نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    رسول جعفریان
    تبدیل شدن شیعه به فرقه، شبیه این است كه شما مذهبی را در انحصار یك نژاد قرار دهید. البته در مَثَل مناقشه نیست. درست است كه این ‌جا بحث نژاد نیست، اما عملا چنین حالتی را پیدا می كند؛ مثل ارامنه كه آداب خاصی دارند و از بقیه جدا هستند؛ هیچ نوع تبلیغی هم ندارند و اگر تبلیغی نیز بكنند كسی قادر نیست به آن طرف گرایش پیدا كند.


    • مقدمه

    سابقه شیعه شناسی به معنای علمی و جدی آن در دوره اخیر، به تلاش‌های علامه فقید مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی بر می‌گردد كه آثار و احوال علمای شیعه را از لابه لای گرد و غبار كتابخانه‌ها با جستجو و تتبع در كتابخانه‌های عمومی و شخصی بلاد مختلف بیشتر در بعد كتابشناسی معرفی كرد. الذریعه یك قدم عالمانه بسیار اساسی و مهم بود. یك بار مرور كردن الذریعه، انسان را با مجموعه تشیع و تنوع فكری آن در دوران مختلف تاریخی بسیار آشنا می­كند. طبقات اعلام الشیعه او هم از زاویه دیگر چهره مخفی بسیاری از علمای شیعه را آشکار کرد.

    مرحوم سید محسن امین با تألیف اعیان الشیعه و پسرش مرحوم سید حسن با دایرة المعارف شیعه قدم های بسیار اساسی و خوبی برداشتند. در شكل محدودتر، تأسیس الشیعه اثر مرحوم سید حسن صدر كاری ارزشمند است.

    الغدیر علامه امینی به عنوان یك تتبع گسترده برای شناساندن تاریخ تشیع، منهای بحث‌هایی كه درباره امامت و سایر مباحث دارد بسیار مهم است. حقیقت این است كه تاکنون مانند این آثار بزرگ دیگر تألیف نشد و مقدار زیادی كار معطل مانده هست. البته تب و تاب سال‌های اول انقلاب هم مانع از این بود كه كار به شكل علمی پیش برود. حوزه قم هم چنین طاقتی در این قبیل مباحث نداشت. آگاهیم که سنت علمی نجف در مقایسه با قم، به مراتب قوی‌تر بود. حتی سنت علمی شیعه در لبنان، در آن شرایط به لحاظ سابقه از قم قوی تر بود.

    بسیاری از شخصیت های نجف و لبنان با محافل فكری جدید مصر، كشورهای عربی و حوزه نجف یك نوع تقابل و داد و ستد علمی داشتند.

    در سال‌های اخیر كارهای كوچك‌ و مقالات متعدد برای روشن كردن گوشه­ها و زوایای تاریخ و عقاید شیعه و سوابق و پیشینه آن، تألیف شده است، اما در حدّ آن آثار بزرگ، متأسفانه كار قابل اعتنایی نداریم.

    نکاتی که خواهد آمد، بیشتر مربوط به «موانع و دشواری‌های موجود در سر راه گسترش تشیع آن هم بر اساس تجربه تاریخی و نیز برخی گشت و گذارها در بلاد اسلامی است. ما می توانیم یك بار گذشته خود را مرور كنیم و از لحاظ تاریخی ببینیم در چه شهرها و مناطق توفیق داشته­ایم و عوامل آن چه بوده است. یك بار نیز می توانیم در زمان خودمان جوامع شیعی را در كشورهای مختلف عربی و غیر عربی بررسی كنیم و ببینیم كه جوامع شیعی با چه مشكلاتی روبه رو هستند؛ فهم آنها از تشیع چه اندازه است؛ نسخه­ای از تشیع كه در آن جا حكومت می­كند و عالمان آن منطقه مروج آن نسخه هستند چه تفاوتی با نسخه تشیع در قم و نجف دارد و برای رسیدن به یك گفتمان مشترك و فراهم كردن زمینه­های گسترش تشیع چه راهكارهایی وجود دارد. مهم بیان گوشه­ای از دشواریهاست و این که چرا با آن هم نقطه قوت نمی­توانیم به طور جدی از پوسته خود درآییم و گسترۀ بیشتری را زیر نفوذ فکری معارف اهل بیت (ع) درآوریم.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    این بساطت اگر قدری پیچیده شود، پیرایه­هایی به آن ضمیمه شود و زیور و زینت­هایی به آن افزوده گردد، به تدریج محبوبیت خود را از دست می­دهد. برای نمونه، وقتی قرار باشد كسی برای فهم تشیع،‌ نیازمند آن باشد كه به صد اصل و دویست فرع معتقد باشد و ما نتوانیم این بساطت را حفظ كنیم قاعدتا با مشكل مواجه می شویم. این به شیوه‌های ارائه ما باز می­گردد و نه به حقانیت شیعه كه آن را پذیرفته­ایم.

    با توجه به این نكته، باید پرسید: آیا امروز تشیع بسیط و قابل فهم است و با سه، چهار یا پنج اصل، حقیقت آن تفهیم می شود، یا آن قدر عقاید مختلف به آن افزوده و پذیرفته شده و مخالفت با آنها مشكل­زا شده كه شما وقتی می خواهید این مجموعه را بیان كنید قادر نیستید بساطت آن را حفظ كنید؟ این نكته كلی، امروزه هم درباره اسلام قابل تأمل است و هم درباره تشیع.

    این نکته از چشم محققان دور نمانده است که یكی از دلایلی كه معتزله هیچ وقت نتوانستند در دنیای اسلام نفوذ مردمی و توده­ای داشته باشند، این بود كه عقایدشان را با توضیحات عقلی، پیچ در پیچ،‌ مبهم و مشكل ارائه می کردند؛ آن قدر كه حتی عالمان هم از فهمیدن آن عاجز بودند، خواندن نوشته­های قاضی عبد الجبار و دیگران، شاهد بسیار خوبی بر این نكته است. به همین خاطر نفوذ معتزله عملا فقط در محافل علمی، مدارس و بین نخبه ها ماند و هیچ وقت نتوانست بین مردم رواج پیدا كند.

    آنچه مهم است این که مذهب بایستی به یك لقمه لذیذ تبدل شود؛ به یك مجموعه بسیط و غیر پیچیده. نه چندان پیرایه داشته باشد كه كار را دشوار وتحمل را سخت كند و نه چندان با شاخ و برگ‌های عقلی و خردگرایی، شدید وپیچیده شده باشد. باید بتوان در یك حوزه مختصر، تمام اصول و فروع آن را بیان كرد. تردید ندارم که یکی از دلایل عدم موفقیت روشنفکری­های دینی اخیر همین زبان پیچیده آن است که به نوعی ادای معتزله را در می­آورد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    این بساطت اگر قدری پیچیده شود، پیرایه­هایی به آن ضمیمه شود و زیور و زینت­هایی به آن افزوده گردد، به تدریج محبوبیت خود را از دست می­دهد. برای نمونه، وقتی قرار باشد كسی برای فهم تشیع،‌ نیازمند آن باشد كه به صد اصل و دویست فرع معتقد باشد و ما نتوانیم این بساطت را حفظ كنیم قاعدتا با مشكل مواجه می شویم. این به شیوه‌های ارائه ما باز می­گردد و نه به حقانیت شیعه كه آن را پذیرفته­ایم.

    با توجه به این نكته، باید پرسید: آیا امروز تشیع بسیط و قابل فهم است و با سه، چهار یا پنج اصل، حقیقت آن تفهیم می شود، یا آن قدر عقاید مختلف به آن افزوده و پذیرفته شده و مخالفت با آنها مشكل­زا شده كه شما وقتی می خواهید این مجموعه را بیان كنید قادر نیستید بساطت آن را حفظ كنید؟ این نكته كلی، امروزه هم درباره اسلام قابل تأمل است و هم درباره تشیع.

    این نکته از چشم محققان دور نمانده است که یكی از دلایلی كه معتزله هیچ وقت نتوانستند در دنیای اسلام نفوذ مردمی و توده­ای داشته باشند، این بود كه عقایدشان را با توضیحات عقلی، پیچ در پیچ،‌ مبهم و مشكل ارائه می کردند؛ آن قدر كه حتی عالمان هم از فهمیدن آن عاجز بودند، خواندن نوشته­های قاضی عبد الجبار و دیگران، شاهد بسیار خوبی بر این نكته است. به همین خاطر نفوذ معتزله عملا فقط در محافل علمی، مدارس و بین نخبه ها ماند و هیچ وقت نتوانست بین مردم رواج پیدا كند.

    آنچه مهم است این که مذهب بایستی به یك لقمه لذیذ تبدل شود؛ به یك مجموعه بسیط و غیر پیچیده. نه چندان پیرایه داشته باشد كه كار را دشوار وتحمل را سخت كند و نه چندان با شاخ و برگ‌های عقلی و خردگرایی، شدید وپیچیده شده باشد. باید بتوان در یك حوزه مختصر، تمام اصول و فروع آن را بیان كرد. تردید ندارم که یکی از دلایل عدم موفقیت روشنفکری­های دینی اخیر همین زبان پیچیده آن است که به نوعی ادای معتزله را در می­آورد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    ب: پیچیدگی و سختگیری مذهبی

    خوارج، جاذبه‌های زیادی داشتند. هیچ كس نمی‌تواند منكر شود كه غیر از قصه نهروان، بعدها خوارج حرف‌هایی می­زدند كه می­توانست مقبولیت عمومی داشته باشد. آنها نوعا افرادی بودند زاهد پیشه، ضد اشرافیت، ‌ضد ظلم و ستم و به لحاظ اعتقادی، قرآن­گرایی شدیدی از خود نشان می­دادند؛ اما هیچ وقت نتوانستند جایگاه قابل ملاحظه­ای را در دنیای اسلام به خود اختصاص دهند. در حال حاضر نیز جز در دو نقطه، شمال افریقا و عمان در حاشیه جنوبی خلیج فارس، تمام آن میراث از بین رفته و هیچ جای توسعه هم ندارد و اصلا از مجموعه مذاهب اسلامی حذف شده تلقی می­شود.

    دلیل این مسأله چیست؟ یك عامل بسیار اساسی، سختگیری مذهبی است. این مسأله را در كنار رشد مذهب حنفی در شرق اسلامی و دقیقا شرایطی كه ابوحنیفه برای سهل شدن دین ایجاد كرد،‌ بگذارید. فتوای ابوحنیفه كه نماز را می­توان فارسی خواند یا این كه هر كس شهادتین را بگوید مسلمان است و لازم نیست نمازش را صحیح بخواند و فتواهایی از این دست، و نوعی ارجاء کلامی و فقهی، در گسترش حنفی گری بسیار مؤثر بود. من در اینجا کاری به درستی و یا نادرستی این باورها ندارم بلکه یك تجربه تاریخی را بیان می­كنم.

    در مقابل این سهل گیری، سختگیری خوارج بود كه مرتكب كبیره را كافر و كشتن او را واجب می­دانستند و می­گفتند هر كس با ماست بایستی همه زندگی خود را رها كند و بیاید در دارالهجره ما و از صبح تا شب مشغول مبارزه یا عبادت باشد. خوارج حتی اگر نفر بودند باورشان این بود که باید در مسجد شورش كنیم.

    برخی از این رفتارهای خوارجی را الان هم در بعضی از نقاط جهان اسلام می­بینیم، همه اینها سبب شد كه خوارج منكوب شوند، از بین بروند و به هیچ وجه آن شعارهای پرجاذبه شان نتواند زمینه داشته باشد.

    بنابراین فكر نكنید برای رواج تشیع كافی است ما شعار عدالت بدهیم، یا حتی شعارهای زهدگونه بدهیم. ما باید بر اساس همان میراثی كه از ائمه هدی (ع) رسیده است، آن جنبه‌های انسانی را در نشر تشیع نشان دهیم.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    هر نوع سختگیری مذهبی، به هر شكل، تئوریک باشد یا فقهی، و نیز کنترل های سخت بر جامعه، مانع رشد یك مذهب است. در این زمینه به اقل چیزها باید اكتفا كرد. این که ناظرید مرجئه در قرن دوم و سوم بخش زیادی از جهان اسلام را گرفتند، دلیلش همین است. تصور نكنید تعریف مرجئه و ارجاء به معنای گروه یا عقیده ای است که می­گوید هر كس گناه هم بكند برای ایمانش اشكال ندارد. آن مطالب واهی در كتاب های ملل و نحل در تعریف مرجئه آمده است. آن چیزی كه در عالم خارج اتفاق افتاد این بود كه مرجئه می گفتند شما وقتی شهادتین را بگویید برای ایمانتان كافی است؛ این طور نیست كه اگر ذره­ای تخطی كردید، یا گناه کبیره­ای مرتکب شدید، كافر و از مذهب خارج شده­اید. شما وقتی دایره را ضیق و فضا را تنگ كردید و مثل خوارج نگاه كردید، باید انتظار داشته باشید كه آئین­تان در یك محدوده بماند و گسترش نیابد.

