صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 24

موضوع: طرح ريزي دوباره مديريت ...

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل سوم: با پرسش زندگي كردن
    پرسش هايي براي نيمه روز ونيمه شب چطور مي توانم اين کار را سريع تر انجام دهم؟
    چطور مي توانم آن را با هزينه کمتري انجام دهم؟
    چطور است که اصلا ان را انجام ندهم؟
    آيا تمام شرکت هاي موفق محکوم به فنا هستند؟
    اين کار براي چيست؟
    هدف ما در اينجا براي چيست؟
    بازار چيست؟
    مشتري کيست؟
    چگونه ميتوانيم بهتر وبهتر وبهتر کار کنيم؟
    ماقصد داريم در اين فصل کتاب مساله را عميق ترازترس رها کردن سيستم ودستور وکنترل کاوش کنيم وبا انجام دادن اين کاوش به يک الگوي کامل تفکر؛يک ذهينيتي کامل ويک مجموعه تمام عيار از آرمان ها واميدواري ها دست خواهيم يافت0موارد زير را نيزبايد رها کرد هر چند واقعاً دشوار است:
    * بايد تفکر سازماني کمال طلب را همراه با اعتقادي که اين نحوه تفکر به روش مطلقاً درست ودائمي انجام امور دارد پشت سر بگذاريم0 در عوض؛ تفکر ما بايد به طور ريشه اي تفکري تجربي باشد0اگر آن را دوست نداريم ؛بسيار بد است چاره ديگري نداريم0
    * بايد شعار مديريتي ((اول اصلاح کار؛سپس نظارت بر اجراي آن)) را کنارگذارد وشعار اول ((اصلاح کار ؛سپس بهتر وبهتروبهترکردن آن)) يا حتي ((تبديل کردن آن به چيزي ديگر)) را اختيارکرد0

  2. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    * بايد هر گونه احساس ياس نسبت به کارکنان را که مبناي آن چيزي جز هوس سازمان کامل نيست از خود دور کنيم0 اين آسان است که گاهي اوقات احساس کنيم که ما انسان ها اساساً غير قابل اعتماد ومحدود هستيم واز اين رو بايد مجبورمان کنند تا از طريق زنجيره هاي دستور؛جزء جزء کردن کار وخطوط اقتدار وظيفه مان را انجام دهيم0 ليکن بايد به جاي اين احساس ؛ايمانمان را نسبت به انسان ها محکم نگاه داريم0 علم وايمان به اين که ما همه مشتاق فراگيري ومستعد گذشت وتعالي واحساس مسئوليت فردي هستيم0
    *بايد اين پديده انتزاعي وواهي اقتدار به اعتبار مقام را با واقعيت ملموس اقتدار به اعتبار وجود مبادله کنيم0بايد چشمان خود را بر اين حقيقت بگشائيم که اختيار را ديگر به مستطيل هاي رسم شده بر روي نمودار سازماني تفويض نمي کنند بلکه به توانايي انجام دادن بهتر کار براي مشتري واگذارمي نمائيد0

  5. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    *بايد استبداد حساب عمودي را برانداخت چرا که تاکيد دارد ارزش در چيزهايي است که قابل اندازه گيري است وپول معيار اندازه گيري تمام چيزها است0 اما بهترين راه براي اندازه گيري ارزش اين تاثيرات اين است که آنها را به داروي مصرف کننده واگذاريم0
    *بايد استراتژي بهترمديريتي خويش را که يک استراتزي ديرينه مبارزه اي رقابتي است؛همراه با شعار آن که مي گويد((بهترين مرد(زن؛ محصول ؛شرکت ؛انديشه) برنده است!))حفظ کنيم0 در عين حال بايد يک استراتژي کمکي را با اعتقاد مربوط به آن بياموزيم0اعتقادبه اين امر که ؛هنگامي که به افراد اجازه داده شد اشتباه کنند ؛از اشتباه خود پند گيرندوبا منتهاي کوشش خويش ادامه دهند کارها نيز بهتر ميشود0
    * بايد از خود گذشتگي ديرينه اي که براي رشد داريم به از خود گذشتگي براي خدمت که به همان اندازه قدمت دارد وليکن اين اواخر دوباره آن را کشف کرده اندتعميم دهيم0به عبارت ديگر بايد سر مشق ((بيشتر هميشه بهتر است))جايش را به سرمشق ((بهتر هميشه براي مشتري وبراي ما-بهتر است))بدهد0

  7. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بايد شيوه تفکر واحد گرايي خود را رها سازيم وبه شيوه تفکر کثرت گراخو کنيم0ما بايد به سمت گيري خودمان در چارچوب يک سازمان تک مرکزي وتک قلمداي پايان داده وسمت گيري خود را در چارچوب يک سازمان چند مرکزي يا فدرال آغاز کنيم0
    *بايد انديشه انظباط سازماني را رها کرده؛روحيه سازماني (فرهنگ تمايل آگاهانه ومسئوليت پذيري فردي))را مورد توجه قرار دهيم0
    *سرانجام واز همه دشوارتر بايد از تناقص بزرگ اراده آدمي استقبال کنيم : اين که اغلب به ويژه در لحظات خطر يا فرصت بزرگ تنها راه بدست آوردن کنترل رها کردن کنترل است0
    چگونه طرح ريزي دوباره را تصور كنيم؟
    پس آيا چنين است؟شرکت ها دست به طرح ريزي دوباره نخواهند زد مگر اين که در شرف برخورد به صخره سنگ ها وخرد شدن باشند؟خوب؛نه؛طرح ريزي دوباره شيوه خاص به کار بردن فکرمان وتوجه به کسب وکارمان است وهمه ميتوانند آن را فراگيرند0طرح ريزي دوباره روش تجربه گرايي رشيه اي ؛روش ابداع ودوباره سازي است0روشي است که نتيجه عملکرد شرکت پيوسته درستي آن را مورد بازرسي قرار مي دهد

  9. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امرسون مي گفت ما در دنياي جديدي زندگي مي کنيم وبنا بر اين بايد روش تازه فکر کردن را پيدا کنيم0
    وي نتيجه مي گيرد که((هرگز به خاطره تنها اتکاءنکردن 000ليکن گذشته را براي داوري به زمان حال هزار چشم آوردن وپيوسته در پرتوروزي تازه زندگي کردن به نظر ميرسد حکم عقل باشد)) من ديگر نميتوانم براي آن نوع تفکري که در دنياي تازه وجسور کسب وکار امروز بدان نياز است بياني موثرتر از اين تصور کنم0اين عبارت را در ذهنتان مرور نمائيد0 تبعات شگفت انگيزشان را مزمزه کنيد0
    * ذهني که پيوسته آماده طغيان عليه استساجات خويش است0
    *ذهني که نه براي بي اعتمادي (که هيچ چيز به اين اندازه قطعي نيست) بلکه براي يک شک دلپذير وهميشگي آماده ميشود0
    *ذهني که براي هر امکاني از جمله عدم امکان باز است0
    * ذهني برخوردار از پذيرش دموکراتيک دربرابرديدگاه هاي ديگر(زمان حال هزار چشم دارد نه فقط يکي)
    * ذهني که عميقاًپرسشگر؛اما خوشبينانه اميدوار است0
    *ذهني که ميخواهد وميتواند فرايندهاي موجود ؛رويه ها وآري افراد را به داوري کشد0
    *ذهني که به آساني مجاب ميشود که سرانجام راي نهايي را در مورد هر جريان کاري؛نه علم صادر مي کند نه دليل؛نه تکنولوژي ونه حتي افکار عمومي (يعني تحقيق بازار) بلکه راي نهائي را نيمه کار صادر مي کند0
    *ذهني که ميتواند روشنايي روزگار نو را تحمل کند0
    هميشه تنها راه خروج از {مسائل} عبور از ميان {مسائل} است0 خروجي ندارد0

  11. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    دگرگون کن!مرگ بر گذشته!تغييرات عميق به وجود آور!اساسي فکر کن!از روي تجربه رهبري کن!به سوي موقعيت هاي خطرناک حرکت کن!بر فراز پرتگاه برو!
    انديشه هاي طرح ريزي دوباره پيرامون چيست؟
    مديران امروز بايد يا مسائل زيست کنند تا اين که موفق شوند؛بنابراين بايد ما اين مسائل را بدانيم0اين مسائل چهار دسته اند:
    1- منظور از کسب وکار چيست؟
    2- ما چه نوع فرهنگي را ميخواهيم؟
    3- کارمان را چگونه انجام دهيم؟
    4- دلمان ميخواهد با چه مردمي کار کنيم؟
    فصل چهارم: به هرحال مقصود ازكسب وكار چيست؟
    برگرديم ببينيم مقصود از اين کتاب چيست؟اين کتاب بدين منظور تدوين شده است تا به مديران کمک کند نيروي تغييراتي را که دارد جهان کسب وکار رافراميگيردوهمراه با آن مقام ومرتبه ما را نيز تحت تاثير قرار ميدهد-تجهيز نمايند0 اين کتاب به مديران کمک ميکند در اين طرح ريزي دوباره کار مديريتي خودشان به مفاهيم وابزاهاي لازم تجهيز شوندتابتوانند فرصت کسب وکار به وجودآورند وبه نفع مشتريانمان با موفقيت به رقابت بپردازند0اين فصل را به بزرگترين ابزار در ميان تمام ابزارهاي مديريتي يعني:
    رهبري وبه تازه ترين مسئوليت رهبري : يعني توضيح دادن آنچه درجريان است براي همه کارکنان اختصاص مي دهيم0

  13. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    طرح ريزي دوباره با يک دستور استراتژيک آغاز مي گردد0جريان ها راپيش بيني –حتي فراتر از آن؛ شروع -کن وبا جريان درخواست ها ؛نيازها وخواهش هاي مشتري روبه روشو0بازارممکن است يک بازار((مشتري گردد))باشديعني برمحورخواست مشتري گردش کند که پيش از اين هرگزسابقه نداشته است ؛ليکن از آنجا که مشتريان فقط انسان هستند اغلب نميدانند چه چيزي را تقاضاکنند؛نميدانند به چه چيزي نياز دارند وچه چيزي را ميخواهند؛مگر آن که وتا وقتي که آن را ببينند0اين فرصت بسيار خوبي را در اختيار شرکتها مي گذارد تا بازارهايشان را شکل بدهند-البته همين که مديرانشان متوجه شوند که چه خبر است0
    مردم براي دستمزد کار ميکنند ودر اين شکي نيست0 اما اگر اين تنا دليلي باشد که آنها ميتوانند براي هر روز رفتن به سرکار ارائه کنند نميتوانند با قدرت تخيل؛کارداني؛ميل راسخ؛وحساسيت نسبت به بازار کار کنند0حساسيتي که اگر ما بخواهيم در محيط امروزي فراگير شويم بايد همواره آن را در سرتاسر زمان تشويق نمائيم0

  15. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در اين کتاب بيشتر واژه ((مقصود)) به کار رفته تا وازه ((رسالت)) را 0چرا که واژه مقصودحاکي از بررسي اساسي تر کسب وکار است0اما اين کار براي مديريت کاري مضاعف است: نخست؛ عصر ما ايجاب ميکند که ما مقصود کسب وکارمان را بررسي وتبيين دوباره کنيم0دوم؛ بايد از تبيين دوباره کسب وکار در جهت بسيج کامل شرکت هايمان براي تغيير استفاده نمائيم0
    در ايام پيشين ما به اين دو کار به عنوان ((سخت)) استراتژي وکار ((نرم))تغييردادن رفتار اشاره مي کرديم 0اما همان گونه که از گواهي دو تن از مديران نسبتاًسرسخت متوجه خواهيدشدديگربراي ماسودي ندارد برخي کارها را به عنوان کار سخت وبرخي ديگر را به عنوان کار نرم تصور نمائيم0چنين تفکيکي بسته به اين که چه کاري از نظر شما مهم است يکي يا ديگري را حقير ميکند0امروز براي فراهم آوردن تغيير بايد مديران هر دو کار را انجام دهند((سخت)) و((نرم)) هردو به يک اندازه مهم هستند0

  17. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    چه کسي ميخواهد به سئوالاتي که هر کسب وکار بايد از خودش بپرسد پاسخ دهد؟سابقاً پاسخ اين پرسش روشن بود-مدير ارشد اجرائي(ceo ) ؛يعني مدير تشکيلات ؛رهبر0هنوز هم پاسخ اين پرسش دست کم در مورد يک سئوال اساسي روشن است0
    تنها مدير تشکيلات اختيار دارد تصميم بگيرد که شرکت در چه کسب وکاري باشد0اختياروي در خصوص اين موضوع ناشي از اين حقيقت است که سرمايه گزاران ؛سهامداران ؛نمايندگان آنان (مشهور به هئيت مديره)وعامه در نهايت بالاترين مقام اجرايي يعني مدير ارشد اجرايي را پاسخگوي آن ميدانند0با توجه به اين که اکنون اختيار در سرتاسر سازمان توزيع دوباره ميشودهيچ رهبر مشخصي وجود ندارد0همه بايدرهبرباشند؛يعني همه بايد پرسش هايي که درباره مقصود کسب وکار مطرح ميشود پاسخ گويند-ونيز سئوال کنند0همان گونه که بالاترين مقام اجرايي يک شرکت به من گفت هر کس در اينجا بايد بتواند ((توضيح آسانسوري ))بدهد يعني در خلال مدتي که لازم است تا با آسانسور از يک طبق به طبقه بعدي رفت توضيح براي هر کارمان چيست

  19. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

  20. Top | #20

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    زندگي با اين پوشش كه كار طرح ريزي دوباره را كي بايد شروع كرد
    فقط يک واژه براي توصيف اين گذار وجود دارد-جهنم0مابايد از مرحله انجام بسيار ؛بسيارموفقيت آميز کارها واز مقام يک رهبر بلند پايه به درون چاه برويم تا از سوي ديگربيرون آييم؛حرکت سريع تر؛بهتر يا هدف هاي بالاتر؛ جهنمي است که بايد آن را طي کرد000 اوقاتي وجود دارد که من اين کار را بسيار انجام يافتني تر از آنچه تا کنون پيش بيني مي کردم ميابم واوقاتي ديگر وجود دارد که حيرانم (من در اينجا چه ميکنم؟) آيا واقعا لازم است من اين جهنم را طي کنم؟اما اين روزهاي بد اغلب پيش نمي آيد قسمت اعظم آن خوشبينانه وبسيار؛ بسيار مثبت است0
    چه كسي خواهان دانستن است؟
    در بسيج براي تغيير صرف نظرازاين که چه چيزي اولويت دارد نخستين وظيفه رهبري درک نياز کارکنان به دانستن است درک اين نکته است که جاي آنان در انطباق با مقاصد آني وبلند مدت کسب وکار کجااست انجام اين وظيفه ممکن است يا تشويق کننده به نظر برسد يا تحقير کننده؛ليکن هيچ کدام نيست؛موضوع صرفاً قضاوت درست درکار- در- حقيقت ؛صيانت نفس است0

  21. تشكر

    مدير اجرايي (18-05-2012)

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi