كاربرد نشانه گذاري در نوشته هاي فارسي، در شكل رايج كنوني، سابقه و پيشينه چندان زيادي ندارد. از آنجا كه عمدتا و غالبا اين نشانه ها با تعريف ها و كاربردهاي زبان انگليسي و در قالب متون ترجمه شده به نوشته هاي فارسي راه پيدا كرده است، در بيشتر موارد و بدون توجه دقيق، در كاربرد آنها سليقه هاي متفاوتي دخل و تصرف ميكند.
با توجه به اهميّت فوق العاده ترجمه هاي قرآن به زبان فارسي، اين مقاله در صدد اين است كه كاربرد برخي از اين نشانه ها را بر اساس تعريف ها و كاربردهاي مشخص و بدون دخالت سليقه و تفنن هاي فردي و ذوقي، در سه ترجمه جديد از قرآن بررسي كند؛ باشد كه باعثي بر به كارگيري دقت نظر در نوشته هاي علمي و رسمي گردد.
گرچه در باره نشانه گذاري در نوشته هاي فارسي گفته شده است كه از روزگاران گذشته و در نسخه هاي خطي نيز كاربرد اين نشانه ها سابقه و پيشينه دارد، امّا بايد گفت كه بواقع نشانه گذاري با اين شكل وگونه متنوع كاربرد امروزي در زبان نوشتاري فارسي بدون ترديد به تدريج از دوره ترجمه در عصر جديد از زبانهاي فرنگي به نوشته هاي فارسي راه پيدا كرده است.1