نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: در احکام نکاح

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    127
    نوشته
    1,150
    تشکر
    122
    مورد تشکر
    744 در 465
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض در احکام نکاح

    جامع عباسی، باب یازدهم، در نکاح واجب و سنت

    بدانکه مکروه است نکاح زنان سفیه، و نکاح دختری که نگاه به عورت مادر او کرده باشند، و نکاح زن سنی، و نیز از مکروهات است: عقد کردن در وقتی که قمر در برج عقرب باشد، و عقد کردن در سه روز آخر ماه، و ترک بسم الله کردن در حالت دخول، و در حال جماع نگاه کردن به فرج زن، ولی کراهت دیدن اندرون آن بیشتر است و بعضی مجتهدین این را میدانند، و در حدیث آمده است که اگر فرزندی در این حال حاصل آید کور خواهد بود. و مکروه است سخن گفتن در حال جماع خصوصآ مرد را، مگر ذکر خدای تعالی(!)، چه در حدیث آمده که اگر در حال جماع سخن گویند فرزندی که حاصل شود گنگ خواهد بود. و مکروه است نکاح زن با مرد فاسق خصوصآ اگر شرابخوار یا سنی یا مستضعف باشد، و مکروه است نکاح کردن زنان سیاه پوست سوای زنان مملکت نوبی، و مکروه است ریختن منی در غیر فرج زن آزادی که به عقد دوام او را خواسته باشند، بی اذن او، و مکروه است خوابیدن میان دو زن آزاد، اما خوابیدن میان دو کنیز مکروه نیست.

    و حرام است دخول کسی بر کنیزی که پسر او بدو دخول کرده باشد، اما اگر هر یک از پدر و پسر زن یکدیگر را به شبهه دخول کنند(!) آیا بر دیگری حرام میشود یا نه میانه مجتهدین در آن اختلاف است، واضح آن استکه حرام نمیشود.همچنین خلاف است میانه مجتهدین در اینکه کنیزی را که پدر یا پسر دست به شهوت به او مالیده باشند یا نگاه کرده باشند به جائی که غیر از آقا کسی دیگر دست نتواند مالیدن و نگاه کردن، آیا به مجرد نگاه کردن یا دست مالیدن یکی حرام مؤبد میشود بر دیگری، اقرب آن است که حرام نمیشود بلکه مکروه است. و بعضی مجتهدین بر آنند که اگر پسر دست مالیده باشد بر پدر حرام نمیشود، اما اگر پدر دست مالیده باشد بر پسر حرام میشود.


    و اگر زن بزرگ شخصی زن کوچک او را شیر دهد(!) هر دو بر شوهر حرام میشوند هر گاه به زن بزرگ دخول کرده باشد. و اگر دخول نکرده باشد زن بزرگ حرام میشود و بس.

    و زنانی که شوهر داشته باشند و جمعی با ایشان زنا کنند در اینصورت آن زنان بر آنهائی که به آنها دخول کرده اند حرام مؤبد میشوند.

    و دختران عمه و خاله بر کسی که با عمه و خاله خود زنا کند حرام مؤبد میشوند. اما اگر به عمه وخاله به شبهه دخول کرده باشد یا عقد دختران ایشان پیش از زنای ایشان واقع باشد حرام نمیشود.

    و حرامند مادران و دختران و خواهران مردانی که با ایشان لواطه کرده باشند و تمام یا قسمتی از حشفه (آلت) در مقعد ایشان غایب شده باشد. در این صورت مادران و خواهران و دختران شخص لواط دهنده بر لواط کننده حرام مؤبد میشوند هر گاه عقد ایشان پیش از لواط کردن نباشد، ولی میان مجتهدین خلاف است در حرام بودن مادر او (!) و دختر او، اما یقین است که دختر خواهر او حرام نمیشود.

    و در حرام بودن جمع میانه عمه و خاله و دختر برادر و دختر خواهر هر گاه کنیز باشند خلاف است میانه مجتهدین، و افضل المتأخرین بهاء الملة والدین محمد طاب ثراه نیز در این مسئله با ایشان متفق بوده اند، زیرا که د راین باب حدیثی بنظر نرسیده است.

    و دختری که هنوز نه سال نداشته باشد و شوهر با او دخول کند و مخرج حیض و بول یا مخرج بول و غایط او یکی شود بر شوهر خود حرام مؤبد میشود، اما اگر دختر بالغ باشد و شوهرش چون با او دخول کند این حال واقع شود آیا حرام مؤبد میشود یا نه؟ میانه مجتهدین در آن خلاف است. همچنین خلاف است در اینکه اگر بکارت دختری را با انگشت ببرند آیا حرام مؤبد میشود یا نه؟ و اقرب آن است که حرام میشود.

