صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19

موضوع: {*}*{ *} مرگ حقیقتی ترس آور یا کمال افرین ؟ {*}*{ *}

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد {*}*{ *} مرگ حقیقتی ترس آور یا کمال افرین ؟ {*}*{ *}









    حقيقت مرگ؛ ترس آور يا کمال آفرين

    مرگ، نامي آشنا براي زندگي است؛ چرا که زندگي با مرگ معنا مي شود. هراس از مرگ، هراس از ماهيت مرگ است.

    اين که مرگ به معناي نيستي و نابودي در صحنه زندگي دنيوي است، بسياري را به وحشت مي افکند.

    اما پرسش اين است که آيا واقعاً حقيقت مرگ نيستي و نابودي است؟

    يا اين که اين تصور، تصويري نادرست از آن مي باشد و مرگ تنها انتقال از مرحله اي به مرحله اي ديگر همانند دگرديسي در برخي از جانوراني چون پروانه است؟


    در ذیل به این سوالات پاسخ میدهیم







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    آموزه هاي وحياني قرآن، حقيقت مرگ و چرايي، چگونگي و آثار و عوامل آن:

    - هراس از مرگ تا آرزوي آن: نگاه بشر به پديده هايي چون مرگ مبتني بر بينش و نگرش هر کسي است. شناخت آدمي و باورهايش، خاستگاه زاويه ديد هر کسي به آن را شکل مي بخشد.

    از اين رو تفاوت هاي فاحشي ميان تبيين، توصيف، تحليل و توصيه هر کسي نسبت به اين پديده وجود دارد. برخي مرگ را چنان هراس انگيز مي دانند که تفکر و تدبر در اين باره، آنان را به وحشت بلکه به هلاکت مي افکند و در دام پوچي و افسردگي و در نهايت خودکشي مي افتند.

    اينان حتي گذر از قبرستان يا کنار مرده اي را هراس انگيز مي دانند و ديدن و يادآوري آن را يادآوري پوچي و بي معنايي دنيا بر مي شمارند که شادي و فرح دو روزه شان را از ميان مي برد و نمي گذارد تا در مستي و خواب ندانستن و جهل بمانند و گمان کنند تا هميشه زندگي است.

    بسياري از مادي گرايان اين گونه به دنيا مي نگرند؛ چرا که چيزي جز همين دنياي مادي و محسوس را باور ندارند و بر اين گمان هستند که هر چيزي جز آن چه به حس مي آيد، امري بي معنا و پوچ و خرافه است. اين گونه است که زندگي را همين دنيا مي دانند و مرگ را نيستي و نابودي مي شمارند.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    در مقابل، برخي ديگر، مرگ را يکي از آفريده هاي الهي محسوب مي کنند و آن را همانند زندگي و حيات، آفريده اي به دست خداوند مي دانند.(ملک، آيه 2)

    اينان تصويري ديگر از حقيقت مرگ دارند و آن را نه تنها نابودي زندگي نمي دانند، بلکه به معناي انتقال از نوع زندگي به نوعي ديگر مي دانند.

    به اين معنا که انسان موجودي مرکب از روح و بدن است. اين جان و تن در جهان مادي، چنان ترکيب يافته است که گويي دوگانگي در ميان آن ها نيست؛ اما در حقيقت تن و بدن تنها کالبدي براي روح و جان است و وقتي روح آدمي به کمال شايسته و بايسته خود برسد از اين کالبد بيرون مي آيد همانند کرم پروانه که از پيله خود بيرون مي آيد و پروانه اي زيبا مي شود و جلوه ديگري از زندگي را تجربه مي کند.

    بنابراين، حقيقت مرگ در نظر ايشان، جدا شدن روح از بدن است

    (انعام، آيه 93؛ و سجده، آيه 11؛ و زمر، آيه 42؛ و غافر، آيه 77)


    اين جدايي همانند جدايي روح از تن هنگام خواب است که بارها انسان آن را تجربه مي کند.
    (زمر، آيه 42 و نيز انعام، آيه 60)




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    از نظر اين عده، مرگ و فاني شدن از دنيا و هم چنين عالم برزخ و مانند آن، از نعمت هاي خداوندي براي انسان و جنيان است
    (الرحمن، آيات 26 و 28)

    و آن چه به عنوان مصيبت و اصابت مرگ به آدمي در دنيا از آن ياد مي شود، گامي براي پيوستن به خدا و دست يابي به حق و کمال حقيقت است
    (بقره، آيات 155 و 156)

    از نظر ايشان، مرگ مطلوب، مرگ اختياري است که شخص خود را تسليم خدا مي کند و فاني در او مي شود.
    (بقره، آيه 132 و اعراف، آيه 126 و يوسف، آيه 101 و آيات ديگر)

    آنان چون حقيقت مرگ را انتقال جان و روح از مرحله اي به مرحله ديگر مي دانند و به تداوم حيات روح انساني پس از مرگ ايمان دارند
    (انبياء، آيه 35 و عنکبوت، آيه 57)

    و آن را مسير بازگشت به خداوند، اين حقيقت مطلق، مي شمارند
    (قصص، آيه88 و عنکبوت، آيه57 و قيامت؛ آيات 28 تا 30)

    لذا آرزوي مرگ دارند و در انتظار آن لحظه شماري مي کنند؛ چون ايشان اولياي الهي هستند که متاله(خدايي) شده و رباني گشته اند.
    (جمعه، آيات 6 و 7)

    اين در حالي است که مدعيان دروغين ايمان به حقيقت مرگ و رستگاري در فناي الهي، آرزوي مرگ نمي کنند و خواهان عمر هزار ساله هستند.
    (جمعه، آيه6 و نيز بقره، آيات 94 و 95)





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چرا از مرگ می ترسیم


    اگر سفر به آخرت را به سفرهای دنیوی تشبیه کنیم به این نتیجه می رسیم که کسی که می خواهد به مسافرت برود نگرانیش از چند حالت خارج نیست


    الف) گاهى نگرانی مسافر به خاطر کمبود بنزین است؛ امّا كسى كه تقوی دارد ، نگران نيست. «تزوّدوا فانّ خير الزّاد التقوى‏» و زاد برگيريد كه بهترين زاد پرهيزگارى باشد( بقره 197)


    ب) گاهى نگرانى به خاطر وسيله نقيله مى ‏باشد كه سرقتى است؛ امّا كسى كه درآمدش حلال است، نگران نيست.(( كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ)) بخوريد از پاكيها آنچه روزى داديم شما را( بقره آیه 57) بله خداوند، رزق انسان را از حلال و پاكيزه مقدّر كرده است


    ج) گاهى نگرانى براى جنس قاچاقى است كه به همراه دارد؛ (بَلى‏ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ ) آرى، كسانى كه كسب گناه كنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند بود(بقره 81)


    اما كسى كه بار گناه به دوش ندارد، نگران نيست.(إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)كسانى كه گفتند: «پروردگار ما اللَّه است»، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مى‏ شوند. احقاف آیه 13


    د) گاهى نگرانى براى سرعت غير مجاز است؛ امّا كسى كه سرعتش حد وسط است و با اطمینان حرکت می کند . نگرانی ندارد


    کسانی که زندگى‏ کردنشان بر اساس اعتدال و ميانه‏روى بوده است، «لم يسرفوا و لم تقتروا و كان بين ذلك قواماً»و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏ نمايند و نه سخت‏گيرى بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند. «فرقان آیه 67»، اما کسی که اهل افراط و تفريط است، «كان امره فرطا» و كارهايشان افراطى است «کهف 28» ترس در زندگی دارند.


    ه) گاهى نگرانى به خاطر همسفران ناشناس و نادرست است، در قیامت بعضی از افراد به شدت پشیمان می شوند که ای کاش فلانی را به عنوان دوست قرار نداده بودم(يا وَيْلَتى‏ لَيْتَني‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً- اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم! فرقان آیه 28)


    ولى كسى كه در دنيا همراه و همنشين خوب داشته، نگران نيست.( وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ- امّا آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا، شديدتر است.بقره 165)
    خوشابه حال کسی که در دنیا همشنین و عشقش خدا باشد


    و) گاهى از تنها بودن در جاده می ترسد ولى كسى كه در كاروان ابرار قرار دارد و ارتباط او با خدا و مؤمنان است تنها نيست.


    ز) گاهى از نرسيدن به مقصد ترس و دغدغه دارد، ولى كسى كه معتقد است ذرّه‏اى از عمل او هدر نمى ‏رود، نگران نيست. فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ -پس هر كس هموزن ذرّه‏اى كار خير انجام دهد آن را مى ‏بيند زلزال آیه 7


    مردى پيش ابوذر آمد و عرض كرد چرا ما مرگ را خوش نداريم فرمود زيرا كه شما خانه‏ى دنيا را آباد كرديد ولى خانه‏ى آخرت را ويران و خراب كرديد پس ناخوش داريد كه از خانه آباد بخانه ويران منتقل شويد( ارشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص: 182)

    ------------------------------------------------------------------------------
    این نکته را باید توجه داشته باشیم که ناامیدی از رحمت خدا بزرگترین گناه است

    وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ(یوسف آیه 87)
    از رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران، از رحمت خدا مأيوس مى‏شوند

    این آیه می فرماید: تنها كافران بى‏ ايمان كه از قدرت خدا بى‏خبرند از رحمتش مايوس مى‏ شوند


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    البته در ميان اين دو دسته از انسان ها، انسان هاي ديگري نيز هستند که ترس و هراس ايشان از مرگ نه به سبب مادي بودن آنان است، بلکه خوف ايشان از سرانجام و فرجام خويش پس از مرگ است. اينان به جهان و سراي ديگر باور دارند و مرگ را انتقال از جهان مادي به جهاني ديگر مي شمارند و مردن را به معناي باطل شدن قوت حيواني و قدرت غريزي و از جان مادي و گيتي رفتن مي دانند
    (لغت نامه، ج12، ص 18281)

    ولي به علل ديگر از مرگ در هراس هستند. از اين جمله افراد مي توان به برخي از يهوديان اشاره کرد که به آخرت و بقاي پس از مرگ ايمان دارند، ولي به دنيا نيز دلبسته شده اند و نمي توانند از آن دل بکنند. از اين رو چنان به دنيا و ماديات آن دل بسته اند که گويي آخرتي نيست و آرزوي بقاي هزار ساله در دنيا را دارند
    (جمعه، آيه6 و نيز بقره، آيات 94 و 95)

    و بر اساس همين تفکر و دلبستگي به دنيا است که از جهاد در راه خدا و شهادت مي گريزند

    (بقره، آيه 243 و تفسير التحرير و التنوير، ج2، جزء2 ص478)


    از ديگر گروه ها که از مرگ هراسان هستند، منافقان هستند که از بي ايماني به حقيقت مرگ مي توان ترس را در چهره هاي شان در ميدان هاي جهاد و شهادت ديد
    (بقره، آيات 8 و 17 و 19 و احزاب، آيات 12 تا 19)

    بيماردلان نيز چنين حالتي دارند. اينان با آن که اهل اسلام و ايمان مي باشند ولي گناه و فسق و فجور، آنان را بيمناک گردانيده و از حضور در ميادين جهاد و شهادت هراسناک هستند.
    (محمد، آيه 20)


    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 28-10-2012 در ساعت 04:04
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    - فلسفه و هدف مرگ:
    حقيقت مرگ، نيستي و نابودي نيست، بلکه نوعي دگرديسي است که همراه با از دست دادن چيزي و به دست آوردن چيز ديگر است؛ به گونه اي که امکان جمع ميان آن ها نيست. به اين معنا که دست يابي انسان به حالت دوم تنها با از دست دادن حالت نخست امکان پذير است.

    از نظر خداوند، مرگ و زندگي، آفريده هاي الهي است. بنابراين همان گونه که حيات و زندگي، نعمتي است، مرگ نيز نعمتي الهي است که به جن و انس ارزاني شده است.
    (الرحمن، آيات 26 و 28)

    در حالي که انسان نسبت به هر دو نعمت بزرگ الهي کفران و ناسپاسي درپيش مي گيرد و حق مطلب را چنان که شايسته و بايسته است، ادا نمي کند.
    ( حج، آيه 66)

    مرگ هر چند که در ظاهر، مصيبتي سخت و دشوار است
    (بقره، آيات 155 و 156؛ و نيز مائده، آيه 106)

    اما نمي توان از نقش آن در کمال يابي انسان در ابعاد گوناگون غافل شد. مرگ افزون براين که زمينه انتقال آدمي از نشئه اي به نشئه اي ديگر است، آزمون سخت و دشوار براي آدمي نيز مي باشد.
    (ملک، آيه 2 و اعراف، آيه 155)

    از آن جايي که پوست انداختن بشر از طريق مرگ انجام مي گيرد، سکرات مرگ براي بسياري از انسان ها سخت و دشوار است، علت آن هم اين است که بسياري از مردم در زمان پيله بودن در دنيا، تلاشي براي پروانه شدن به خرج نمي دهند و زماني که اجل و مهلت معين آنان فرا مي رسد
    (آل عمران، آيه 145 و انعام، آيه2 و اعراف، آيه 34 و آيات ديگر)

    در يک حالت نيمه کامل و تمام مي بايست از پيله و رحم دنيا بيرون آيند و اين نارس بودن است که مرگ را بر آنان دشوار و سخت مي کند و جانشان را به لبشان مي رساند.
    (ق، آيه 19)

    اينان زماني که با مرگ مواجه مي شوند، حقيقت ساخته شده خود را مي بينند و آتش بر افروخته از ظلم را در جانشان مي يابند
    (عبس، آيات 6 و 7) ؛

    چرا که ظلم و استکبار ورزي آنان شرايط انتقال را سخت و دشوار مي کند و اجازه نمي دهد تا پوست اندازي از کالبد تن به سادگي انجام شود.
    (انعام، آيه 93)

    از اين جهت است که با وحشت با مرگ مواجه مي شوند.
    (انفال، آيه 6 و احزاب، آيه 19و محمد، آيه 20)

    اينان در هنگام مرگ، سازه خود ساخته خود را مي بينند و از اين که با ايمان و کارهاي نيک، خود را به درستي براي مرحله بعد آماده نکرده اند، حسرت و ندامت مي خورند
    (مومنون، آيات 99 و 100)

    ولي اين حسرت و پشيماني ديگر سودي به حالشان ندارد(همان) چرا که ديگر راه بازگشتي به دنيا و جبران مافات نيست.
    ( منافقون، آيات 10 و 11)



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 28-10-2012 در ساعت 04:05
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    اما کساني که در رحم دنيا و پيله آن، با شناخت و يافتن صفات الهي و اسماي سرشته در ذات، خود را به فعليت مي رسانند و به عبارت ديگر خودسازي مي کنند و به اعمال صالح مي پردازند، نه تنها سکرات مرگ براي آنان دشوار نيست، بلکه هر دم در انتظار آن هستند که از اين رحم دنيايي بيرون آيند و عوالم ديگر را به سرعت بپيمايند و به حقيقت مطلق و سرچشمه حيات برسند. خداوند در آياتي از جمله آيه 93 سوره انعام، افترا و تهمت بر خداوند را سبب سختي و دشواري جان کندن ستمگران مي داند و اين گونه مرگ را عبرت ديگران برمي شمارد تا شرايط را براي مرگ آسان براي خود با ايمان آوري و فعليت بخشي به اسماي الهي در ذات خود، فراهم آورند.

    به هرحال هر نفسي که در کالبدي قرار مي گيرد، مي بايست تجربه مرگ را بچشد و از نفس بودن به روح مجرد شدن بگذرد
    (آل عمران، آيه 185 و انبياء، آيه 35 و عنکبوت، آيه 57)

    تا اين گونه خود را براي جهاني ديگر آماده کند. خداوند در آياتي از جمله 28سوره بقره و نيز 185 سوره اعراف، به فلسفه اي ديگر از مرگ انسان توجه مي دهد. در اين آيه بيان شده که توجه آدمي به مرگ و احتمال پايان آن، زمينه ساز ايمان به خداي يگانه و قرآن به عنوان راهنماي زندگي و مرگ مي شود.

    از نظر قرآن، توجه به مرگ و حيات و قدرت خداوند در ميراندن انسان و نيز حتميت مرگ و عدم امکان فرار از آن علي رغم پنهان شدن در کاخ و برج و بارو، زمينه ساز دوري از شرک و بت پرستي و درک ربوبيت مطلق خداوندي و وابستگي وجودي همه چيز به خداوند است.
    (نساء، آيه87 و روم، آيه 40 و يونس، آيه 104)

    اصولاً تفکر در پديده اي چون مرگ و زندگي و جريان مستمر آن در زندگي دنيوي
    (بقره، آيه 164 و نحل، آيه 65)

    خود يکي از مهمترين راه هاي خداشناسي
    (طه، آيه 128 و زمرف آيه 42)

    و بازگشت به مسير درست آفرينش و فلسفه آن است. خداوند درباره آثار چنين تفکري در زندگي بشر به اموري چون ايمان به خدا، معارف حق و قرآن و آخرت
    (اعراف، آيات 184 و 185)

    توجه به توحيد در عبادت و پرهيز از شرک
    (بقره، آيه28 و انعام، آيه95)

    اجتناب از نفاق در ايمان
    (محمد، آيات 25تا 27) ،

    شناخت پروردگاري و ربوبيت خداوندي بر هستي
    (انعام، آيه2)

    رهايي از کفر
    (محمد، آيات 25 تا 27)

    و انجام کارهاي نيک و خوب از جمله انفاق و ايثار و مانند آن اشاره مي کند.
    (منافقون، آيه10)


    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 28-10-2012 در ساعت 04:07
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    مرگ اختياري:

    در برخي از اصطلاحات عرفاني از مرگ اختياري سخن به ميان آمده است. داستان هاي بسياري نيز درباره مرگ اختياري بيان شده که از آن جمله داستان درويشي است که به عطار نيشابوري معترض مي شود و او را از عواقب رفتار و کارش بر حذر مي دارد. عطار به او مي گويد مرگ تو چون است؟ درويش، سر به بالين مي گذارد و مي گويد اين گونه است و مي ميرد.

    اما اين پرسش مطرح است که آيا ما واقعاً چيزي به نام مرگ اختياري داريم؟

    از آيه 145 سوره آل عمران برمي آيد که انسان ها فاقد اختيار مرگ خود هستند و اين خداوند است که تنها اختياردار مرگ موجودات و جانداران از جمله انسان هاست. (بقره، آيه 258 و آل عمران، آيه 154 و نساء، آيه 78 و آيات بسيار ديگر) با آن که مرگ موجودات زنده از جمله انسان تنها به فرمان تکويني خداوند است(غافر، آيه 68 و بقره، آيه 243 و آيات ديگر)

    و اين معنا در قرآن و ديگر آموزه هاي ديگر کتب آسماني نيز آمده است(نجم، آيات36 تا 44) که مرگ هر انساني داراي زمان معين و معلوم در نزد خداست(آل عمران، آيه145 و انعام، آيه 2 و آيات ديگر) و خداوند اين زمان را مي داند و آن را بي هيچ گونه تأخيري اجرا مي کند.(منافقون، آيات 10 و 11) اما نمي توان از اين معنا نيز غفلت ورزيد که در همان آيات از جمله آيه 145 سوره آل عمران سخن از اذن الله است.

    همين مفهوم اذن الله اين امکان را مي دهد تا از احتمال وجود مرگ اختياري نيز سخن به ميان آوريم.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكرها 6


  12. Top | #10

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,182
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,152 در 63,546
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    در آيات قرآني بارها از اموري سخن گفته شده که از اختصاصات خداوند است، اما او خود به اذن خويش آن را به ديگران نيز داده است.

    از جمله اين امور مي توان به آگاهي از غيب اشاره کرد. خداوند در آياتي چند علم غيب را مخصوص به ذات باري تعالي بيان مي کند؛ مثلا مي فرمايد:

    و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو؛

    و کليد خزائن غيب نزد خداست کسي جز او به آن آگاه نيست.

    يا مي فرمايد:

    قل لا يعلم من في السماوات والارض الغيب الا الله
    (اي رسول ما) بگو که در همه آسمان ها و زمين جز خدا کسي از علم غيب آگاه نيست(انعام، آيه 59)

    و پيامبر(ص) نيز اين معنا را تاييد کرده و مي فرمايد:

    ولو کنت اعلم الغيب لاستکترت من الخير؛
    و اگر من از غيب(جز آن چه به وحي مي دانم) آگاه بودم بر خير خود هميشه مي افزودم. (اعراف، آيه 188)






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكرها 5


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi