صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 32

موضوع: پنج مکتب اقتصاد ... economical

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اقتصاددانان برجسته‌اي كه مبدع اين بحث بودند يعني ويليام استنلي، كارل منگر و لئون والراس پيشگامان انقلاب مارژيناليستي شمرده مي‌شوند. اما انقلاب اين سه در اواخر قرن نوزدهم توسط آلفرد مارشال تكميل شد و به همين علت بين نام‌هاي مارژيناليسم و مارشال نوعي پيوستگي ايجاد شده كه هر يك، ديگري را به ياد مي‌آورد. اهميت كار مارشال در اين بود كه بين آراي كلاسيك‌ها و منتقدان مارژيناليست آنها به دنبال يك نقطه تعادل گشت و آن را يافت. مارشال مي‌گفت كلاسيك‌ها برطرف عرضه تاكيد كرده و طرف تقاضا را ناديده گرفته‌اند و مارژيناليست‌ها و برعكس آنها عمل كرده و بر نقش فايده، تاكيد افراطي كرده‌اند. او براي روشن‌تر كردن بحث خود از تمثيل قيچي استفاده كرد و گفت اينكه گفته مي‌شود طرف عرضه و قيمت توليد تعيين‌كننده است يا ميل مصرف‌كننده به خريد، مثل اين مي‌ماند كه كسي بپرسد كدام تيغه قيچي مهم‌تر است. مارشال از اين بحث نتيجه مي‌گيرد، تعيين‌كننده نهايي قيمت، نسبت بين عرضه و تقاضا است كه مي‌توان آن را با مدل رياضي يا نمودار عرضه و تقاضا نشان داد. ويژگي اصلي نظريه‌هاي نئوكلاسيك، باز بودن راه تحول در آنها است. به همين علت شايد نتوان براي آن نقطه شروع و پايان روشني را نشان داد. بحث‌هاي نئوكلاسيك‌ها كه از اواخر قرن نوزدهم آغاز شده بود در قرن بيستم نيز ادامه يافت. از درون آراي كارل منگر، مكتب اتريش سر برآورد و آراي مارشال، الهام‌بخش شمار ديگري از اقتصاد‌دانان از جمله جون رابينسون و ادوارد چمبرلن شد. تاكيد اقتصاد‌دانان نئوكلاسيك در سال‌هاي پس از جنگ جهاني اول، به رقابت كامل و موانع آن متمركز شده بود.

  2. تشكر

    مدير اجرايي (15-05-2012)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    از درون اين بحث‌ها، در سال‌هاي بين دو جنگ جهاني آراي تازه‌اي بيرون آمد كه مدون‌ترين آنها مكتب كينز بود و به نظريه غالب تبديل شد. جان مينارد كينز كه در زمان بحران اقتصادي آمريكا (1931-1929) مي‌زيست علت‌العلل اين بحران را كاهش تقاضا تشخيص داد و پيشنهادي شبه‌سوسياليستي ارائه كرد. براساس طرح كينز، چون جامعه توان مصرف ندارد و اين ناتواني موجب كند شدن چرخه توليد مي‌شود، پس دولت بايد با بالا بردن هزينه‌هاي خود به رونق توليد كمك كند. استدلال كينز اين بود كه وقتي دولت با طرح‌هاي خود، پول به جامعه مي‌فرستد، اين پول صرف خريد كالاها مي‌شود، كارخانه‌ها رونق مي‌گيرد، كارگران جديد استخدام مي‌كنند، كارگران با دستمزد خود خريد مي‌كنند، رونق كارخانه‌ها بيشتر مي‌شود و دوباره كارگران جديد با كارخانه‌هاي جديد مي‌آيند، دستمزدها به بازار مي‌رود و چرخه رونق همچنان تكرار مي‌شود. اين فرمول كينزي، در هنگامه‌اي كه اقتصاد امريكا و به تبع آن برخي كشورهاي ديگر در ركود به سر مي‌برد، تا حدودي موثر واقع شد اما با گذشت زمان و پرشدن ظرفيت‌هاي خالي توليد، راه‌حل كينز با آفت افزايش نقدينگي در بازار و كسري بودجه دولت روبه‌رو شد و ضرورت بازبيني در آن به سر زبان‌ها افتاد. منتقدان كينز گروه تازه‌اي از اقتصاددانان بودند كه موضوع نوشته‌اي ديگر است: مكتب شيكاگو.

  5. تشكر

    مدير اجرايي (15-05-2012)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گفته‌هاي نئوكلاسيك‌ها

    آلفرد مارشال (1924-1842) اقتصاددان انگليسي و مدون‌كننده نظريه عرضه و تقاضا و مطلوبيت نهايي در علم اقتصاد. كتاب‌هاي مارشال به ويژه اصول علم اقتصاد، سال‌ها درسنامه دانشكده‌هاي اقتصادي انگلستان و جهان بود.

    سرمايه، آن بخش از دارايي است كه از درون آن ثروت تازه پديد آيد.

    حق مالكيت افراد، برآمده از قوانين مدني و بين‌المللي يا دست كم عرف است كه قدرت آن از قانون كمتر نيست.
    جان مينارد كينز (1946-1883)، اقتصاددانان انگليسي كه آراي او به شكل‌گيري مكتب كينز انجاميد. آراي كينز بر نظريه‌هاي اقتصادي پس از او و رفتار دولت‌ها به ويژه در سياست‌گذاري‌هاي سالانه تاثير عميقي گذاشت.

    دولت‌ها در دوره‌هايي كه تورم به صورت پيوسته وجود دارد، بخش بزرگي از دارايي شهروندان خود را به صورت پنهاني مصاده مي‌كنند.
    مساله اين نيست كه مردم را چگونه به قبول افكار جديد متقاعد كنيم. مساله اصلي اين است كه چطور به آنها بقبولانيم عقايد كهنه را فراموش كنند.
    در درازمدت هم مرده‌ايم. (پس راه‌حل‌هاي اقتصادي بايد معطوف به حل مسائل آني باشد).

  7. تشكر

    مدير اجرايي (15-05-2012)

  8. Top | #14

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3- مكتب تاريخي آلمان و انگلستان
    مكتب تاريخي آلمان، همان گونه كه از نامش پيدا است، خاستگاه آلماني دارد؛ اما محصور در مرزهاي آلمان نيست. اين روش تفكر اقتصادي، در قرن نوزدهم بر آراي متفكران اقتصادي تاثير زيادي گذاشت و برنامه‌هاي اقتصادي دولت آلمان (پروس) را شكل داد.
    فرض بنيادي متفكران مكتب تاريخي آلمان اين است كه اقتصاد هم مانند ديگر معارف انساني در فرهنگ ملت‌ها ريشه دارد و نمي‌توان به تعميم علمي دست يازيد، بلكه هر پديده‌اي را مي‌بايست در ظرف زماني و مكاني خاص خودش واكاوي كرد. مكتب آلمان، تئوري اقتصادي جهان شمول را مردود مي‌داند و بر آن است كه علم اقتصاد، محصول دريافت‌هاي تجربي محصور در زمان و مكان است نه استنتاج شده از اصول منطقي و رياضي. واضعان و شارحان مكتب تاريخي آلمان، حاميان اصلاحات اجتماعي و بهبود وضع توده مردم بودند. دوران شكوفايي اين مكتب، مقارن دوراني بود كه جهان با سرعت به سوي صنعتي شدن مي‌رفت و كارگران اروپايي وضع اقتصادي نامناسبي داشتند و همين اوضاع نابسامان، ميدان را براي انديشه‌هاي سوسياليستي فراخ و مساعد كرده بود. سهمي كه حاميان مكتب آلمان از اقبال عمومي بردند، تصاحب كرسي‌هاي دانشگاهي و غلبه يافتن به فضاي فكري آلمان بود. «مكتب تاريخي» به تبع نفوذ دانشگاهي آلمان‌ها از مرزهاي پروس فراتر رفت و با آغاز قرن بيستم، علاوه بر اروپاي قاره‌اي در ايالات متحده و انگلستان هم نفوذ يافت.

