❤ |
ویرایش توسط ناظرسایت : 22-05-2019 در ساعت 08:14
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Masoomi (06-06-2012), مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012), سابحات (06-06-2012), شكوه انتظار (05-06-2012)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- llı. ۩✿۩.ıll کوچ غریبانه {ویژه نامه شهادت...
- llı. ۩✿۩.ıll در سوگ چشمه خورشید{ویژه نامه...
- منظومه غم{ ویژه نامه شهادت جانگذاز آقا امام...
- غروب خورشید عدالت * ویژه نامه ضربت خوردن و...
- سفير عشق ۩ ۞ ۩ ويژه نامه شهادت مسلم بن عقيل۩...
- ویژه نامه شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی علیه...
- ویژه نامه وفات حضرت زینب علیها السلام*سرلوحه...
- کربلایی مجید نریمانی|شهادت امام جواد (ع)...
- ۩۞۩ ويژه نامه وفات جانگداز فاطمه معصومه (س)...
- عزاداران کوچک اربعین *ویژه نامه اربعین حسینی...
❤ |
ابی حجاف از محمد بن عمر بن حسن، از زینب، به نقل از فاطمه علیهاالسلام و اشجع،
بلید بن سلیمان (از ابیحجاج، محمد بن عمرو هاشمی)
از زینب دختر علی (علیهالسلام) نقل كرد كه فاطمه علیهاالسلام فرمود:
«قالت فاطمه علیهاالسلام: ان رسول الله قال لعلی اما انك یابن ابیطالب و شیعتك فیالجنه»،
«و سَیجیء اقوام ینتحلون حبكَ ثم یمرقونَ مِنَ الاسلامِ كما یمرق السهم مِن الرمیه»؛
رسول خدا به علی (علیهالسلام) فرمود:
«ای پسر ابوطالب! همانا تو و رهروان تو در بهشت اند
و به زودی قومی میآیند كه از دوستی تو سخن میگویند.
آنگاه از اسلام فرار میكنند، مانند پرت شدن تیر از كمان.»
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012), سابحات (06-06-2012), شكوه انتظار (05-06-2012)
❤ |
اين كار را براى رضاى خدا نكرد
پر مى گشود اگر،همه را باد برده بود
سيمرغ بود و جلوه بى انتها نكرد
اين كربلا چه بود كه جز اين مسافرتاو را ز جان عزيزتر خود جدا نكرد
گيسوى آيه هاى نجيبى كه مى وزيد
با معجر شكسته زينب چه ها نكرد
ياد رقيه حرف گلو گير زينب استحرفى كه تار صوتى او خوب ادا نكرد
آرى غذا نداشت ولى در تمام راهيكبار هم نماز شبش را قضا نكرد
بيگانه بر غريبى زينب سلام كرد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012), شكوه انتظار (05-06-2012)
❤ |
زینب کبری(س) به دنیا آمده بود
تا صبر و شکیبایی را از حضور
خویش شرمسار کند.
آه از نماز شب نشسته
و قامت نا گهان خمیده !
آه از موی سپید یک شبه
!...آه از دل زینب !
آه،ای ام المصائب،
تمام داغها و سوگها،
در حضور مصیبتهای تو
رنگ میبازد و از یاد میروند.
تمام زمین وزمان بر کربلا میگریند
و تمام کربلا بر زینب(س)
وفات حضرت زینب(س) تسلیت باد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012), شكوه انتظار (05-06-2012)
❤ |
تقدیم به ساحت مقدس اسوه صبر ومحبت و ایثار
حضرت زینب سلام الله علیها
▌ *๑۩๑ * ▌ ويژه نامه وفات عقيله العرب،حضرت زينب سلام الله عليها▌*๑۩๑*▌مقالات
۩ ♥ ۩ زينب امد شام را شام غريبان کرد و رفت... ۩ ♥ ۩
*ıllıllı * پيامک هاي تسليت وفات جانگداز عقيله بني هاشم * ıllıllı *
۩۞۩ ♥۩۞۩ پيام ها و پيامك هاي تسليت رحلت حضرت زینب کبری(س) ۩۞۩ ♥۩۞۩
▐ ۩* ۩ ▐گالري تصاوير ويژه وفات ام المصائب،زينب کبري(س) ▐ ۩* ۩ ▐
►*♥*♥* ◄گالري تصاوير از حرم مطهر حضرت زينب و حضرت رقيه سلام الله عليهما ►*♥*♥* ◄
کلیپ عمه سادات بی قراره ( به مناسبت وفات خانم حضرت زینب س )
₪₪₪ عقیلة العرب ( مداحی و روضه خوانی در سوگ حضرت زینب *س* ) ₪₪₪
▐★♥★ ▐حضرت زینب علیهاالسلام درنگاهی کوتاه ▐★♥★ ▐
*★▐★*.شخصیت روائی حضرت زینب سلام الله علیها*★▐★*
♥ ╬♥╬ ♥بانوی کربلا (حضرت زينب عليهاالسلام)♥ ╬♥╬♥
๑ஜ๑... حضرت زينب ؛ فرزند كوثر ...๑ஜ๑
(●●*۩*●●)حضرت زینب (س) بانوی قهرمان کربلا ، اسوه فضائل (●●*۩*●●)
▐**✿**▐فضائل حضرت زینب علیهاالسلام ▐**✿**▐
۞ * ۞- حضرت زينب (سلام الله علیها) مادر عاشورا -۞ * ۞
۩✿۩. القاب حضرت زینب علیه السلام ۩✿۩.
◕✿◕.... چهارده نكته از زندگاني حضرت زينب (عليها السلام) ....◕✿◕
* *╬♥╬* توضیح مختصری پیرامون القاب حضرت زینب (س) *╬♥╬*
۞۩*۩۞ زيارتنامه حضرت زينب علیها السلام با ترجمه فارسي ۞۩*۩۞
★❊★....زینب کبری از نگاه اهل سنت....★❊★
چرا حضرت زینب با آن همه فضائل از زمره اصحاب کساء نبود ؟
چرا همسر زینب در سفر کربلا همراه او و فرزندانش نبود ؟
ویرایش توسط ناظرسایت : 22-05-2019 در ساعت 08:18
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012), شكوه انتظار (05-06-2012)
اگر صبح قیامت را شبی است ،
آن شب است امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت
بر لب است امشب
برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن
که زینب بی تو چون در ذکر
یا رب یا رب است امشب
جهان پر انقلاب و من غریب ، این دشت پر وحشت
تو در خواب خوش و بیمار
در تاب و تب است امشب
سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم
مرا با هر دو اندر دل
هزاران مطلب است امشب
صبا از من به زهرا( س) گو بیا ، شام غریبان بین
که گریان دیده ی دشمن
به حال زینب است امشب
جهان در حسرت آيينه مانده ست
گرفتار غمي ديرينه مانده ست
شب سردي ست بي تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (05-06-2012), مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012)
دلت ميخواهد كه طاقت بياوري،
صبوري كني و حتي به حسين دلداري بدهي.
بچهها چشمشان به توست؛
تو اگر آرام باشي، آرامش ميگيرند و اگر تو بي تابي كني،
طاقت از كف ميدهند.
سجاد كه در خيمه تيمار تو خفته است،
حادثه را در آينه نگاه تو دنبال ميكند.
پس تو بايد آنچنان با آرامش و طمأنينه باشي،
انگار كه همه چيز منطبق بر روال معهود پيش ميرود.
و مگر نه چنين است؟
مگر تو از بدو ورود به اين جهان، خودت را مهياي اين روز نميكردي؟
پس بايد قطره قطره آب شوي و سكوت كني.
جرعه جرعه خون دل بخوري و دم برنياوري.
همچنان كه از صبح چنين كرده اي.
حسين از صبح با تك تك هر صحابي، به شهادت رسيده است،
با قطره قطره خون هر شهيد، به زمين نشسته است و تو هر بار به او تسلي بخشيده اي.
هر بار قلبش را گرم كرده اي و اشك از ديدگان دلش ستردهاي.
هر بار كه از ميدان باز آمده است، افزايش موهاي سپيد سر و رويش را شماره كردهاي، به همان تعداد، در خود شكستهاي، اما خم به ابرو نياوري.
خواهر اگر تعداد موهاي سپيد برادرش را نداند كه خواهر نيست. خواهر اگر عمق چروكهاي پيشاني برادرش را نشناسد كه خواهر نيست. تازه اينها مربوط به ظواهر است.
اينها را چشم هر خواهري ميتواند در سيماي برادرش ببيند.
زينب يعني شناساي بندهاي دل حسين،
يعني زيستن در دهليزهاي قلب حسين،
عبور كردن از رگهاي حسين و تپيدن با نبض حسين.
زينب يعني حسين در آينه تأنيث.
زينب يعني چشيدن خار پاي حسين با چشم.
زينب يعني كشيدن بار پشت حسين، بر دل.
وقتي از سر جنازه مسلم بن عوسجه آمد،
وقتي كه كه محاسنش به خون حبيب، خضاب شد، وقتي كه رمق پاهايش را در پاي پيكر حر بن يزيد رياحي ريخت، وقتي كه از كنار سجاده خونين عمرو بن خالد صيداوي برخاست، وقتي كه جگرش با ديدن زخمهاي سعيد بن عبدالله شرحه شرحه شد، وقتي كه عبدالله و عبدالرحمن غفاري با سلام وداع،
چشمان او را به اشك نشاندند، وقتي كه زهير به آخرين نگاهش دل حسين را به آتش كشيد، وقتي كه خون وهب و همسرش، عاشقانه به هم آميخت و پيش پاي حسين ريخت، وقتي كه جون، در واپسين لحظات عروج، سراسر وجودش را به رايحه حضور حسين، معطر كرد، وقتي كه...
در تمام اين اوقات و لحظات، نگاه تو بود كه به او آرامش ميداد و دستهاي تو بود كه اشكهاي وجودش را ميسترد.
هر بار كه از ميدان ميآمد، تو بار غم از نگاهش بر ميداشتي و بر دلت ميگذاشتي.
حسين با هر بار آمدن و رفتن، تعزيتهايش را به دامان تو ميريخت و التيام از نگاه تو ميگرفت. اين بود كه هر بار، سنگين ميآمد اما سبكبال باز ميگشت. خسته و شكسته ميآمد، اما برقرار و استوار باز ميگشت.
اكنون نيز دلت ميخواهد كه طاقت بياوري، صبوري كني و حتي به حسين دلداري بدهي. همچنانكه از صبح تاكنون كه آفتاب از نيمه آسمان گذشته است چنين كرده اي. اما اكنون ماجرا متفاوت است.
اكنون اين دل شرحه شرحه توست كه بر دوش جوانان بني هاشم به سوي خيمهها پيش ميآيد.
اكنون اين ميوه جان توست كه لگدمال شده در زير سم ستوران به تو باز پس داده ميشود.
علي اكبر براي تو تنها يك برادر زاده نيست.
تجلي اميدها و آرمانهاي توست. تجلي دوست داشتنهاي توست. علي اكبر پيامبر دوباره توست.
نشاني از پدر توست. نمادي از مادر توست. علي اكبر براي تو التيام شهادت محسن است. شهيد نيامده. غنچه پيش از شكفتن پرپر شده.
شهادت محسن، اولين شهادت در ديدرس تو بود.
تو چهار ساله بودي كه فرياد مادر را از ميان در و ديوار شنيدي كه
"محسنم را كشتند"
و به سويش دويدي.
شهادت محسن بر دلت زخمي ماندگار شد.
شهادت برادر در پيش چشمهاي چهار ساله خواهر.
و تا علي اكبر نيامد، اين زخم التيام نپذيرفت.
اكنون اين مرهم زخم توست كه به خون آغشته شده است.
اكنون اين زخم كهنه توست كه سر باز كرده است.
دوست داشتي حسين را دمادم در آغوش بگيري و بوي حسين را با شامه تمامي رگهايت استشمام كني. اما تو بزرگ بودي و حسين بزرگتر و شرم هميشه مانع ميشد مگر كه بهانه اي پيش ميآمد؛ سفري، فراق چند روزهاي، تسلاي مصيبتي و... تو هميشه به نگاه اكتفا ميكردي و با چشمهايت بر سر و روي حسين بوسه ميزدي.
وقتي علي اكبر آمد، ميوه بهانه چيده شد و همه موانع برچيده.
حسين كوچكت هميشه در آغوش تو بود و تو ميتوانستي تمامي احساسات حسين طلبانهات را نثار او ميكني.
از آن پس، هرگاه دلت براي حسين تنگ ميشد،
بوسه بر گونههاي علي اكبر ميزدي.
از آن پس، علي اكبر بود و در دامان مهر تو.
علي اكبر بود و دستهاي نوازش تو،
علي اكبر بود و نگاهاي پرستش تو و...
حسين بود و ادراك عاطفه تو.
و اكنون نيز حسين بهتر از هر كس اين رابطه را ميفهمد و عمق تعزيت تو را درك ميكند.
دلت ميخواهد كه طاقت بياوري، صبوري كني و حتي به حسين دلداري بدهي.
اما چگونه؟
با اين قامت شكسته كه نميتوان خيمه وجود حسين را عمود شد.
با اين دل گداخته كه نميتوان بر جگر حسين مرهم گذاشت.
اكنون صاحب عزا تويي. چگونه به تسلاي حسين برخيزي؟
نيازي نيست زينب! اين را هم حسين خوب ميفهمد.
وقتي پيكر پاره پاره علي اكبر به نزديكي خيمهها ميرسد.
و وقتي تو شيون كنان و صيحه زنان خودت را از خيمه بيرون مياندازي،
وقتي به پهناي صورت اشك ميريزي و روي به ناخن ميخراشي،
وقتي تا رسيدن به پيكر علي، چند بار زمين ميخوري و برمي خيزي، وقتي خودت را به روي پيكر علي اكبر مياندازي، حسين فرياد ميزند كه: "زينب را دريابيد".
حسيني كه خود قامتش در اين عزا شكسته است و پشتش دوتا شده است. حسيني كه غم عالم بر دلش نشسته است و جهان، پيش چشمان اشكبارش تيره و تار شده است. حسيني كه خود بر بلندترين نقطه عزا ايستاده است، فقط نگران حال توست و به ديگران نهيب ميزند كه:
"زينب را دريابيد. هم الان است كه قالب
تهي كند و كبوتر جان از نفس تنش بگريزد".
جهان در حسرت آيينه مانده ست
گرفتار غمي ديرينه مانده ست
شب سردي ست بي تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (05-06-2012), مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012)
کـیـست آن دخـتـر که مانـند پـدر گـویـد سـخـن
مـی گــذارد بـر زمـیـن، مـانـنـد مــادر گــام را
کیست این بانو که از دشـمن چو بـینـد نـاسزا
می کـنـد مـقـهـور مـنطـق، صـاحـب دشـنام را
سرچوازمحمل برون آورد،خواند آن خطبه را
کـوفـه را لـرزاند و بر هـم زد اساس شـام را
گـر چـه نامش قـلـب عالم را بسـوزاند ولـیک
حـال سـوزانـم دل و سـازم بـیان ایــن نــام را
قهرمان کـربـلاء، ام المصائب زیـنب است
آنـکـه بـا تـلخیّ صـبرش، کرده شیرین کام را
جهان در حسرت آيينه مانده ست
گرفتار غمي ديرينه مانده ست
شب سردي ست بي تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (05-06-2012), مدير اجرايي (06-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), ال یاسین (05-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012)
کلام امام سجاد درباره حضرت زینب کبری(سلام الله علیهما)
کلام امام سجاد حضرت زین العابدین(علیه السلام) درباره حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) که فرمود:
« یَا عَمَّة أنتِ بِحَمدِلله عَالِمَة غَیرَ مُعَلّمَة وَ فَهمه غَیر مُفَهّمه »
بهترین دلیل گفتار است که حضرت زینب کبریسلام الله علیها محدّثه و عالمه و معلمه بوده، آن هم از سرچشمه نبوت و ولایت سیراب گشته و در علوم دینیه و آثار باطنیه مهارتی بسزا داشته است.
حضرت زینب کبری سلام الله علیها در خضوع و خشوع و عبادت و بندگی وارث مادرش حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها بود و اکثر شبها به تهجد، صبح میکرد و دائما قرآن تلاوت می فرمود.
برخی از مورخین می نویسند: تهجد و شب زنده داری حضرت زینب کبری سلام الله علیهادر تمام عمرش ترک نشد، حتی شب یازدهم محرم سال 61 هجری، با آن همه فرسودگی و خستگی و دیدن آن مصیبت های دلخراش.
حضرت سجاد زین العابدین علیه السلام روایت می فرماید: که آن شب دیدم که عمه ام حضرت زینب کبری سلام الله علیها در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است.
از برخی مقاتل معتبره روایت می کنند که حضرت سجاد زین العابدین علیه السلام که می فرمود: عمه ام حضرت زینب کبری سلام الله علیها با این همه مصیبت و محن وارده از کربلاء تا شام، هیچگاه نوافلی را ترک نکرد و نیز روایت است، چون حضرت امام حسین علیه السلام برای وداع حضرت زینب کبری سلام الله علیها آمد، فرمود: « یا اختاه لا تنسینی فی نافلة الیل »
ای خواهر! مرا در نماز شب، فراموش مکن.
منبع: کتاب زینب الکبری"سلام الله علیها"، ص66.
جهان در حسرت آيينه مانده ست
گرفتار غمي ديرينه مانده ست
شب سردي ست بي تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (05-06-2012), مدير اجرايي (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012)
❤ |
عشق زینب با حسینش ماورای عشق بود
در فضای قلب زینب هم هوای عشق بود
کوفه و شام و مدینه ، کربلا و خاک غم
این همه صبر دل او از صفای عشق بود
اوکه معصومه است عصمت گرد رویش می دوید
زینب از روز عزل قلبش برای عشق بود
اشک خون از دیده می ریزد ز داغ و درد عشق
در دل زارش همی درد و بلای عشق بود
تو مگو ما را که او زد سر به محمل از چه بود
چون که لبهای حسینش در نوای عشق بود
شد تمام هستی او هم فدا در راه عشق
روح و جسم و قلب هر عاشق فدای عشق بود
زینب غمدیده لیلا و حسین مجنون او
عشق لیلا بهر این مجنون فرای عشق بود
از غمش داغی به جان عشق افتاد و ببین
ذکر یا زینب مدد را که دوای عشق بود
در دل ارباب ما جز عشق خالق هیچ نیست
سر جدا گشتن به راه او بهای عشق بود
عاشق ارباب ما خود را به او بسپار چون
از ازل رزق دل عاشق به پای عشق بود
خوش بحال قلب زینب لذتی در عشق دید
کربلای غم برایش دلسرای عشق بود
ای دل من از همین الآن بیا با من بده
جان به عباسش که مرد با وفای عشق بود
پرچم عباس هر دم ذکر یا زینب بگفت
ذکر یا زینب مدد حک بر لوای عشق بود
سروده جعفر ابوالفتحی
مدير اجرايي (05-06-2012), نرگس منتظر (06-06-2012), خادم کریمه اهل بیت (05-06-2012)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)