صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 23456
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 53 , از مجموع 53

موضوع: داستانهاى برگزيده از صحيفه سجاديه

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    مدير ارشد انجمن چند رسانه ای
    تاریخ عضویت
    August 2014
    شماره عضویت
    7103
    نوشته
    7,710
    صلوات
    5000
    دلنوشته
    24
    طـاقتم طاق شـــــد و از تو نیامــــــد خبری...
    تشکر
    26,141
    مورد تشکر
    15,181 در 6,458
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    دعای آن حضرت برای فرا رسیدن ماه رمضان




    فمن شهد منکم الشهر فلیصمه (174) .
    پس هر که در یابد ماه رمضان را باید روزه بگیرد .
    اللهـم صـل عـلی مـحـمـد و اله و قـفـنا فیه علی مواقیت الصلوات الخمس بحدودها التی حـددت و فـروضـهـا التـی فـرضـت و وظـائفـهـا التـی وظـفـت و اوقـاتـهـا التـی وقـت (175) .
    بـار خدایا بر محمد و آل او درود فرست و ما را در این ماه بر اوقات نمازهای پنجگانه با حدود و احکامش که مقرر نموده ای ، و واجباتش که واجب کرده ای و شروط و اوقاتش که شرط و تعیین گردانیده ای آگاه فرما .
    اللهـم اشـحـنه بعبادتنا ایاک و زین اوقاته بطاعتنالک و اعنا فی نهاره علی صیامه و فـی لیـله عـلی الصـلوة و التـضـرع الیـک و الخشوع لک و الذلة بین یدیک حتی لا یشهد نهاره علینا بغفلة و لا لیله بتفریط(176) .
    بـار خـدایـا مـاه رمـضـان را از عـبـادت و پـرستش ما سرشار ساز و اوقات آنرا به طاعت و فـرمـانـبـری از تـو زیـنـت ده و مـا را در روزش بـروزه داشـتن و در شبش به نماز و زاری بـسـوی تـو و فـروتـنی برای تو و خواری در برابر تو یاری فرما تا روزش بر ما به غفلت و بی خبری و شبش بتقصیر و کوتاهی گواهی ندهد .




    174- سوره بقره ، آیه 185
    175- صحیفه سجادیه دعای شماره 44
    176- همان
    امضاء
    .
    .



    اللهمّ عجّل لولیّک الفرج


    .


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #52

    عنوان کاربر
    مدير ارشد انجمن چند رسانه ای
    تاریخ عضویت
    August 2014
    شماره عضویت
    7103
    نوشته
    7,710
    صلوات
    5000
    دلنوشته
    24
    طـاقتم طاق شـــــد و از تو نیامــــــد خبری...
    تشکر
    26,141
    مورد تشکر
    15,181 در 6,458
    وبلاگ
    5
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    شناخت ماه رمضان





    از پیغمبر (ص ) رسیده :
    رمضان نامیده شده برای آنکه یرمض الذنوب است ، یعنی گناهان را می سوزاند (می آمرزد) .

    سـعـیـد ابـن سالم گفته :
    نزد حضرت باقر (علیه السلام ) بودیم و از رمضان سخن می گفتیم حضرت فرمود :
    نگویید این رمضان و نگویید رمضان رفت و رمضان آمد زیرا رمضان نـامـی
    از نـامـهـای خـدای تـعـالی اسـت نـمـی آیـد و نـمـی رود ،
    آنـکـه مـی آیـد و مـی رود ، زائل و نیست شونده است ،
    بلکه بگویید شهر رمضان (ماه رمضان )(177) .



    177- صحیفه سجادیه دعای شماره 44
    امضاء
    .
    .



    اللهمّ عجّل لولیّک الفرج


    .

  4. Top | #53

    عنوان کاربر
    مدیرارشد انجمن فن آوری و انجمن دفاع مقدس
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8676
    نوشته
    25,223
    صلوات
    71109
    دلنوشته
    439
    ازطرف مرحوم پدرم:خدابیامرزدشان "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل فَرَجَهم
    تشکر
    24,766
    مورد تشکر
    19,225 در 11,578
    وبلاگ
    37
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امام سجاد علیه‌السلام:


    مردى با خانواده خود سوار كشتى شد، و در دریا به حركت درآمد، كشتى شكست، و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت.

    زن بر تخته پاره‌اى قرار گرفت و موج دریا او را به یكى از جزیره‌هاى میان آب برد.

    در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مى‌كرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود، و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت
    ناگهان آن زن را بالاى سر خود دید به او گفت:
    آدمى زادى یا پرى؟
    زن گفت: آدمم
    دیگر سخنى نگفت، برخاست و قصد كرد که عمل حرامی را با زن انجام دهد.
    زن به خود لرزید
    راهزن سبب را پرسید
    زن با دست اشاره كرد از خدا مى‌ترسم
    راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شده‌اى؟
    زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه
    مرد راهزن گفت: با اینكه تو مرتكب چنین خلافى نشده‌اى از خدا مى‌ترسى درحالیكه من این كار را به زور به تو تحمیل مى‌كنم،
    به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از توام!
    راهزن پس از این جرقّه بیدار كننده برخاست و در حالیكه همّتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد.
    در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد،
    عابد به راهزن جوان گفت:
    دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!
    جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنه‌اى نمى‌بینم، تا جرات كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم.

    عابد گفت: پس من دعا مى‌كنم تو آمین بگو
    جوان پذیرفت،
    عابد دعا كرد، جوان آمین گفت
    ابرى بر آنان سایه انداخت، در سایه آن بسیارى از راه را رفتند، تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مى‌شدند، به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد.
    عابد گفت: تو از من بهترى، زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید.
    داستانت را به من بگو
    جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد.
    عابد به او گفت:
    بخاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.



    #عرفان_اسلامي_شرح_جامع
    #مصباح_الشريعة_ومفتاح_الحقي قة_ج١
    امضاء



صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 23456

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi