، بر نگرش جامعه نسبت به نهاد روحانیت اثر می گذارد و حتی دین و ایمان مردم را دست خوش آفت می سازد.
    حال باید پرسید که با همه این حساسیت ها و دغدغه ها، کدام بخش ازنهاد روحانیت و حوزه علمیه، دست اندرکار نظارت و سامان دهی عملکرد روحانیان شاغل در عرصه های اجرایی است؟

  15. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    به دیگرسخن چه مرکزی وجود دارد که از روحانیان و توانمندهای آنان شناخت داشته، مسئولیت متناسب با شخصیت او را مشخص سازد و در صورت بی کفایتی، در جهت وظایف ذاتی و اصلی روحانیت، بی پروا آنان را از کار بر کنار کند؟ ممکن است که عرصه هایی به حضور روحانیت احتیاج داشته باشد، به هر حال مرکزی برای نظارت بر چگونگی حضور اجرایی روحانیان ضروری است.

    برای مثال می توان آموزش های خاصی را در حوزه ها پیش بینی کرد تا روحانیت بتواند مسئولیت اصلی خویش را که تربیت و تعلیم است، ایفا کند. بی گمان نیروهای این بخش باید تأمین شوند.
    فقدان مرکز ارزیابی و هدایت نیروهای انسانی روحانیت و نظارت بر عملکرد روحانیون دست اندر کار درعرصه های گوناگون ،زمینه ساز آسیب پذیری روحانیت است. پس از پیروزی انقلاب که تعامل بین روحانیت و مدیریت اجرایی و سیاسی در کشور فراهم گردید، فصل جدیدی در تعامل میان روحانیت و جامعه پدید آمد که پیش از آن هرگز در کار نبوده است. در حقیقت، نیازها و ضرورت های انقلابی و اجتماعی، بستر ساز نوعی حرکت در قدرت ومدیریت جامعه شده است.
    اکنون این پرسش طرح می شود که آیا روحانیت باید به طور کامل از عرصه مدیریت جامعه کناره گیری کند؟ به باوربنده، باید تعریفی از حضور روحانیت در جامعه به دست داد و نیز در جهت ارایه الگویی شفاف و کارآمد کوشید. بدین سان باید از حضور هدفمند و مشروط روحانیت جانبداری کرد.
    به هرحال، حضور روحانیون در عرصه های گوناگون اجرایی اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، روحانیت به عنوان یک تکلیف بایدبه روند حضور در جامعه بنگرد. بی تردید مردم از روحانیون چنین انتظاری دارند و آینده جامعه و روند مثبت و تحول گرایانه آن، به حضور تأثیر گذار عالمان دین نیاز دارد.
    تأمل در وضع جامعه امروز نشان می دهد که واقعیت ها با آرمان ها فاصله دارند. آن چه در روند حضور روحانیت در جامعه به چشم می خورد، نمودار آشفتگی و نا به سامانی است و بی گمان به اصلاح و مدل سازی نیاز دارد. اگر روحانیت در بعد اجتماعی خود کوشا باشد، جامعه مسیر مثبت خود را خواهد یافت.

  17. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    روحانیت، عرصه ها و آسیب ها

    مهم ترین عرصه برای حضور و تأثیر روحانیت، تحول جامعه و اندیشه سازی برای آن است.
    مسئله دیگر، مدل سازی برای جامعه، برای ارایه ساختارهای متناسب با شرایط روز و امکاناتی که بر شاخص ها و چار چوب های دینی استوار است. به این ترتیب روحانیت می تواند جامعه را به سمت وسوی مثبت هدایت کند.
    عرصه دیگر، مسئله فرهنگی است. مسئولیت ها و ابزارهای گوناگونی وجود دارد که روحانیت ناگزیر از شناخت و به کارگیری آن است. عرصه های دیگر نیز آموزش، تربیت و مدیریت است.
    وضع موجود روحانیت و جامعه نشان می دهد که در وضع کنونی اولویت های حضور در نظر گرفته نشده، حتی در برخی عرصه ها، جریان به گونه معکوس است ؛ به دیگر سخن جامعه و حرکت آن، به مدل ها و الگوهای رفتاری مناسب در زمینه های خانواده، سیاست و اقتصاد نیاز دارد؛ اما روحانیت نتوانسته، به طور سازمان یافته بدین نیاز روز جامعه پاسخ مناسب بدهد.

    کارهای فکری و عملی فراوانی درحوزه ها وجود دارد؛ اما نهاد روحانیت به عنوان پاسخ گوی جامعه در عرصه های متنوع دین، از ارایه الگوهای مطلوب در عرصه های مختلف، غافل مانده است؛ برای نمونه می توان از مواجهه جوانان با نیازهای جنسی یاد کرد یا احتیاج های اقتصادی شهروندان را مثال آورد و به همین ترتیب، از ضرورت های نظام تربیتی و آموزشی جامعه نام برد.
    روحانیت در این بسترها، چه الگوهایی ارایه کرده است؟ آیا فراتر از آن چه در جامعه دیده می شود، طرحی به چشم می خورد که نمودار اصلاحات بنیادی و تحول گرایانه باشد؟

  19. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

  20. Top | #20

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آن چه در ارتباط روحانیت و جامعه وجود دارد، در بسیاری زمینه ها، تصدی گری محض است؛ یعنی حضور روحانیت در برخی عرصه ها، به دلیل فقدان تخصص، ناکارآمد بوده، بهره گیری منفی دیگران را موجب گشته است. این همه، از این حقیقت حکایت دارد که برخی روحانیان به دلیل عدم صلاحیت در کاری که بر عهده گرفته اند، بسا موجب خراب کاری و آفت زدگی شده اند.

    آن چه گذشت نشان می دهد که پی گیری اصلاح در روحانیت و دیدگاه ها و عملکردها ضرورتی اجتناب ناپذیر است. باید این اندیشه را در نهاد روحانیت نهادینه کرد تا حوزه های علمیه، در جهت سازمان دهی نیازهای متنوع جامعه بر آید و حضور روحانیت، حضوری فراگیر و سازنده باشد.

  21. تشكر

    مدير اجرايي (01-05-2012)

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi