در زندگی هر كس، فرصتهایی هست كه در آن روزهای خوبی را تجربه كند.
ما هم خوبترین روزهایمان را در بیابانهای جنوب گذراندهایم.
جاهایی كه میتوان نامشان را سرزمین نور نهاد.
جاهایی كه زمانی عدهای از عاشقان و عارفان،
به فرمان حسین زمان خویش برای ستیز با ظلم،
گرد هم آمده بودند.
دعوتنامهای از سوی شهیدان آمده است.
بعضی میگویند «همت» است و عدهای میگویند «قسمت»؛
اما نه، به راستی «دعوت» است.
راستی چرا چنین مهمانیای را به راه انداختند؟
آیا تنها برای اینكه یادی از آن مردان عاشق كنیم و یا اینكه چند روزی را صفا كنیم و برگردیم و بعد از مدتی نیز فراموش كنیم و یا چند ماهی با شهدا زندگی كنیم؟
اگر هدف دعوت، فقط در این خلاصه شود كه بسیار كم است. بعید است ما را دعوت كنند برای مدتی خوب بودن. هدفی والا در كار است.
آری!
دعوت شدهایم كه معنای زندگی را بفهمیم.
بدانیم كه چگونه باید زیست.
معنای لذت و عشق را درك كنیم.
طعم زیبای عاشقی را بچشیم و با آن ادامه حیات دهیم.
بدانیم اگر تا به حال زندگی زیبا نداشتهایم،
چطور میشود زیبایش كرد و چطور میشود به هر كاری رنگ خدایی داد.
پس سفر میكنیم به همان جایی كه بوی خدا میدهد؛
بوی بهشت،
بوی حسین(ع)،
بوی علی(ع)،
بوی زهرا(س).
میهمان كسانی میشویم كه خاكی بودند در عین آسمانی بودن؛
كوچك بودند در نظر خود و بزرگ در نظر دیگران. آشنایانی بودند غریب.
جهت بازگشت به حالت قبل كليك كنيد .