شاهد سخن ما در این است که پیامبر اکرم (ص ) به امیرالمؤمنین (ع ) می فرماید که : ای علی ! تو باید بر حسب تأویل آیاتی که دستور جنگ با کفار و مشرکین را داده است با آنان بستیزی ، زیرا آنها حقیقت کفر و شرک خود را در پوشش اسلام پنهان می سازند. بر این اساس متقّی هندی در کنزالعمال بیان می کند که پیامبر (ص ) به امیرالمؤمنین علی (ع ) چنین فرمود :
«همانطور که من با مشرکین بر اساس تنزیل قرآن جنگیدم ، تو بر اساس تأویل با آنها می جنگی ، در حالی که به لا اله الاّ الله شهادت می دهند و از این رو قتل آنان بر مردم سنگین می آید تا جایی که بر ولی خدا طغیان می کنند».
می خواهیم بگوییم با آنکه آیات جنگ و قتال با مشرکین قطعاً از محکمات است ، در عین حال دارای تأویل می باشد.
طرفداران نظریة کفایت قرآن از سویی اظهار می کنند: اوصاف قرآن نظیر کتاب مبین و نور و بیّنات نشان دهندة این است که فهم حقیقت معنای قرآن هیچ نیازی به مراجعه به معلم و مبیّن الهی ندارد. آنها از طرفی می گویند: اگر انسانها آیه ای از قرآن را مستقلاً نفهمند، نزول آن آیه لغو خواهد بود و به پندار خود دلایل متعددی نیز می آورند که همگان مردم همة حقایق قرآنی را شخصاً می توانند دریابند و جملاتی از این قبیل اظهار می دارند که «خداوند آیات قرآن را فراتر از درک عموم قرار نداده است » ، اما عجیب است که اینان وقتی نوبت به آیات متشابه می رسد می گویند: تأویل و حقیقت متشابهات را کسی جز خدا نمی داند، حتی پیامبر (ص ) !