    و هر گاه هر یک از دو شخص، دختر خود را به نکاح دیگری دهند که مهر هر یک از آنها فرج دیگری باشد این نکاح باطل است و آنرا شقار میگویند.
    امضاء
    12سال اهنگر نفس خود بودم برکوره ریاضت می نهادم و بر اتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمت می نهادم و پتک ملامت بر او می کوفتم تا نفس خویش را اینه ساختم و اسلامی تازه اوردم و همه خلق مرده دیدم.
    *بایزید بسطامی*
    مركز انجمنهاي اعتقادي گنجينه الهي:http://ganjineh-elahi.com/
    مركز انجمنهاي تخصصي گنجينه دانش:http://www.ganjineh-danesh.com/forum.php

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    127
    نوشته
    1,150
    تشکر
    122
    مورد تشکر
    744 در 465
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : در احکام نکاح

    جامع عباسی، باب دوازدهم، اقسام طلاق

    -- بدانکه در خوابیدن شب پیش زنان میانه مجتهدین اختلاف است که آیا واجب است یا نه؟ بعضی از مجتهدین گفته اند که واجب نیست مگر آنکه میانه ایشان ابتدا به قسمت کند و بعضی از مجتهدین بر آنند که اگر کسی یک زن داشته باشد قسمت واجب نیست. پس اگر مرد زیاده از یک زن دائمی نداشته باشد بر او لازم است که در هر چهار شب یک شب نزد او بخوابد. پس اگر دو زن داشته باشد دو شب پیش ایشان بخوابد و دو شب دیگر هر جا که خواهد بخوابد، و اگر سه زن داشته باشد سه شب پیش او بخوابد و یکشب هر جا که خواهد بخوابد، و اگر چهار زن داشته باشد واجب است که هر شب پیش یکی از آنها بخوابد. و روز پیش زنان بودن لازم نیست.

    و در شب خوابیدن میانه زنان ابتدا به زنی کند که نام از به قرعه بیرون بیاید. و اگر کسی یک زن آزاد داشته باشد و یک کنیز، دو شب پیش زن آزاد بخوابد و یکشب پیش کنیز و پنج شب دیگر هفته ( البته شرعأ اشکالی ندارد که هفته هشت شب داشته باشد.) هر جا که خواهد بخوابد. و اگر شوهر به سفر رود شب خوابیدن پیش زنان ساقط میشود، و آیا قضای آن شوهر واجب است یا نه؟ میانه مجتهدین در این باره اختلاف است. و واجب در شب خوابیدن پیش زن آن است که نزدیک او بخوابد،اما دخول کردن بر زن لازم نیست مگر در چهار ماه یکنوبت.و کسیکه بواسطه مانعی شب پیش زنان خود نتواند خوابید چون پاسبانان و شبگردان، روز ایشان بجای شب ایشان است.

    و اگر دختر بکر به خانه شوهر آرند باید هفت شب پیش او خوابیدن و اگر بکر نباشد سه شب پیش او بخوابد. و جائز نیست که زن عوض شب خوابیدن چیزی از شوهر بگیرد، و اگر شوهر در شب پیش زنان بر ایشان ظلم کند واجب است که آن را قضا کند بقدر آنچه پیش ایشان نخوابیده باشد.

    -- بدانکه به محض دخول کردن در قُبُل یا دُبُر زن، پرداخت مهر او واجب میشود، خواه به عقد صحیح باشد و خواه به شبهه، و ممکن نیست که دخول بی مهرباشد. و واجب نیست در یکبار دخول کردن الا یک مهر، مگر در پنج موضع:

    اول آنکه شخصی کنیز دیگری را به شبهه دخول کند و در اثنای دخول کردن آقای آن کنیز او را بفروشد و تا تمام نشدن دخول در ملک آقای دوم باشد، و بعضی از مجتهدین گفته اند که در این صورت دخول کننده دو مهر میدهد، یکی به آقای اول و یکی به آقای دوم.

    دوم آنکه زن پسر را پدر به شبهه دخول کند، در این صورت بعضی از مجتهدین بر آنند که پدر دو مهر میدهد، یک به زن جهت دخول به او و یک مهر به پسر خود جهت فسخ نکاح میانه پسر و زن.

    سوم آنکه شخصی زنی را نکاح کند و پسر او دختر آن زن را نکاح کند، آنگاه دختر را پدر به شبهه وطی کند و مادر را پسر، در اینصورت هر کدام زودتر دخول کرده باشد مهر آن زنی را که به شبهه دخول کرده باضافه نصف مهر زن خود را میدهد، و آنکس که بعد از او دخول کرده نیز یک مهر و نصف میدهد و در نصف مهر رجوع میکند بر کسیکه پیشتر دخول کرده باشد.پس آن کس که پیشتر دخول کرده باشد دو مهر میدهد.

