و علت ديگر طغيان و تمرد شيطان كه در قران به آن تصريح شده است اين است كه وي كفر دروني داشت. در آية 34 از سوره مباركه بقره آمده است:
فَسَجدوا الّا ابليس ابي و استكبر و كان من الكافرين همه سجده كردند بجز ابليس كه از اين كار امتناع كرد و كبر وريزيد و او از كافران بود. در آيات گذشته خداوند مي فرمايد (خطاب به ملائكه و جن و از جمله ابليس) من از چيزهايي كه شما كتمان مي كنيد آگاهم. و بزودي آن چيز كه همان كفر ابليس است اشكار شود و اين معنا با جمله و كان من الكافرين (شيطان از كافران بود) مناسبت دارد چون در اين جمله نفرمود: ابليس از سجده امتناع ورزيد و تكبر كرد و كافر شد بلكه فرموده است: و از كافران بود.[8] و از كافر انتظار تعبد و اطاعت نمي رود.
خلاصه كلام اين است كه درست است كه ابليس به مراحلي از درجات دست يافت اما در آزمون خداوند رد شد و به اسفل سافلين سقوط كرد. چون که همه جن و انس مورد آزمون قرار مي گيرند اگر چه به مقامات معنوي دست يافته باشند. ابليس نيز از جمله بندگاني است که به خاطر تكبري كه در درون او بود اطاعت خدا را نكرد و از مقامات ظاهري که بدست آورده بود سقوط کرد.
[1] . اعراف/ 14.
[2] . صبحي صالح، خطبة قاصعه، ص 287، نقل از: مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، موسسه در راه حق، چاپ اول، ص 300.
[3] . نهج البلاغه، حكمت 217.
[4] . اعراف/ 12.
[5] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، بنياد علمي و فكر علامه طباطبايي، چاپ دوم، 1367، ج 8، ص 34.
[6] . اعراف/ 176.
[7] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 8، ص 501.
[8] . همان، ج 1، ص 187.