نکته های شایسته یادآوری:
1. نباید تصور کرد که حضور روحانیت در روند حرکت تکاملی جامعه، ضرورتا" مسئولیت پذیری در عرصه مدیریت اجرایی کشوراست.
2. حضور روحانیت در رأس هرم قدرت سیاسی، نبایدما را دچار و هم سازد و این پندارنیرو گیرد که جامعه دراختیار روحانیت بوده، جای نگرانی وجودندارد. بی گمان باید دانست که حرکت جامعه، تنها از حرکت های رسمی و تصمیم سازی های حاکمیت نشأت نمی گیرد.
از طرفی نباید تمامی بار سنگین مسئولیت هدایت وتأثیر گذاری در عرصه های جامعه را به عهده ولی فقیه دانست که او یک تنه وظایف روحانیت را بر دوش کشد؛ بی تردید،چنین انتظاری از رهبری، فراتر از توان مندی یک شخص است.
از این رو، مراجع و عالمان دین و روحانیون، در همه رده ها، نباید تصور کنند که دغدغه های رهبری بسنده است و آنان می توانند نسبت به حرکت جامعه آسوده خاطر باشند.
3. عرصه ها، لایه ها و جایگاه های اجرایی که روحانیت باید به دست آورد، باید تعریفی واقع بینانه داشته باشد؛ ازسوی دیگر، روحانیت باید خود را برای تأثیرگذاری آماده سازد و جامعه نیز در این ارتباط توجیه شود.
به بیان دیگر، جامعه باید آن چه از سوی روحانیت ارایه می شود، بپذیرد و نسبت به آن واکنش مثبت داشته باشد؛ برای نمونه، جامعه باید به این باور رسیده باشد که تامین اهداف و آموزش دینی در نظام رسمی آموزش کشور، به عهده روحانیت است.
جای تأسف است که روحانیت از این مسئولیت بزرگ و تأثیر گذار کاملا" غفلت کرده است. در حقیقت،روحانیون به موقعیت های اجرایی ،مانند وزارت یا وکالت رضایت داده و غالبا" از حضور در عرصه اندیشه سازی و فرهنگسازی جامعه، دور وبیگانه مانده اند.