صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30

موضوع: ║✿║ مقايسه گونه‌شناسي موعود و منجی «شیعه» با موعود و منجی «مسیحیت» ║✿║

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض ║✿║ مقايسه گونه‌شناسي موعود و منجی «شیعه» با موعود و منجی «مسیحیت» ║✿║







    چکیده

    در اين مقاله، سعي بر اين بوده است كه مقايسه ­اي بين گونه ­شناسي
    منجي موعود مسيحي، حضرت عيسي عليه السلام ومنجي موعود شيعه، حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف انجام دهد.


    در اين نوشتار، هر يك از دو منجي، از نظر تبار­شناسي، خصوصيات فردي و نقش و جايگاه، ارزيابي و وجوه تفاوت و تشابه اين دو، بررسي شده است.
    در انتها تأكيد دارد كه مصداق واقعي منجي، يك شخص است و آن هم بر منجي موعود اسلامي تطبيق دارد؛ هر چند بازگشت عيسي مسيح عليه السلام در آخرالزمان قابل انكار نيست؛ ولي نه به عنوان منجي، بلكه به عنوان مددكار حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در آخرالزمان مي­آيد و او را ياري
    میدهد












    امضاء

  2. تشكرها 4

    *~* مهسا *~* (13-07-2012), مدير اجرايي (13-07-2012), نرگس منتظر (08-09-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    مقدمه


    موعود باوري و منجي گرايي به معناي اعتقاد به رهاننده‌اي كه با آمدنش رنج ها و سختي ها، ناكامي ها و بي عدالتي ها، به خوشبختي ها و آرامش ها، بدل مي­شود، مورد اتفاق همه اديان الهي است.
    انديشة نجات، از مهم‌ترين دغدغه هاي عمومي بشر، به ويژه بشر امروزي است كه از رنج و سختي هاي زندگي و بي عدالتي هاي روزافزون به ستوه آمده و راه رهايي و نجاتي را جست‌وجو مي كند.


    در ميان اديان ابراهيمي، دو دين اسلام (شيعه اماميه يا همان شيعه دوازده امامي) و مسيحيت (که رابطه تنگاتنگي با دين يهود دارد و بسياري از آموزه هايش را از آن دين اخذ كرده است؛ يعني بستر ظهور مسيحيت كاملاً يهودي بوده، ولي كم كم مسير خود را مشخص كرده و عنوان يك دين مستقل از يهود را يافته است) و پيروان آن دو دين، به اين مسأله مهم، بي توجه نبوده و اهميت ويژه‌اي براي آن قائل شده اند و صريحاً در اين باب اظهار نظر كرده اند.


    در اين نوشتار، به مقايسه گونه شناسي منجي موعود دو دين ابراهيمي اسلام (شيعه) و مسيحيت مي­پردازيم؛
    يعني با بيان ماهيت و نوع منجي، مي­توانيم به تبيين مواردي همچون ماهيت موعود، ماهيت وعده، رسالت معنوي يا اجتماعي، نقش كيهان شناختي موعود و…. دست يابيم تا در ساية اين واكاوي و بررسي، به اين پرسش، پاسخ دهيم كه آيا منجي موعود مسيحيت، قابل انطباق با منجي موعود شيعه مي باشد يا نه؟
    و در هر صورت، منجي واقعي كيست؟ آيا يك منجي مي آيد يا دو منجي، يا احتمال ديگري در ميان است؟ اين امر مي تواند فضايي مناسب را براي گفت‌وگو ميان اسلام و مسيحيت فراهم آورده و در نزديك‌تر شدن ديدگاه پيروان اين دو دين به يك‌ديگر به شايستگي كمك كند.














    امضاء

  5. تشكرها 5

    *~* مهسا *~* (13-07-2012), مدير اجرايي (13-07-2012), نرگس منتظر (08-09-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    گونه شناسي موعود مسيحيت

    الف - تولد معجزه آسا


    مادر حضرت عيسي عليه السلام، منجي موعود مسيحيان، بدون واسطه پدر و از روح‌القدس باردار شد.
    شوهرش يوسف، اراده كرد او را به پنهاني رها كند؛ اما فرشته خداوند در خواب بر وي ظاهر شده، گفت:
    «اي يوسف، پسر داوود! از گرفتن زن خويش مريم مترس؛ زيرا آنچه در وي قرار گرفته است، از روح­ القدس است و او پسري خواهد زاييد و نام او را عيسي خواهي نهاد؛ زيرا او امت خويش را از گناهانشان خواهد رهانيد.»
    چون يوسف از خواب بيدار شد، چنانچه فرشته خداوند بدو امر كرده بود، به عمل آورد و زن خويش را گرفت و تا پسر نخستين خود را نزاييد، او را نشناخت و او را عيسي نام نهاد.» (متي1: 25-18)


    از نگاه منابع اسلامي، يهوديان در هنگام تولد حضرت مسيح، تهمت­ها و نسبت­هاي ناروايي درباره مريم رواج دادند كه گويي او زني آلوده دامن است.
    در قرآن كريم، اين اتهام زشت يهوديان به حضرت مريم، «بهتاني عظيم» قلمداد شده است و سخت به نكوهش يهوديان مي­پردازد و مي­فرمايد:



    به سبب كفر ايشان و آن تهمت بزرگ كه به مريم زدند، آنان را به عقوبت گرفتار مي­كنيم. (نساء: (4)، 156)».










    امضاء

  7. تشكرها 5

    *~* مهسا *~* (13-07-2012), مدير اجرايي (13-07-2012), نرگس منتظر (08-09-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    گونه شناسي موعود مسيحيت

    ب - مصلوب شدن و عروج آسمانی

    ماجراي مصلوب شدن حضرت عيسي عليه السلام از ديدگاه مسيحيان با اسلام متفاوت است.
    اناجيل­ چهارگانه، به طور مشروح به بيان ماجراي دست‌گيري و مصلوب شدن حضرت عيسي پرداخته­ اند.

    بنابر آنچه مسيحيان اوليه گفته ­اند، حضرت عيسي نه تنها قتل خود را به دست مخالفان پيش­بيني مي­فرمود، بلكه مي­دانست چه كسي به او خيانت خواهد كرد و او را خواهد فروخت؛
    از اين رو يك مجلس ساده آراست و غذايي با ياران خود براي آخرين بار صرف كرد تا آنكه دوازده تن حواريان خود را آمادة مفارقت خويش كند.


    اندكي بعد از آن در باغي كه جثسيماني نام داشت، يكي از شاگردان موسوم به يهوداي اسخريوطي او را به جمعي كه با چوب و شمشير به سراغ او آمده بودند، تسليم كرد.
    آن‌ها را رئيس كاهنان در پي او فرستاده بود؛ پس آن‌ها عيسي را نزد مجمع كاهنان و اصل شورا برده، همه او را به جرم گفتن كفر، به قتل محكوم ساختند.
    آن‌گاه او را نزد پيلاطس رومي بردند و از او خواستند كه حكم را اجرا كند.


    سه ساعت از نيمه روز گذشته بود كه او را به پاي چوبه دار آوردند . جماعت در اطراف او فرياد بر مي­آوردند و او برايشان دعا مي­كرد و مي­گفت:
    «اي پدر! اين‌ها را بيامرز زيرا كه نمي­دانند چه مي­كنند» (لوقا34: 23).
    پس مسيح، به آواز بلند گفت: «الهي! الهي! چرا مرا ترك كردي؟» و جان، تسليم حق كرد.


    به عقيده مسيحيان، عيسي تحمل رنج كرد، تا آن كه ابناي نوع خود را كفاره داده، آمرزيده سازد. براي آن كه در روز سبت، جسد او بر فراز صلابه باقي نماند، شخص دولتمندي، به‌نام يوسف آريماتيا كه از اعضاي شوراي كاهنان بود، كالبد او را در قبري نو كه از سنگ براي خود تراشيده بود گذاشت.