  9. تشكر

    مدير اجرايي (16-05-2012)

  10. Top | #15

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    گريز مكتب تاريخي آلمان از مقولات انتزاع، قاعده كلي، تعميم و نظريه، آن را در مقابل مكتب اتريش قرار داده بود. تاكيد عمده مكتب اتريش بر همين مقولات مورد انكار مكتب تاريخي آلمان قرار داشت. مكتب تاريخي آلمان، اگرچه به آمريكا و انگلستان راه يافت، اما در اين كشورها با استقبال رو‌به‌رو نشد؛ زيرا آموزه‌هاي آن با آموزه‌هاي تحليلي آمريكايي- انگليسي، سنخيت نداشت و بلكه در نقطه مقابل آنها قرار مي‌گرفت. علاوه بر جريان عمومي مكتب تاريخي كه در آلمان شكل گرفت و بسط يافت، شاخه گمنامي از اين مكتب نيز پيش از قرن نوزدهم، در انگلستان پديد آمد. نام‌آوراني مانند فرانسيس بيكن، آگوست كنت و هربرت اسپنسر، مروجان مكتب تاريخي انگلستان بودند. اين افراد از منتقدان اوليه روش استقرايي اقتصاددانان كلاسيك به ويژه نوشته‌هاي ديويد ريكاردو بودند.

  11. تشكر

    مدير اجرايي (16-05-2012)

  12. Top | #16

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    متفكران و اقتصاددانان مكتب تاريخي آلمان را به طور كلي مي‌توان به سه دسته تقسيم كرد. گروه اول يا بنيانگذاران كه رهبري آنها با ويلهم روشر، كارل كينز (Karl Knies) و برونو هيلدربراند بود. گروه دوم يا حلقه مياني كه گاه نيز «جوان‌ترها» خوانده مي‌شوند، توسط گوستاو فون اشمولر رهبري مي‌شدند و افراد ديگري مانند اتين لسپيرز، كارل بوشر و تا حدودي لويو برنتانو نيز در زمره آنان بودند. متاخرين اين جريان فكري نيز تحت رهبري ورنر سومبارت بودند و ماكس وبر را مي‌توان از برجستگان آنها به شمار آورد. بزرگان و نام‌آوران مكتب تاريخي انگلستان عبارتند از: ويليام وول، ريچارد جونز و آرنولد توين‌بي.

  13. تشكر

    مدير اجرايي (16-05-2012)

  14. Top | #17

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    4- مكتب شيكاگو و نفوذش
    از عهد «آكادمي افلاطون» تا زمان ما، شايد هيچ نهاد آموزشي جهان‌، به اندازه «دانشگاه شيكاگو» بر روندهاي فكري و رفتارهاي اجرايي دولتمردان جهان تاثير نگذاشته است. اين مقايسه از اين جهت مطرح شد كه آكادمي افلاطون با هدفي تشكيل شد كه هرگز توانايي تحقق آن را نيافت و به‌عكس دانشگاه شيكاگو با هدفي محدود بنا شد، اما آثاري فراتر از آنچه بنيانگذارش انتظار داشتند، به جا گذاشت. دانشگاه شيكاگو در سال 1892 ميلادي توسط جان راكفلر صاحب و مدير يكي از شركت‌هاي نفتي آمريكا تاسيس شد.
    هدف اوليه راكفلر اين بود كه دانشگاه شيكاگو به پايگاهي براي تربيت متخصصان تبديل شود. اما ورود فيلسوفان به اين دانشگاه، از همان آغاز برايش تقديري ديگر رقم زد. نخستين فرد تاثيرگذار كه به دانشگاه شيكاگو پا گذاشت و راه آينده را پيش پاي آن گذاشت، جان ديويي(1952-1859) فيلسوف پراگماتيست آمريكايي بود. در واقع جان ديويي بود كه اصطلاح مكتب شيكاگو را باب كرد و كوشيد شاخه‌هاي مختلف تفكر عملگرايانه را ذيل اين عنوان، سامان دهد.

  15. تشكر

    مدير اجرايي (16-05-2012)

  16. Top | #18

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نخستين تشكل‌هاي فكري كه ذيل عنوان عمومي مكتب شيكاگو و تحت تاثير جان ديويي شكل گرفت، در حوزه‌هاي فلسفه، دين، جامعه‌شناسي و اقتصاد بود. گردانندگان محفل اقتصادي دانشگاه شيكاگو، تورستاين و بلن و فرانك‌اچ نايت بودند. جريان‌‌هاي غيراقتصادي دانشگاه شيكاگو، عمدتا در سال‌هاي استادي جان‌ديوني(1904-1894) رشد و نمو كردند. اما شاخه اقتصادي مكتب شيكاگو ديرتر از بقيه شاخه‌ها و در دهه بيست قرن بيستم سامان يافت. جنبشي كه با وبلن و نايت شروع شده بود و تاكيد اصلي آن بر «بازار آزاد» و فضيلت‌هاي آزادي اقتصادي بود، از دهه 20 به بعد توسط جورج استيگلر و ميلتون فريدمن بسط يافت و به جريان قالب در دنياي اقتصاد تبديل شد و در دهه 1950، استفاده از اصطلاح‌ مكتب اقتصادي شيكاگو رواج يافت.

  17. تشكر

    مدير اجرايي (16-05-2012)

  18. Top | #19

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آراء متفكران مكتب شيكاگو در وهله نخست، يكي از زيرشاخه‌هاي جريان عمومي‌تر نئوكلاسيسم بود و هنوز هم از نظر مباني، ذيل همان جريان قرار دارد، اما نقدهايي كه اقتصاد‌دانان مكتب شيكاگو بر آراء جان مينارد كينز نوشتند، آنان را به گروهي تبديل كرد كه اگر نتوان نام غيرنئوكلاسيك بر آنها گذاشت، حتما مي‌توان گفت جرياني كاملا متمايز در درون نئوكلاسيسم هستند كه گام به گام بر تشخص و خطوط تمايز آنها افزوده شده است. نخستين خط تمايزي كه اقتصاد‌دانان مكتب شيكاگو را از آموزگاران نئوكلاسيك از جمله جان مينارد كينز جدا كرد، نقد آنها به نظريه و ارائه بديلي براي آن بود كه توسط ميلتون فريدمن و تحت عنوان نظريه پولي(Monaterism) مطرح شد. بحث ديگري كه مكمل‌ بحث نظريه پولي بود، انتقاد از مداخله دولت و هزينه‌هاي اشتغالزاي آن(نظريه كينز) بود. نظريه پولي تا دهه 1980 كه بديل آن يعني «انتظارات عقلايي» توسط متفكران جديدتر مكتب شيكاگو مطرح شد، نظريه غالب بود. طبق اين نظريه، برخلاف آنچه كينز مي‌پنداشت، افزايش هزينه‌هاي دولت به جاي رساندن جامعه به اشتغال كامل، موجب افزايش نقدينگي، كسري بودجه دولت و در نتيجه تورم مي‌شود و تورم زيان‌بارترين بلاي اقتصادي است كه دسترنج انسان‌ها را به باد مي‌دهد.

  19. تشكر

    مدير اجرايي (16-05-2012)

  20. Top | #20

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2488
    نوشته
    5,197
    صلوات
    323
    دلنوشته
    2
    تشکر
    2,179
    مورد تشکر
    6,456 در 3,067
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در دهه 1950 كه اقتصاددانان مكتب شيكاگو تازه قد برافراشته بودند، هنوز نظريه كينز در محافل اقتصادي جهان، نفوذ فراواني داشت. علت اين نفوذ اين بود كه بسياري خروج ايالات متحده از بحران اقتصادي 1929 تا 1931 را وامدار نظريه كينز مي‌دانستند.
    اين باور البته حاوي بخشي از واقعيت بود. زيرا در جريان بحران اقتصادي آمريكا، آنچه صدمه ديده بود طرف تقاضا، يعني مصرف‌كنندگان بودند و در پي تزريق پول به جامعه و بالا رفتن قدرت خريد افراد، بنگاه‌ها رونق گرفتند و به تدريج بر بحران غلبه كردند. اما در عصري كه منتقدان كينز به نقد او پرداختند، گرفتاري در طرف تقاضا نبود، بلكه اشباع شدن ظرفيت‌هاي تكنولوژيك، اجازه رشد شتابان را نمي‌داد و طرف عرضه ناتوان شده بود. در اين دوران، اقتصاددانان مكتب شيكاگو بحث واقعي كردن قيمت‌ها، كاهش مداخله دولت در اقتصاد و به تبع آن كاهش هزينه‌هاي دولتي را تنها راه نجات كشورها از بلاي تورم تشخيص دادند.

  21. تشكر

    مدير اجرايي (16-05-2012)

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi