اين آيات بيانگر اين مطلب است که علم غيب مخصوص به خداوند متعال است. اما در مقابل، در آياتي ديگر مي فرمايد: و لا يحيطون بشيء من علمه الا بما شاء؛ خلق به هيچ مرتبه از علم او احاطه نتواند کرد مگر به آن چه او خواهد؛ بلکه اين علم غيب را به برخي از پيامبران داده است که در آيات قرآني درباره علم غيب دانستن حضرت عيسي(ع) مي فرمايد: به شما از غيب خبر مي دهم که در خانه هاتان چه مي خوريد و چه ذخيره مي کنيد.
يا مي فرمايد: عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول؛ او داناي غيب است. غيب خود را بر هيچ کس آشکار نمي سازد، مگر بر آن پيامبري که از او خشنود باشد. (جن، آيات 26 و 27)
هم چنين خلقت و زنده کردن مردگان و مانند آن از اختصاصات خداوندي است، ولي حضرت عيسي(ع) به اذن الهي از اين قدرت خالقيت برخوردار است و مي فرمايد:
اني قدجئتکم بايه من ربکم اني اخلق لکم من الطين کهيئه الطير فانفخ فيه فيکون طيرا باذن الله و ابري الاکمه و الابرص و احي الموتي باذن الله و انبئکم بما تاکلون و ما تدخرون في بيوتکم؛
نشانه اي از طرف پرودگار شما، برايتان آورده ام. از گل، چيزي به شکل پرنده مي سازم، سپس در آن مي دمم و به فرمان خدا، پرنده اي مي گردد. به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلايان به برص(پيسي) را بهبودي مي بخشم. مردگان را به اذن خدا زنده مي کنم. از آن چه مي خوريد و در خانه هاي خود ذخيره مي کنيد، به شما خبر مي دهم. (آل عمران، آيه 94)
در اين آيات، آن چه نفي شده، استقلال انسان در اين امور است، اما اگر با اذن الهي باشد، هر امري شدني است؛ چرا که انسان با متاله(رباني) شدن، در مقام خلافت الهي قرار مي گيرد و اين همان اذني است که به بشر داده مي شود مي تواند مظهريت در ربوبيت پيدا کند. پس داشتن اموري چون احياي مردگان و خلقت و يا مرگ اختياري به اذن الهي براي متالهان و ربانيون امري عادي است.