    صبح روز سوم، بعضي از زنان اقارب عيسي عليه السلام پيش از اين كه راه مراجعت به جليل را پيش گيرند به طلب قبر او رفتند؛ ولي آن را تهي يافتند
    . هنگامي كه سرگردان، عازم بازگشت شدند، ناگهان فرشتگاني ظاهر شده، به آن‌ها گفتند:
    «عيسي از مردگان برخاسته است». (جان باير ناس، 1383: ص60-64)


    بر خلاف كتاب مقدس، منابع اسلامي، مصلوب شدن حضرت عيسي عليه السلام را تأييد ­نكرده، به صراحت، مصلوب و كشته شدن حضرت عيسي عليه السلام را رد مي‌نمايند:
    او را نكشتند و به صليب نكشيدند و امر بر آنان مشتبه شد. به يقين، او را نكشتند؛ بلكه خداوند، او را به سوي خود بالا برد (نساء (4): 157و158).









    امضاء

  9. تشكرها 5

    *~* مهسا *~* (14-07-2012), مدير اجرايي (13-07-2012), نرگس منتظر (08-09-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    گونه شناسي موعود مسيحيت

    ج - القاب و اسماء

    القاب و اسماي بيان شده براي حضرت مسيح عليه السلام در اناجيل و قرآن كريم، هر يك جنبه­ اي از رسالت او را بيان مي­كنند. مهم‌ترين اين اسما و القاب، بدين قرارند:


    1. عيسي: منجي موعود مسيحيان را ابتدا يشوع (يهوشاعا، يسوع) مي­ناميدند كه واژه‌اي عبري و به معناي نجات خدا است. اين كلمه در ميان روميان و يونانيان به «يسوس» تبديل گرديد و همين واژه در زبان عربي «عيسي» شد (توفيقي، 1384: ص130). انجيل، اين واژه را «خداوندِ نجات دهنده» معنا كرده است كه امت خويش را از گناهانشان خواهد رهانيد (متي21: 1).


    2. پسر انسان: اين عنوان، بيش از هشتاد بار در عهد جديد بر آن حضرت اطلاق شده است. كتاب دانيال از پسر انسان نام مي­برد و او را شخصيتي مطرح مي­كند كه پيش از تنگي واپسين روز خواهد آمد و خدا، داوري و پادشاهي را به او خواهد سپرد. مسيحيان ايمان دارند كه عيسي آن روزها را تحقق مي­بخشد (ميشل، 1377: ص69).


    3. پسر خدا: اين لقب در عرف مسيحيان به معناي تولد جسماني عيسي از خدا نيست؛ بلكه منظور از اين لقب، آن است كه ايمانِ خود را به ارتباط صميمانه و استوار عيسي با خدا بيان كنيم (ميشل، 1377: ص68).



    4. مسيح: مسيح را مي­توان نام دوم عيسي دانست (ميشل، 1377: ص70). انجيل چهارم پر از لفظ مسيح از كلمه عبري ماشياح (مسياح) به معناي «تدهين شده» است.
    در دين يهود، افراد را به منظور مأموريت­هاي مهم مذهبي با روغن مخصوص مسح مي­كردند؛ به همين سبب، چنين افرادي از ويژگي­هاي خاصي برخوردار بودند و ميان مردم افرادي مقدس و محترم شناخته مي­شدند (زيبايي نژاد، 1382: ص18).



    در قرآن كريم از عيسي عليه السلام با نام­هاي «مسيح»، «روح­الله»، «عبدالله»، «مبارك» و «كلمة الله» نام برده شده است.
    در منابع روايي نيز «روح ­الله» لقب عيسي بن مريم است. از ديگر القاب وي مي­توان به «معلم الخير (استاد نيكي)» و «روح­ الأمين» اشاره كرد
    (حيدري كاشاني، 1388: ص476).







    امضاء

  11. تشكرها 4

    *~* مهسا *~* (14-07-2012), مدير اجرايي (15-07-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    گونه شناسي موعود مسيحيت

    د- ویژگیهای ظاهری

    در منابع مسيحيت، حضرت عيسي عليه السلام حضوري كم رنگ دارد و چندان از ويژگي­ها و خصوصياتش گفت‌وگو نمي­شود.
    از لابه‌لاي كتاب مقدس به برخي صفات رفتاري آن حضرت دست مي­يابيم كه به آن مي­پردازيم:

    جيمز هاكس در قاموس كتاب مقدس، عيسي را شخصي معتدل القامه با موهاي مي گون و طلايي رنگ و صاف كه در مقابل گوشها مجعد و درخشان بود توصيف مي­كند.
    موهايش را به دو نيم تقسيم مي­كرد. پيشانيش مستوي و نرم بود، رويش بي عيب و مايل به قرمزي بود و ريش كامل و تمام، به رنگ موي سرش داشت. داراي چشماني کبودرنگ و درخشنده و دستاني خوش ترکيب بود
    (هاكس، 1377: ص807).