    چهارم آنکه هر گاه شخصی دو زن را در دو وقت عقد کرده باشد و با زنی که آخر عقد کرده است دخول کند، و آنگاه ظاهر شود که یکی مادر و دیگری دختر بوده، در این صورت آن زنی که به شبهه دخول به او واقع شده تمام مهر را میگیرد و آن زنی که پیشتر عقد او کرده اند نصف مهر را میگیرد، پس به سبب دخول کردن یک مهر و مصف میدهد. پنجم آنکه با زن یائسه یعنی زنی که از حیض دیدن مآیوس شده باشد دخول کند و در اثنای دخول کردن او را طلاق گوید در اینصورت مهر مسمی و مهرالمثل به آن زن میدهد، و اگر در ثانی عقد کند دو مهر مسمی میدهد.
    امضاء
    12سال اهنگر نفس خود بودم برکوره ریاضت می نهادم و بر اتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمت می نهادم و پتک ملامت بر او می کوفتم تا نفس خویش را اینه ساختم و اسلامی تازه اوردم و همه خلق مرده دیدم.
    *بایزید بسطامی*
    مركز انجمنهاي اعتقادي گنجينه الهي:http://ganjineh-elahi.com/
    مركز انجمنهاي تخصصي گنجينه دانش:http://www.ganjineh-danesh.com/forum.php

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    127
    نوشته
    1,150
    تشکر
    122
    مورد تشکر
    744 در 465
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : در احکام نکاح

    جامع عباسی، باب دوازدهم، در شروط طلاق

    -- بدانکه: هر یک از مرد یا زن پیش از عقد نکاح دیوانه باشد، خواه دیوانگی او دائمی باشد و خواه دوری، و خواه دخول کرده باشد و خواه نکرده باشد، فسخ نکاح میتواند کرد، اما اگر بعد از عقد دیوانگی حادث شود در اینصورت مرد نکاح را فسخ میتواند کرد، اما زن نکاح را فسخ نمیتواند کرد.

    -- و اگر مرد پیش از عقد خصی باشد یعنی خصیه نداشته باشد زن فسخ نکاح خود میتواند کرد، اما اگر بعد از عقد حادث شود فسخ نمیتواند کرد. همچنین است حکم کسیکه خصیه او را کوفته یا بریده باشند پیش از دخول، ولی اگر بعد از دخول باشد درباره خصیه بریده مجتهدین را دو قول است: اگر یک خصیه را بریده باشند و خصیه دیگر باشد زن اختیار فسخ ندارد.

    -- و اگر زن قرن داشته باشد و قرن چیزی است مشابه استخوان که در فرج زن بهم می رسد و مانع از دخول کردن میشود، در اینصورت مرد فسخ نکاح او میتواند کرد.


    -- و اگر زن عفل داشته باشد، و آن چیزی است که در فرج زن بهم میرسد مشابه گوشت پاره که مانع دخول میشود، در اینصورت بر قول بعضی از مجتهدین مرد را فسخ نکاح او میرسد.

    -- و اگر زن رتق داشته باشد و آن بهم آمدن فرج و روئیدن گوشت روی آن است بنوعی که دخول کردن به آن دشوار باشد، بر قول بعضی از مجتهدین مرد در این صورت فسخ نکاح او میتواند کرد.

    -- و اگر مخرج بول وحیض یا مخرج بول وغایط زن یکی باشد، در اینصورت مرد فسخ نکاح او میتوان کرد.

    -- و اگر هر یک از زن و شوهر خنثی باشد، در این صورت بعضی از مجتهدین گفته اند که فسخ نکاح میتوان کرد.

    -- و بدانکه خیار فسخ فوری است، و در فسخ کردن نکاح به عیب اذن حاکم شرع شرط نیست.

    -- و اگر هر یک از زن یا شوهر جذام داشته باشند فسخ نکاح میتواند کرد، ولی بعضی از مجتهدین جذام را فقط در زن عیب میدانند و میگویند اگر مرد جذام داشته باشد زن فسخ نکاح او نمیتواند کرد.
    امضاء
    12سال اهنگر نفس خود بودم برکوره ریاضت می نهادم و بر اتش مجاهده می تافتم و بر سندان مذمت می نهادم و پتک ملامت بر او می کوفتم تا نفس خویش را اینه ساختم و اسلامی تازه اوردم و همه خلق مرده دیدم.
    *بایزید بسطامی*
    مركز انجمنهاي اعتقادي گنجينه الهي:http://ganjineh-elahi.com/
    مركز انجمنهاي تخصصي گنجينه دانش:http://www.ganjineh-danesh.com/forum.php

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi