چه شرم آور و دردناک است این مصائب زن زردشتی ساسانی
زندگی زناشویی زن نیز زیر نفوذ عمیق موبدان بود.
دختر موظف بود در سن 9 سالگی با شوهری که برایش انتخاب میکردهاند، ازدواج کند
و اگر به مدتی طولانی از اینکار سرباز میزند و زندگی بدون شوهر را ترجیح میداد، سزاوار مرگ بود.
این مجازات [مرگ] همچنین برای زنی که به قهر، شوهر خود را ترک گفته بود نیز در نظر گرفته میشد
(شاهنشاهی ساسانی، تورج دریایی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، ص 173 تا 175).
زنان میباید سه بار در روز در برابر شوهران خود زانو میزدند
و میپرسیدهاند که آقایش دوست دارد امروز چه کاری برایش انجام شود.
با این حال، زنان حق تقاضای طلاق و حق تصرف جهیزیه خود را داشتهاند. اماپس از طلاق حق گرفتن منافع مترتب بر اموال و جهیزیه خود را نداشتهاند.
مردان طبقه اشراف میتوانستهاند بدون محدودیت زنان متعدد بگیرند.
به هر تعدادی که امکانات مالی نگهداری از آنان را داشته باشند.
همچنین مردان میتوانستهاند تا در صورت فقر و ناتوانی زن خود را بفروشند
و یا در صورت ناباروری خود، آنان را برای مدتی معین در اختیار مرد دیگری بگذارند و در واقع اجاره دهند
(جزئیات این معاملهها را در «ماتیگان هزار دادستان» بخوانید).
ازدواج با محارم یا «خْـویدودَه» بدون در نظر داشتن رضایت یا نارضایتی زن، به گستردگی تبلیغ میشد.
بطوریکه
گناه مرد لواط کار تنها در صورتی پاک میشد که با مادر یا خواهر و یا دختر خود وصلت میکرد
(خرده مقالات، بیژن غیبی، چاپ آلمان، ص 350).
با اینکه موضوع ازدواج با محارم اینروزها به شدت تکذیب و
برای توجیه و تحریف آن کوششهای زیادی میشود،
اما
منابع و اسناد مکتوب زرتشتی و غیر آن بسیار فراوانتر از آنند که جایی برای تردید باقی بماند.
سراسر بخش مفصل و طولانی هشتادم از کتاب سوم «دینکرد» به بحث در این باره پرداخته و جزئیات آنرا به دقت بازگو کرده است.
جزئیاتی مانند حقالارث
دختری که در عین حال زن پدر خود نیز هست و موارد دیگر.
(دینکرد، کتاب سوم، ترجمه فارسی از فریدون فضیلت؛ ترجمه انگلیسی از م. شکی).
نگارههای بازمانده از عصر ساسانی نیز از نگاه رایج ساسانیان به زن حکایت میکند
. در حالیکه نگارههای زنان پیش از تاریخ، هخامنشی و اشکانی، با انبوهی از نقشهای زنانی با شکوه و قدرتمند به دیده میآید،
بر نگارههای ساسانی که بر جامها و موزائیکها بر جای مانده است،
زن تنها موجودی است که وظیفه خوشگذرانی و بزم و ساز و آواز مردان را بر عهده دارد.
پدیدهای که شاهنامه فردوسی نیز به آن اشاره دارد و نامهای زنان در عصر ساسانی ِ شاهنامه،
بر خلاف پیشینیان پر افتخار خود همچو فرانک و گردآفرید و منیژه، از شمار فراوانی معشوقگان درباری تشکیل شده است.
متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدگی» نیز ویژگیهای یک زن خوب از دید خسرو را باز میگوید.
ویژگیهای که در اندام و جاذبههای زنانه خلاصه میشوند.
(متون پهلوی، سعید عریان، ص 82).
چنانچه این منابع بسیار فراوان را نادیده بگیریم و حقوق و جایگاه زن هخامنشی با زن ساسانی را به یک اندازه بستاییم،
نه تنها تحریف تاریخ و دوری از واقعیتهای تاریخی، که نادیده انگاشتن کوشش هخامنشیان برای دستیابی به جامعهای آرمانی،
و نیز پایمال کردن رنجها و مصائب زن زرتشتی ساسانی است.
انسانی دانستن حکومت و روحانیانی که خود را نماینده خدا بر روی زمین میدانستهاند
و رفتار غیر انسانیاشان موجب تباهی و آسیب به فرهنگ و تمدن و هنجارهای زندگانی مردمان شده است،
ظلمی بزرگ در حق رنجکشیدگان است.