    در مقابل، منابع اسلامي ما خصوصاًَ روايات اهل بيت عليهم السلام دربارة شخصيت عيسي بن مريم عليه السلام اطلاعات مفيدي ارائه مي­دهد كه به آن اشاره مي­شود:


    از نظر ظاهري، داراي قامتي ميانه، سيمايي سفيد مايل به سرخي و موهاي مجعد بود. همچون برخي پيامبران، مختون متولد شد.در سه سالگي، حجت خدا بر بندگان خدا و حتي بر يحيي عليه السلام بوده و در هفت سالگي به رسالت رسيد؛ اما در سي سالگي بود كه مأموريت يافت رسالت خود را بر بني اسرائيل آشكار كند.
    در كوه ساعير بود كه از سوي خداوند به وي وحي رسيد و در زمان عروج، سي و سه ساله بود.
    (زيبايي نژاد، 1382: ص66-68 -‌69)









    امضاء

  13. تشكرها 4

    *~* مهسا *~* (15-07-2012), مدير اجرايي (15-07-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    گونه شناسي موعود مسيحيت


    ه - ویژگی های اخلاقی و رفتاری

    بسيار کم حرف بود. هيچ گناه صغيره و كبيره و ترك اولايي را مرتكب نشد (زيبايي نژاد، 1382: ص66-69).
    بر خلاف شريعت موسي عليه السلام كه هم سياسي و هم روحاني بود، اصول و تعاليم عيسي مسيح عليه السلام فقط روحاني است.
    آن حضرت از اقدام سياسي بر ضد حكومت ممانعت مي­كرد ـ او به شدت از جنگ و خون ريزي وخشونت، متنفر بود و براي ايجاد آشتي و صلح و اصلاح، از حق خود مي­گذشت (متي38: 5) و به ديگران نيز توصيه مي­کرد که چنين کنند.
    مطيع مقررات حكومتي و مخالف به‌ كارگيري شمشير بود. در عين حال، وي شخصي شجاع بود (متي12: 21) كه در مقابل روحانيت فاسد، آشكارا قيام كرد (متي12: 21).
    او شخصي بسيار فروتن و متواضع بود (يوحنا4: 13.) و در شام آخر، پاي شاگردان را به دست خويش شست‌وشو داد.
    حضرت عيسي عليه السلام بسيار غيور، مظلوم، صبور (متي29: 11) و حليم، با محبت (متي9: 15) و مطيع خداوند بود (متي 10: 15). او خود را عبد (سوره مريم: 19، آيه30) و بنده خدا مي دانست. علاوه بر اين، حضرت عيسي شخصي سخندان و منطقي، زيرك، هوشيار و حاضرجواب بوده است كه مضامين اناجيل، گوياي اين حقيقت است
    (انجيل لوقا20: 20، انجيل متي15: 22).

    از نظر اخلاقي و زهد و ورع و كثرت عبادت، مثال زدني بود.
    بسيار روزه مي­گرفت، لباس خشن مي­پوشيد و نان جو مي­خورد. آن‌گاه كه آفتاب غروب مي­كرد، هر جا بود، به نماز مي ­ايستاد و در حال عبادت بود، تا خورشيد طلوع مي­كرد.
    به محتاجان رسيدگي مي­كرد. براي خود غذايي ذخيره نمي­كرد و مي­فرمود: «همان خدايي كه غذاي صبح مرا داده است شامگاهان نيز مرا طعام خواهد داد».


    او از نگاه شهوت آلود به زنان و معاشرت با آنان شديداً گريزان بود.
    عيسي عليه السلام گريه را با خنده مي­ آميخت. گاهي لبخند بر لب داشت و گاه مي­گريست. در ماه ذي‌حجه حج به جا مي­آورد (زيبايي نژاد، 1382: ص68).












    امضاء

  15. تشكرها 4

    *~* مهسا *~* (17-07-2012), مدير اجرايي (17-07-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    گونه شناسي موعود مسيحيت


    و- نقش و جایگاه


    در مسيحيت دو گونه نجات، و به تبع آن، دو گونه منجي تصور مي‌شود (صادق نيا محراب، 1389: ص232-239).



    الف. نجات سيال، شخصي و ميانجي گرايانه: اين درك از نجات، به رستاخيز حضرت عيسي عليه السلام ارتباط چنداني ندارد و كاملاً با همان زندگي اوليه او سازگار است.
    اين نجات، ثمره ميانجي گري عيسي عليه السلام است، نه منجي گري­ اش. در اين معنا از نجات است كه عيسي با فديه كردن خود، رابطه ميان انسان و خدا را اصلاح مي­كند؛
    «مسيح بره خدا بود كه گناهان جهان را بر مي­دارد» (يوحنا29: 1).

    بنابراين اين‌گونه نجات به معناي رهايي از تقصير يا گناه يا رهايي از پيامدهاي آن، در اين جهان و حيات آخرتي است. بر اين اساس، نجات بخشي عيسي عليه السلام سيال و غير زمان مند (هر زمان به عيسي ايمان آورده شود، نجات مي‌يابد)، فردي و غير آخرت شناختي (بي‌ارتباط با پايان تاريخ) است.
    اين گونه نجات بخشي را بهتر است از مقولة مباحث موعودباوري بيرون دانست.



    ب. نجات جمعي، زمان مند و منجي گرايانه: در اين نگاه، عيسي عليه السلام در بازگشت مجدد خود، كار شاهانه‌اي انجام خواهد داد كه همان تشكيل حكومتي است فراگير كه پيام انجيلي را به همه مردم مي­رساند.
    (تيليخ پل، 1381: ص232).
    در اين درك از نجات، با يك منجي روبه‌رو هستيم، نه يك ميانجي. اين‌گونه نجات به اجماع تمام مسيحيان، رهايي بخشي عيسي به معناي نجات بخشيدن از پراكندگي، ظلم و نابساماني است؛ امري كه در ساية تشكيل يك حكومت مركزي عملي مي‌شود. نجات بدين معنا، نجاتي زمان مند (در زمان مشخصي طبق پيش‌گويي­ها تحقق مي­پذيرد)، اجتماعي و معنوي (هم به نجات معنوي مي­انديشد، هم به رفاه دنيوي)، فرا ملي (داراي رسالت جهاني) و روبه آينده است.
    در اين گونه نجات، با منجي­ اي روبه‌رو هستيم كه علاوه بر توجه به رستگاري معنوي، اهدافي چون برپايي عدل، امن و رفاه اجتماعي را هم در نظر دارد.








    امضاء

  17. تشكرها 4

    *~* مهسا *~* (18-07-2012), مدير اجرايي (18-07-2012), خادم کریمه اهل بیت (11-09-2012)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    گونه شناسي موعود مسيحيت

    اكنون با عنايت به اين دو ديدگاه درباره منجي مسيحيت و با عنايت به منابع شيعي، نقش و جايگاه عيسي عليه السلام را بررسي مي‌كنيم:


    1. نبي: عيسي نبي خوانده شده؛ يعني كسي كه پيام خدا را براي انسان آورد و انحرافات رهبران ديني و ستمكاري به بينوايان را محكوم كرد (ميشل1377: ص71).
    او از پيامبران اولوالعزم است و داراي مقام عصمت. دو اسم اعظم از اسماي الهي را مي­دانست. او به منظور تبليغ رسالت خود، بسيار مسافرت مي­كرد و در قالب مثال، موعظه مي­فرمود (زيبايي نژاد، 1382: ص66-69).


    2. منجي: وي منجي ناميده شده؛ يعني كسي كه خدا نجات بشر را به دست او تحقق مي­بخشد (همان).

    3. صاحب معجزه: كتاب مقدس گزارشاتي از كرامات و معجزات حضرت عيسي عليه السلام نقل مي­كند؛ همچون شفاي ديوانگان (. لوقا35: 4)، شفاي از پيسي (لوقا، 11: 5-12)، شفاي مفلوج (مرقس5: 11-12)، شفاي كور (يوحنا9: 6-7.) و شفاي كر و لال (مرقس7: 32-35)، راه رفتن بر روي آب (متي25: 14)، زنده كردن مردگان (لوقا7: 12 -16) و غيره. اما در ميان روايات و آيات قرآن كريم، معجزاتي از حضرت عيسي عليه السلام ذكر مي­شود كه بسيار شگفت­آور و براي تأثيرگذاري، بسيار مهم­تر از معجزات منابع مسيحي است؛ همچون سخن گفتن عيسي عليه السلام در گهواره آن هم با محتوايي بسيار عميق، همراه با پيش­گويي از آينده كه خود سندي بر حقانيت او مي­باشد (مريم (19): 30-33) يا طلب مائده آسماني و اجابت از طرف خداوند متعال (مائده (5): 114-115) و نيز خلقت پرنده از گل (آل عمران (3): 49).









    امضاء

  19. تشكرها 3


  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,729
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,631 در 2,117
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    ادامه پست قبلی

    4-عيسي در جايگاه خدا:

    اناجيل هم نوا به عيساي بشري اعتقاد دارند؛ اما در انجيل يوحنا عيسي حكمت خدا خوانده مي­شود كه جسماني شده است. او الوهيت يافته و ازلي است؛
    لذا مانند خدا عمل مي­كند و سخن مي­گويد. معرفي عيسي بدين گونه، در نوشته هاي پولس ابداع شده است.

    توماس ميشل در كتاب كلام مسيحي اين لقب را عنواني براي كاركرد عيسي مي­داند و چنين مي­گويد:

    اين لقب به كسي داده مي­شودكه قدرت و سلطه دارد. به عقيده مسيحيان، هنگامي كه خدا عيسي را از مردگان برخيزاند، اين لقب را به وي عطا كرد. اين لقب همچنين اشاره دارد به اين كه عيسي تنها ميانجي بين خدا و بشر است. علاوه بر اين، لقب «خداوند» بر اعتقاد مسيحيان مبني بر آوردن عيسي در واپسين روز و نشستن وي بر طرف راست خدا براي داوري انسان‌ها، دلالت دارد (ميشل، 1377: ص69).


    اما آيات و روايات شيعه، خدا بودن عيسي عليه السلام را رد مي­كند و او را همچون ساير مخلوقات خداوند، بشر و بنده‌اي از بندگان خدا معرفي مي­نمايد
    (مريم (19): 30).



    5. برقرار كننده ملكوت خدا:

    ملكوت خدا در حقيقت، تحقق وعده ­هايي است كه خدا به داوود داده كه سلطنت او را تا ابد پايدار خواهد ساخت و اين وعده با آمدن و بازگشت عيسي عليه السلام محقق خواهد شد. مراد از ملكوت خدا در اين وعده ­ها، مجموعه آرمان­هاي معنوي و اجتماعي‌اي است كه عيسي عليه السلام در يك فعاليت شاهانه و با تشكيل حكومتي الهي (ملكوت خدا) آن‌ها را عملي خواهد ساخت (صادق‌نيا، محراب، 1389: ص238)؛
    ولي خود عيسي عليه السلام چنين ادعايي نكرده است.



    6. نجات دهنده جمعي و فرامنطقه­اي:

    عيسي عليه السلام ديدگاه تنگ نظرانه يهود درباره انحصار نجات در قوم بني­اسرائيل را رد مي­كند و نجات‌گري منجي را جمعي و شامل حال همگان اعلام مي­كند؛ چنانكه در كتاب تاريخ جامع اديان مي­گويد:



    در انجيل متي آمده است:
    به شما مي­گويم كه بسا از مشرق و مغرب آمده، در ملكوت آسمان با ابراهيم و اسحاق و يعقوب خواهند نشست؛ اما پسران ملكوت بيرون افكنده خواهند شد و در ظلمت خارجي كه گريه و فشار دندان باشد. از اين قرار، ملكوت الهي محدود به حد و محصور به حصر براي چند تن از صالحان يهود نخواهد بود؛ بلكه دايره اخوتي است كه محيط آن، شامل تمام اقوام عالم مي­شود
    (جان باير ناس، 1383: ص595).











    امضاء

  21. تشكرها 3


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi