امروز، روز برات است و به قول مولانا:
برات عاشق نو کن رسید روز برات
زکات لعل ادا کن رسید وقت زکات
.نمی دانم که ساکن کجای ایرانید و اصلا" چنین رسمی در اطراف شما وجوددارد یا نه؟.اگر مثل من خراسانی باشید که با چنیی رسمی آشنائید.جدای از ما،گویا در نواحی دیگری از ایران هم این آئین گرامی داشته می شود.
به نقل از خبر گزاری مهر و خبری که حدود سال پیش با عنوان چراغ برات؛ آیین همنشینی خراسانیان با مردگان در آستانه نیمه شعبانکار کرده بود در این زمینه تو ضیحاتی می دهم:
- مردم خراسان در نیمههای ماه شعبان هر سال یعنی طی روز های دوازدهم تا چهاردهم شعبان با برگزاری مراسم مذهبی ویژه ای با عنوان برات یاد و خاطره عزیزان از دست رفته را گرامی داشته و به یاد مردگان خیرات می کنند.
- اگرچه آیین برات نیز همچون بسیاری از رسم ورسوم کهن ایرانی آن گونه که باید مورد نقد و بررسی قرار نگرفته، ولی اسنادی وجود دارد که این آیین زرتشتی در اثر مرور زمان رنگ اسلامی گرفته و در فرهنگ دینی و اسلامی نیز ورود یافته و همچنان نیز این سنت حسنه با جلای اسلامی در ایران زمین وجود دارد.گرامیداشت مردگان در بین ایرانیان ایرانیان از دیرباز برای رفتگان خود احترام خاصی قایل بوده و سعی می کرده اند که به نوعی روح آنان را از خود راضی نگه دارند و بر اساس همین سنت اساس مراسم گوناگونی برای تجلیل از مردگان و شادی روح آنها و طلب آمرزشان در نقطه نقطه ایران زمین وجود دارد که در استان خراسان به این رسوم "چراغ برات" می گویند که موضوع شناخته شده ای در بین ایرانیان به خصوص خراسانیهاست.
- این سنت حسنه در بین مردم استان تهران و برخی از دیگر از استانهای کشور در آخرین جمعه ماه اسنفد هر سال و در مناطق استانهای گیلان و آذربایجان و یزد نیز در برخی جمعه ماه رجب خیرات برای خیرات مردگان وجود دارد.
- اگرچه مراسم چراغ برات که در سه شب و روز یازده تا چهارده شعبان و یا دوازده تا 15 شعبان در استان خر اسان، ریشه دینی ندارد و در چند صد ساله حضور اسلام در ایران این سنت مورد تایید پیشوایان دینی قرار نگرفته ولی این سنت حسنه مربوط به ایران باستان است و به دلیل عجین شدن این رسوم با دین مبین اسلام تاکنون مخالفتی از سوی مراجع دینی با آن صورت نگرفته است.
- ایرانیان مسلمان شده به خصوص در قرون سوم و چهارم هجری تلفیقی شیرین و موفق از باورهای ایرانی پیشین و اسلامی خود ساختند، بدین گونه که هزار سال پیش در خراسان بزرگ عید یا مراسم لیله البرات یا لیله الصک را در نیمه شعبان ماه با همان رسوم و آیین ایرانی - زرتشتی اما با توضیح و توجیه اسلامی تدارک دیدند و برگزار کردند.
- ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی نیز در این مورد می گوید: سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم این ماه ایام البیض نام دارد و شب پانزدهم این ماه شب بزرگ است و لیله الصک و لیله البرات نام دارد، و عوام مردم بر این عقیده اند که صورت افرادی را که در آن سال باید بمیرند خداوند در آن شب به ملک الموت نشان می دهد.
البته جنوب خراسانی ها،حداقل تا جائی که من توی شهر خودمان دیده ام،بیشتر به مراسم روز برات،چهاردهم شعبان،بها می دهیم و من خودم اصطلاح چراغ برات را در اطراف و اکنافمان نشنیده ام.البته شاید در ساکنان قدیمی تر و اصیل تر شهر،چنین رسمی وجود داشته باشد.در اینجا،عمده کاری که عموم مردم انجام می دهند همان رفتن به قبرستان و پخش شیرینی و خرما و کماچ و از این دست خوراکی ها و هدیه ی ثواب آن به روح مردگان است.در قبرستان شهر ما، که حسابی خاکی و دارای فراز و نشیب های زیاد است ،رفتن از این طرف به آن طرف و دید و باز دیدهای فشرده از قبور مردگان واقعا" خسته کننده است.تازه خدا نکند که در آن روز شدت وزش باد زیاد باشد و به اصطلاح ما دولخباد شود.
البته این روز بیشتر برای کسانی مهم است که بعد از برات سال پیش کسی را از دست داده اند و به اصطلاح براتی اول مرده شان است.معمولا" شب جمعه ی قبل از برات،مردم به خانه ی مرده های برات اولی!! می روند و بازماندگان را تسلای چند باره می دهند..یک نوع نان تقریبا" گرد و در روغن سرخ شده که به آن تابه(یا روغن جوشی)-البته در الفش به حالت آ تلفظ نمی شود و کلمه می شود چیزی توی مایه های تبه- گفته می شود هم از خوراکی های ویژه ی این ایام است که چه در قبرستان و چه به صورت حضوری وتحویل در درب منزل سرو می شود؛و من هم صد البته عاشق این خوردنی ام.
این روزها و با گردش ایام،روز برات در ایام تابستان به وقوع می پیوندد.اما زمانی که من بچه تر بودم و دوران تحصیل راهنمائی و دبیرستان را سپری می کردم،روز برات روز فرار از مدرسه بود.البته کلا" این روز و به خصوص صبح روز برات، شهر کمی حالت تعطیلی به خود می گیرد و حتی کارمندان محترم دولت هم تا حدی جیم می زنند تا به براتی جاتشان برسند؛اما قول و قرارهای فرار ازمدرسه و تعطیل کردن آن مزه ی دیگری داشت.یادش بخیر.