    یكی از دلایل شكست بنی­امیه هم همین سختگیری‌های مذهبی بود كه بهانه‌های دیگری داشت. اگر حوادث سال های 70 تا 120 هجری – غیر از عصر عمربن عبدالعزیز- را بخوانید می بینید كه بنی­امیه خیلی سختگیری مذهبی نشان می دادند و فرد تازه مسلمان شده را آزمایش می كردند كه نماز را درست می­خواند یا نه؛ اگر درست نمی­خواند از دین خارج است. آنها حتی معاینه طبی از تازه مسلمانان می کردند که مثلا اگر مسلمان شده اند، ختنه کرده­اند یا نه.

    مقایسه من فقط در حیطه خوارج و حنفیان و گسترش آنها در شرق ایران بود. با این كه كرمان، سیستان و بخش‌های جنوبی ایران در قرن دوم، تقریبا زیر سلطه خوارج بود و دارای دولت بودند (یعقوب لیث متهم بود كه با خوارج بوده) ولی از بین رفتند و فقط گوشه‌هایی از دنیا كه هیچ خاصیتی نداشت برای آنها باقی ماند.

    یكی از دلایلی كه امروزه وهابیت باهمه تبلیغات گسترده و صرف هزینه بسیار، گسترش پیدا نمی­كند، همین سختگیری­های خوارج گونه است. آنها مرز بین كفر و ایمانشان بسیار سنگین است و قابل تحمل نیست. نفوذ وهابی­ها البته کم نیست، اما شاهدیم که جهانگیر نیست، زیرا سختگیری و محدودیت بسیار جدی است.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    ج : فرقه ای نگاه کردن

    نكته سومی كه اهمیت دارد این است كه آیا ما واقعا تشیع را یك فرقه می­بینیم یا مذهبی كه برای هدایت عامه مردم است. در واقع، وقتی ما شیعه را اسلام اصیل می دانیم و شعار آن را ترویج هدایت و اخلاق می­دانیم، آیا درست است كه آن را به یك فرقه تبدیل كنیم و تمام مباحث مذهبی­مان را روی وجوه فرقه ای خلاصه کنیم؟

    تبدیل شدن شیعه به فرقه، شبیه این است كه شما مذهبی را در انحصار یك نژاد قرار دهید. البته در مَثَل مناقشه نیست. درست است كه این ‌جا بحث نژاد نیست، اما عملا چنین حالتی را پیدا می كند؛ مثل ارامنه كه آداب خاصی دارند و از بقیه جدا هستند؛ هیچ نوع تبلیغی هم ندارند و اگر تبلیغی نیز بكنند كسی قادر نیست به آن طرف گرایش پیدا كند. یعنی ما هر چه قدر محدودیت‌ها و انحصارات تشیع را بیشتر كنیم، شیعه را به فرقه نزدیك‌تر می‌كنیم. در جوامعی كه شیعیان در اقلیت­اند، مجبور شده­اند هویت خود را حفظ كنند و برای این كه تفاوت­های خود را با بقیه بگویند و به اصطلاح حفظ هویت کنند، مجبور شده­اند نشانه­ها، ویژگی­ها، انحصارات و امتیازات خود را بیشتر كنند یا بیشتر جلوه دهند. این جوامع ارتباط‌های خانوادگی­شان را با دیگران کاملا قطع می كنند؛ نه دختر به كسی می دهند ونه دختر می گیرند. در چنین جامعه ای شیعه در اقلیت است و درون گرا. در این صورت چه كسی رغبت می كند و اصولا می­تواند بیاید و با آنها تماس داشته باشد؟ این بسیار مشكل است. شما از او متنفری، او از شما متنفر است و نمی‌تواند شما را درك كند؛ یعنی لقمه­ای هستی كه به دهان او طعم نمی­دهی و می داند كه اگر روزی هم وارد شود، باید از همه زندگی اش قطع امید کند. اگر ما در فكر توسعه تشیع نیستیم، ایرادی ندارد. می­توانیم یک اقلیت درون­گرا و دربسته بمانیم. می­توانیم هر روز بخش‌های جدیدی را برای جدا شدن بیشتر از دیگران به این مذهب اضافه كنیم. امروزه گاه شاهدیم چیزهایی كه قبلا وجود نداشته و جزو اصول و فروع نبوده، جزء مسلمات شده است. اگر كسی به آنها اعتقاد نداشته باشد، حتی از بین خودمان هم بیرونش می­كنیم و او را نمی‌پذیریم. سخت‌گیری را به حدی زیاد می كنیم كه این فرقه ناجیه به جمع بسیار اندك و مشخصات بسیار نادری تبدیل می شود. متأسفانه برخی گروه­ههای داخلی را می بینیم که رفتارشان چنان است که گویی بعضی از بزرگان را هم شیعه خالص نمی­دانند و فكر می­كنند ایمان آنها ضعیف است.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    جامعه‌ای كه از تشیع یك فرقه بسازد، نمی‌تواند آن را بسط دهد، بلکه هر روز كوچك‌تر و اختلافات درونی­اش بیشتر می‌شود؛ یكی شیخی و دیگری اخباری می شود و ... در مواقع حساس اگر به جان هم بیفتند اوضاع بدتر شده و باز هم فرقه گرایی بیشتر در درون آن پدید می آید.

    سیاست مذهبی ما باید این باشد كه مذهب تشیع را به اصل و متن اسلام تبدیل كنیم؛ به طریقی كه وسیله هدایت عمومی باشد. تشیع اساس اسلام و متن آن است نه یک فرقه از آن. لازمه این كار آن است كه ما مذهب شیعه را به یك آیین و دین همه پسند و مقبول تبدیل كنیم.

    دین چیزی نیست كه هر روز بتوان محتوایش را عوض كرد و چیزی بر آن افزود. در آن صورت خواهند گفت که اینها به مسائلی باور دارند که ریشه در اصل ندارد. یك حزب معمولی حتی مرامنامه‌اش را به این سادگی عوض نمی‌كند. البته سران یك دین ممكن است بعد از صد سال جمع شوند و اصلاحات مختصری با احتیاط تمام در مذهب بكنند. اینان باید مصلحت کلی نشر مذهب را در نظر داشته باشند. آنان باید توجه داشته باشند که ما در مذهب تشیع چه تصویری در اذهان عمومی مردم خودمان، سایر مسلمانان و حتی نامسلمانان داریم؟

    یک نکته مهم تر این است که تبیین این عقاید و رسمیت بخشیدن به آنها کار کیست. جمع بندی نهایی را چه کسی انجام می­دهد. عقاید چه کسانی به عنوان عقاید رسمی شیعه شناخته می شود؟

    ما بحث اجتهاد را مطرح می‌كنیم و آن را از امتیازات مذهب شیعه می دانیم ولی همه مان توجه داریم كه چقدر از این سوء استفاده می‌شود و چه كسانی به عنوان مجتهد حرف‌هایی می زنند كه فهم عمومی نمی­تواند آنها را بپذیرد. وقتی مراكز رهبری فكری متعدد شود و همسانی و یك تعریف دقیق و جامع نباشد، تكلیف غیر شیعه معلوم نیست. ممكن است تصور شود كه چنین كاری (همسانی و عدم نقد و مراكز رهبری فكری) به بسته شدن باب تحقیقات منجر می­شود، اما باید توجه داشت كه این دو از هم جداست. باب تحقیقات باید ظرفیت خود را داشته باشد و جامعه هم آن تحقیقات را تحمّل كند، اما مردم به لحاظ مذهبی – چه شیعه و چه غیر شیعه – باید تكلیف خود را با عقاید رسمی بدانند.

    اگر بنا باشد مذهب شیعه را به دیگران معرفی كنیم، به یك اجماع نهایی داخلی و درونی برای عرضه بیرونی مذهب نیاز داریم . این اجماع نهایی وقتی قابل تصور است كه لااقل در اصول بسیط و اولیه، به یك توافق دست اولی برسیم و محدوده ای را بپذیریم و برای صدق تشیع بر کسی که به آن اصول معتقد است، به همان مقدار بسنده کنیم. برای مثال در سال های 1310 تا 1312 راجع به «رجعت» در تهران و قم بحثی مطرح شد و تقریبا می‌رفت كه به آشوبی تبدیل شود. از مرحوم آیت الله حائری مؤسس حوزه علمیه قم در این باره استفتا كردند و ایشان خیلی راحت نوشت: اگر كسی اعتقادی به رجعت نداشته باشد، او را از تشیع خارج نمی كند. بعد از آن آشوب خوابید. بعدها تحمل كم و کمتر شد. وقتی دایره، محدود و تحمل كم شد، باید انتظار داشت كه برخی از این افراد همه چیز را خراب می‌كنند و مشكلی ایجاد می‌كنند كه همه باید جمع شوند تا آن را حل كنند.

    وقتی ما خودمان به جمع­بندی برسیم، در خارج از حوزه تشیع می توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. اما وقتی خودمان جمع بندی نداریم نمی توانیم انتظار داشته باشیم كه در میان جامعه غیر شیعه حرف مهمی برای گفتن داشته باشیم.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    د: عدم اعتدال

    نكته دیگری كه لازم است باز از روی تجربه‌های تاریخی به آن اشاره شود، راجع به شیخ مفید و مهم‌تر از او شیخ طوسی و پسرش ابوعلی و آمدن شاگردان آنها به شهر ری است. چیزی كه باعث شد برای نخستین بار، شهر ری كه مركز ثقل سنی‌های شافعی و حتی حنفی بود، بدون درگیری به مركز امامی‌ها بدل شود، رواج نگرش‌های اعتدالی و برخورد مسالمت آمیز موجود در مكتب نجف بود. هنوز هم در كتاب‌های اهل سنت، علامه حلی را شخصی معتدل كه به صحابه بد نمی‌گوید، معرفی می‌كنند.

    اوضاع ری به شكلی بود که سنی‌ها پای منبر علمای شیعه می‌نشستند و در محافل ادبی شیعه شركت می‌کردند و گاهی بحث و مناظره هم داشتند. این درست زمانی بود كه شافعی‌ها و حنفی‌ها در ری به جان هم افتاده‌ بودند؛ اما شیعه‌ها مقبولیت داشتند و حرف‌های خودشان را به نحوی معتدل بیان می‌كردند. همین امر باعث شد، ری كه مركز ایران و چهار راه اصلی بود، برخورد معتدلی، تشیع را به صورت گسترده در آن حفظ و رواج دهد. اما امروز شاهدیم كه کسانی در درون جامعه شیعه، تشیع را از حد اعتدال آن خارج کرده و نه تنها نزد دیگران آن را به گونه ای جلوه می­دهند که از اعتبار کافی برخودار نیست، بلکه با سختگیری­های داخلی هم کسانی را به بیرون هل می­دهند. ناگفته پیداست كه اگر برخوردها از موضع اعتدال نباشد و تعامل درستی وجود نداشته باشد،‌ تشیع نمی‌تواند گسترش پیدا كند.

    نمی‌خواهیم چنین نتیجه گیری كنیم كه ما باید صرفا مصلحت اندیشی كنیم و تشیع را در هر محیطی قالب افكار و اندیشه‌هایی كه در آن محیط وجود دارد در بیاوریم. به هر حال ما یك مرز اصلی داریم كه توحید است و با شرك،‌ قابل جمع نیست. همچنین معتقدات صریح و بسیار ارزشمندی داریم كه باید آنها را حتما حفظ كنیم. اما باید توجه داشت كه هر جامعه‌ای روشی را می‌پسندد و نمی­توان برخلاف آن حركت كرد. آدمی یا باید منزوی شود و اصلا حرف نزند و فقط خود را هدایت یافته ببیند و دیگران را از خوبی‌هایی كه در اندیشه‌اش وجود دارد محروم كند و یا اگر خواست با كسی همزبان شود،‌ باید این تجربه را حفظ كند و بداند كه در بعضی محیط‌ها از بعضی افكار می‌توان كمك گرفت.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : موانع گسترش تشیع؛ تشيع، آيين نه فرقه

    ه: عدم درك شرایط زمانی و مكانی

    تشیع در ایران قرن هفتم و هشتم، غیر از این كه از اهرم اعتدال استفاده كرد، از راه تصوف نیز وارد شد و آرام آرام تصوف را هم اصلاح كرد و بر آن ‌مسلط شد و بخش‌های زیادی را از تشیع صوفیانه به تشیع فقاهتی تبدیل كرد. البته زمینه این كار نیز در ایران وجود داشت. این حسن کار ماست که زمینه دفاع از عرفان را هم داریم و می­توانیم بخش­هایی زیادی از مسلمانان و حتی نامسلمانان را در این فضا به سوی خود جلب کنیم. این در حالی است که وهابی­ها به عکس ما هستند. آنان در هر جایی در دنیا وارد شده اند – خصوصا در آفریقا- اولین دعوایشان با گروه‌هایی بوده است كه حلقه‌های ذكر و سماع و خانقاه داشته­اند. آنها از اساس این گروه‌ها را بیرون می‌كردند و به اینان هیچ زمینه ظهوری نمی‌دادند.

    تشیع، عرفان و میراث اخلاقی دارد، البته نه تصوف بازاری وحزبی. توجه به اخلاق، عرفان و ذكر و حتی استفاده از میراث عرفانی كه در بخش‌ عمده‌ای از فرهنگ شیعه وجود دارد،‌ می‌تواند در بخش‌هایی از جهان اسلام مؤثر باشد.

    نباید دید ما چنان تنگ باشد كه همه راه‌ها را به روی ما ببندد و به شیوه وهابیت با آن خشكی و جمود، وارد شود و راه را قطع كند.

    خوبی تشیع این است كه یك مذهب تمام عیار است؛ یعنی از هر بخش از آن می‌توان بهره برد. در شیعه نگرش فقاهتی،‌ زاهدانه، عارفانه و بحث‌های اخلاقی بسیار جدی داریم. شیعه وارث عقلانیت معتزله است و یك میراث معقول دارد. شیعه، عرفان ائمه را دارد و می­تواند بدور از تصوف بازاری، جریان های عارفانه را در خود راه دهد. ما به تناسب این دور‌ه‌های مختلف تاریخی و افكار و اندیشه‌های موجود، درهر شرایطی باید از فرصت استفاده كنیم و آن را گسترش دهیم.

    یکی از امتیازات ما دفاع ما از فلسفه و کلام عقلی است. این در حالی است که در سرتاسر كشور سعودی اجازه تأسیس رشته كلام را نمی‌دهند، ولی تشیع خیلی راحت می­تواند از راه علم كلام كه محبوب مصری‌ها و بسیاری از مسلمانان نقاط دیگر است، اندیشه‌های خود را توسعه دهد. البته آنها یك نوع حدیث گرایی شدید دارند ولی در تشیع غیر از این كه حدیث وجود دارد، میراث عرفانی و فلسفی هم هست و مهم‌تر این‌كه همه نگاه‌ها به قم است كه بتواند از این روش‌ها استفاده كند. همچنین طلاب ایرانی و غیر ایرانی كه در قم تحصیل می‌كنند وقتی برمی‌گردند، باید به راحتی بتوانند ازاین روش‌ها در محیط خودشان به بهترین شكل استفاده كنند.

    باید اعتراف کنیم که قمِ امروز، پویایی و تنوع خاص خود را دارد و این تنوع باید بتواند تحت رهبری فكری و مذهبی مراجع در نقاط مختلف، به تناسب، خوب عمل كند و لازم است كه طلاب و روحانیون سایر شهرها و كشورهای مختلف ارتباط خود را با این مركز حفظ كنند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آيينه ي اسكندر . . .
    توسط ملکوت* گامی تارهایی * در انجمن اماکن سیاحتی و دیدنی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-03-2011, 19:28
  2. فرصتي ديگر جهت تعيين سمت قبله
    توسط صالح در انجمن روزه
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 15-07-2010, 16:15
  3. @# دستيار عزراييل #@
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن مقالات قرآني
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-07-2010, 09:09
  4. تصاویری زیبا از ييلاق شكردشت تالش
    توسط نرگس منتظر در انجمن طبيعت زيباي ايران زمين (تصاوير)
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 11-06-2010, 13:04
  5. مباني تعيين اجرت المثل از ديدگاه قانوني و فني
    توسط درگاه محبوب در انجمن مباحث حقوقي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-05-2010, 21:36

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi