صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21

موضوع: تأثير قرآن در پيدايش و گسترش علم تاريخ درميان مسلمانان

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    6.2.عبر


    عبرجمع عبرت، اسمي است از ريشه (ع ب ر)که معناي اصلي آن گذشتن ،رد شدن ،عبورکردن يا گام فرا نهادن است . اين کلمه به معناي بيان و تفسير نيزاستعمال شده است .(فيروزآبادي ،بي تا ،ج2،ص83)
    اصل «عبر» گذشتن از حالي به حالي است ولي عبرمخصوص است به گذشتن از آب ؛خواه به وسيله شنا باشد يا کشتي يا پل يا حيواني . «عبره »بفتح اول به معني اشک چشم ازآن مشتق است . «عبارت »کلامي است که در هوا عبور کرده از زبان گوينده به گوش سامع مي رسد و اعتبار و عبرت حالتي است که از معرفت محسوس به معرفت غيرمحسوس رسيده مي شود . «تعبير»مخصوص به خواب است که آنرا از ظاهر به باطنش عبور مي دهد . (راغب اصفهاني ،1412ق ج1،ص543)
    خوابگزار را «عبار »و خوابگزاري را تعبير رويا مي نامند . عبرت در قرآن و احاديث غالبا در مورد تاريخ به کار رفته مي رود . بنا به گفته «مسعودي »هنگامي که از پيامبر (ص )درمورد صحف حضرت موسي (ع )سوال شد ؛پاسخ داد همه عبرت بودند . (مسعودي ،1370،ج1،ص512)
    در قرآن کريم معمولا پس از ذکر واژه «عبرت » به صاحبان بصيرت و خرد اشاره شده است تا درمطلبي که گفته شده تأمل نمايند :
    «...إن في ذلک لعبره لاولي الابصار » ؛(آل عمران ،13)
    در آنچه گفته شده با بصيرتان را عبرتي است که ازاين محسوس و مشاهد به غير محسوس پي ببرند ؛
    «لقد کان في قصصهم عبره لاولي الالباب..»؛(يوسف ،111)در داستان هايشان خردمندان را عبرتي است .
    واژه عبرت در تاريخ بيشتر با معاني زير توافق دارد :
    عبور از جهل به علم ،عبور از محسوس به نامحسوس يا عبور ازمحسوس به محسوسي فراتر و متعالي تر،پنداري که از راه مطاله آثار و اقوال ديگران يا گذشتگان حاصل آيد .
    (راد منش ،1370،ص14)
    واژه عبرت براي صوفيه درخشندگي ويژه اي داشت .صوفيان از واژه عبرت براي توصيف ديگراصطلاحات مختص خود استفاده کردند . به گمان ايشان همه نوشته ها و نصوص مهم از جمله قرآن و احاديث ،آينه عبرتند . اين گروه به گسترش معناي عبرت در مورد جهان وصف ناپذيري که آنرا در انديشه و عمل خويش جستجو مي کردند ،پرداختند وآنرا با اصطلاح ديگر خود يعني (باطن )درمقابل اصطلاح (ظاهر )ربط دادند؛اما در قرآن و احاديث به انسان تاکيد مي شود که گذشته را به چشم عبرت ببيند تا بتواند از ظاهر اشيا به باطن آنها پي ببرد .

    به کار بردن واژه عبرت در مورد تاريخ در اصل دلالت بر اين داشت که غرض واحدي را که درپس رويدادهاي بي شمارنهفته بود ،آشکارسازد . ظهوراسلام ابعاد تازه اي به معناي تاريخ افزود زيرا جنبه اخلاقي آنرا ژرف تر ساخت و جنبه مذهبي آنرا تاکيد کرد. تمام حيطه تاريخ جهان را از آغاز آفرينش تا ظهور اسلام به مومنين عرضه داشت و روز رستاخيز را پايان آينده جهان پيشگويي کرد .(محسن محمدي ،1373،ص84)









    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    7.2.اساطير


    اساطير جمع «اسطوره »
    برخلاف واژه هاي قبلي که به رويدادهاي واقعي اشاره داشتند -به چيزهاي باطلي گفته مي شود که مکتوب گرديده و اصطلاح اسطوره بر آن اطلاق شده است . هرگاه گفته شود :«سطر فلان علينا تسيطرا » يعني فلاني مطالب باطلي را براي ما آورد.
    (مصطفوي ،ج5،ص123)
    قرآن کريم ساحت خود را از اينکه اساطير ناميده شود منزه مي دارد زيرا اساطير در واقع به حکايت و داستان هاي خرافي و دروغين گفته مي شود و اين واژه در قرآن کريم از زبان کفار بي ايمان در برابر انبيا نقل شده است که غالبا براي توجيه مخالفت خود با دعوت رهبران الهي به اين بهانه متوسل مي شدند و عجب اينکه هميشه کلمه اساطير را با اولين توصيف مي کردند تا ثابت کنند اينها تازگي ندارد .
    (مکارم شيرازي ،1374،ج11،ص98)
    «واذا قيل لهم ماذا انزل ربکم قالوا اساطيرالاولين ».
    (نحل ،24)








    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    3.فايده و هدف تاريخ از منظر قرآن

    قسمت اول

    قرآن پيوسته داستان هايي ذکر مي کند و انسان ها را به پند آموزي از سرانجام گذشتگان فرا مي خواند .
    در حقيقت بيان اين رويداد ها که در گذشته جوامع انساني به منصه ظهور رسيده است ،با اين هدف ارائه مي گردد تا انسان هاي کنوني از آن عبرت آموزند و از عواقب شوم آن دوري گزينند .
    اشاره به ماهيت ،هدف و شيوه علم تاريخ در اسلام مسبوق به همان آغاز ظهور اسلام است و آنرا مي توانيم در قرآن و در ميان احاديث نبوي بيابيم .اين اشارات طبعاً اجمالي و کلي است و در پيرامون رابطه خدا با تاريخ بشر و تأکيد بر ناپاپداري زندگي انسان در اين دنيا ،دور مي زند و سودهاي ديني ،اخلاقي و عملي تاريخ را در اندرز و سرمشق دادن تأکيد مي کند . به مسلمانان تکليف مي شود که درباره دگرگوني هاي زندگي خاکي ،سرافرازي و سرنگوني پادشاهي ها و کيفر و پاداش خداوند به اقوام کهن که در خوشبختي ها و بدبختي ها آنها آشکارشده است ،بيانديشند .(محسن مهدي ،1373،ص170)
    خليفه بن خياط (م240ق)با الهام از قرآن ،فايده عمده تاريخ را در اين مي بيند که مردم امورديني خود را بازشناسند .وي مي نويسد:
    مردم به وسيله تاريخ ،امور حج ،روزه ،منقضي شدن عده زنان وهنگام اداي قرض را باز مي شناسند .خداوند مي فرمايد :
    «يسئلونک عن الأهله قل هي مواقيت للناس و الحج ...»(بقره ،189)(خليفه بن خياط ،1404ق،ص22)
    قرآن کريم برعبرت گرفتن و تجربه آموزي از سرگذشت پيشنيان تأکيد مي ورزد .شايد بدين لحاظ است که ابوعلي مسکويه (م421ق)کتاب تاريخ خويش را با نام با مسماي « تجارب الامم »مي خواند ؛چرا که در نگاه وي ،تجربه تاريخ مهم ترين فايده عملي آن به شمار مي رود .
    (مسکويه ،1369،ج1،ص51)
    ابوالفضل بيهقي (م470ق)نيز برنقش عبرت آموزي از اخبار گذشتگان تأکيد ورزيده و از اين روي به گرد آوري اخبار مبادرت کرده تا خوانندگان را از آنها فايده اي حاصل آيد .وي براين باور است که در اين اخبار فوايد و عجايب فراواني است.
    خوانندگان و شنوندگان را از آن بيداري حاصل مي شود و بي ترديد خردمندان را در استماع اين خبرها ،بسي عبرت است .
    (بيهقي ،1376ق ،ج1،صص27و 274؛ج2،ص1060)
    فايده عمده تاريخ در نظر ابن طقطقي (م709ق)نيز درس آموزي از سرگذشت پيشنيان است و بدين لحاظ حکايتي نقل مي کند که درآن وزيرمکتفي بالله مايل نيست تا پادشاه به چنين معرفتي ،نايل آيد .(ابن طقطقي ؛1367،ص4)








    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    3.فايده و هدف تاريخ از منظر قرآن

    قسمت دوم


    نياز مسلمانان به فهم قرآن و تفسير آن موجب شد تا دانشمندان فهرستي از علومي که به اين هدف کمک مي کند ،ارائه نمايند .
    دراين فهرست ،معرفت تاريخي به عنوان مقدمه و ابزار لازم براي تفسير قرآن از جايگاه با ارزشي برخوردار است.شناخت اوضاع و احوال از آداب و فرهنگ عرب جاهلي ،شناخت سوره هاي مکي و مدني ،آگاهي از سيرتشريع احکام ديني در قرآن ،نمونه هايي از معرفت تاريخي است که به مفسر کمک مي کند تا فهم درستي از قرآن به دست آورد .
    اگر هدف تاريخ بررسي اوضاع ،احوال و موقعيت هاي افراد برجسته درجهان و انواع انسان ها باشد ؛ابجي اين حق را براي خود محفوظ داشته تا فهرستي از فوايد و لذت هايي که از تاريخ مي توان انتظار داشت ،فراهم آورد .وي دربند آخر اين فهرست ،نيازمندي علوم مختلف ديني به تاريخ را بيان کرده است و در قسمتي از آن آگاهي به علوم قرآن را با دانستن تاريخ گره زده ،مي گويد :
    «علوم قرآن درسه بخش خود به معرفت تاريخي نياز دارد :درالهيات ،در باب وجود آفريدگار و اثبات صفات الهي ؛زيرا چنين برهان هايي بر بنيان درک و احساس اعمال خداوند به عنوان خالق ذات انواع مختلف مخلوقات ،استوار است.در نبوت ،براي توضيح معجزات و براي اشاره به صدق ادعاهاي پيامبران و آشنايي با ويژگي ها و احوال شخصيت پيامبران و تحقق پيشگويي آنان درمورد دوستان و دشمنان .
    در مسائل روايي مبتني بر قرآن ،درباره موضوعات مربوط به امامت و خلافت و فرقه هاي مذاهب و انواع آنان نيز به معرفت تاريخي نيازاست.علاوه براين ،علم تفسير قرآن ،از جهت کيفيات وحي ،آيات ناسخ و منسوخ ،تشريح داستان هاي پيامبران و امت هاي پيشين نيزبه شناخت تاريخ نيازمند است ».

    (ايجي ،1368،ج2،ص24)
    قرآن کريم به هنگام نقل رويدادهاي گذشته ،آمدوشد امت ها و پايان کار حاکمان را بيان مي کند . ابن خلدون در «مقدمه »با اشاره به اين نکته مي گويد:
    «تاريخ ما را به حال آفريدگان آشنا مي کند که چگونه اوضاع و احوال آنها منقلب مي گردد.دولت هايي مي آيند و فرصت جهان گشايي مي يابند و به آباداني زمين مي پردازند تا نداي کوچ کردن و سپري شدن آنان را در مي دهند و هنگام زوال و انقراض ايشان فرا مي رسد ».
    (ابن خلدون ،1366،ج1،ص2)
    درنگاه حاجي خليفه (م1067ق)غرض از تاريخ ،واقف شدن بر احوال گذشتگان است و فايده آن ،عبرت گرفتن از اين احوالات و پندپذيري از آنها و به دست آوردن تجربه از دگرگوني ها و تحولات زمان است تا از مضار آن در امان بمانند و منافع آن را طلب نمايند .
    (حاجي خليفه ،بي تا ،ج1،ص271)
    قرآن کريم درآيات متعددي به بررسي اوضاع و احوال گذشتگان پرداخته و ماجراي آنان را شرح داده است.
    گردش در روي زمين و مشاهده آثار برجاي مانده از گذشتگان نيزاز توصيه هاي مکرر قرآن کريم است .درهرحال تاريخ از قديم ،گاه يک آينه عبرت تلقي مي شده است و گاه يک ترازوي معيارسنجي .در واقع تاحدي همين توقع هايي که انسان از تاريخ داشته است در تاريخ يک نوع خود آگاهي به وجودآورده است که غيرازجستجوي روش هاي مطمئن در نگارش تاريخ ،به بررسي غايت و معني حوادث تاريخي و فلسفه تاريخ نيز منتهي شده است .
    (زرين کوب ،1381،ص27-29)







    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    4.تاريخنگاري در اسلام


    بشر درحالي قرن هاي متمادي را پشت سر گذاشته که از خود تاريخ مکتوبي برجاي نهاده است .
    حوادثي را که به چشم ديده و يا با گوش شنيده گزينش کرده و فقط آنرا برگزيده و درخاطرخويش نهاده ،که در نظرش با اهميت ،جلوه کرده است.چون سرشت بشربه نقل و استماع گزارش هاي عجيب و اخبار غريب کشش بسيار داشته ،به تدريج حوادث مزبوررا با افسانه و خرافات درهم آميخته ،به صورت داستان هاي عاميانه و به منظور سرگرمي ،نقل مجالس شبانه و محافل تفريحي خود ساخته است .
    با پيشرفت بشريت در عرصه خط و کتابت به مرور حوادث جاري ورويدادهاي منقول به رشته تحرير درآمده است.مورخ اسلامي تعداد فراواني منابع مکتوب در اختيار دارد که يقيناً تا دوران جديد از نوشته هاي هر تمدن ديگري بيشتر است.اين نوشته ها تنها محدود به آثار تاريخي نيست و حتي در برخورد اول با پاره اي از آنها امکان دارد هيچ وجه مشترکي هم بين اين آثار و موضوع تاريخ به چشم نخورد .در حالي که اين آثار از لوازم اساسي کار مورخ است .طبيعتاًدر ميان اين آثار ،قرآن کريم در مرتبه اول قرار دارد .
    (ژان سواژه ،1366،ص29)
    بررسي و مطالعه زمينه هاي اصلي آغاز نگارش و تدوين ازجمله بخش هاي جالب و پراهميت تاريخ هرملتي به شمار مي رود .
    طبعاًآغاز چنين مطالعه اي در اسلام ،از عصرجاهلي خواهد بود.







    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    1.4.تاريخ جاهلي


    قسمت اول

    قوم عرب پيش از ظهور اسلام ،جامعه کوچکي را تشکيل مي داد که در مقابل جوامع متمدن آن زمان در نهايت گمنامي و بي خبري و در سرزميني خشک ونامساعد زندگي مي کرد .
    به همان ميزان که از تنعمات معاش بي بهره بود از علم و دانش نيز تهي بود .در واقع همه چيز او در قبيله اي که به آن تعلق داشت ،خلاصه مي شد .به همين لحاظ تعصب قبيله اي و قومي در ميان آنان به شدت رواج داشت .عقايد و سنن آنها آميخته اي از جهل و خرافات بود و جز تعداد اندکي ،بداوت و اميت در ميان آنان غلبه و شيوع داشت .بديهي است که تمام سعي اين مردم ،صرف فراهم ساختن لوازم ضروري حيات مي شد.وضع ساده و بدوي چنين جامعه اي نيازبه تحصيل علم را منتفي مي ساخت و اين چنين بود که در آنها رغبتي جهت تدوين تاريخ نبود.
    آنچه از نوع تاريخ نزد اعراب رواج داشت ،انساب قبايل و ايام العرب و جنگ هاي آنان بود که با شعر و قصه آميخته بود.
    وراي آنها آنچنان از اخبار راجع به انبياي يهود يا پادشاهان بابل ومصر وشام به گوششان مي خورد ،نزد آنان به عنوان اساطير تلقي مي شد ؛اساطيرالاولين .با اين همه نسبت به اخبار،خاصه آنچه مربوط به احوال سواران ،دلاوران ،شاعران و خطيبان مي شد غالبا اظهارعلاقه مي کردند و نقل اينگونه اخبار -که رنگ قصه و شعر داشت -نزد آنها شورانگيز و جالب بود .
    (زرين کوب ،1379،ص84)
    حقيقت آن است که اعراب تاريخي به معني امروز نداشتند .يعني آنچه که فعلا از علم تاريخ به فکر مردم مي آيد در ميان اعراب جاهلي وجود نداشته است .اما پاره اي از وقايع که براي خودشان اتفاق افتاده و يا در ممالک مجاور روي داده بود زبان به زبان نقل مي کردند که مهم ترين آنها از اين قرار است:
    جنگ هاي قبايل عرب ،مشهور به «ايام العرب»،داستان سد «مآرب »استيلاي ابي کرب بريمن و داستان بعضي از جانشين هاي او داستان سلطنت ذي نواس ،قصه اصحاب اخدود ،قصه اصحاب فيل و آمدن آنهابه کعبه ، جنگ ذي يزن ،جنگ فجار،حلف الفضول ،کندن زمزم ،اخبارعاد وثمود ،داستان اعرابي که نابود شدند ،داستان بلقيس و سليمان و مانند آن از تورات و ساير مطالبي که همچون قصه ها و حکايات زبان به زبان نقل مي شد ....
    از اين رو بايد گفت اعراب جاهلي از حيث دانستن تاريخ ناتوان ترين مردم دنيا بودند!
    (جرجي زيدان ،1345،ص431)









    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    1.4.تاريخ جاهلي


    قسمت دوم


    هرچند سنت ايام العرب بسيار ديرينه بوده و به پيش از اسلام برمي گردد ولي به عقيده روزنتال وجود آنها بيانگرآگاهي تاريخي نيست .(روزنتال ،1368،ج1ص 33)
    اما شهرستاني ،(م 548ق)از معرفت تاريخي عرب جاهلي دفاع کرده ،معتقد است که آنان سه نوع علم دراختيار داشنه اند که تاريخ يکي از آنها به شمار مي رفته است .(شهرستاني ،1404ق،ج2 ،ص238)
    ميراث تاريخي اعراب بيش از هر چيز تحت عنوان ايام العرب قرار مي گيرد و مقصود از «يوم »روزي است که واقعه مهمي درآن رخ داده و آن روز وآن واقعه تاريخي شده است . اعراب خاطره اين روزها را حفظ کرده ،در مجالس ادبي و تفريحي مرور مي کردند خاطره اين ايام نخستين ذهنيت تاريخي است که ميان قوم عرب وجود داشته و توجه به رخدادهاي گذشته را براي آنان زنده نگاه داشته است.
    (جعفريان ،1378،ص15)
    البته سست نگاري يکي از ويژگي هاي تاريخ جاهلي بوده است :
    تاريخ جاهلي سست ترين بخش است که تاريخنگاران عرب درباره ملت خود نگاشته اند. اين از تاريخنگاري از پژوهش و موشکافي و غربال گيري تهي است .بيشترين چيزي که به نام تاريخ روزگار نوشته شده ،افسانه و داستان هاي عاميانه است و اخباري است که ازاهل کتاب به ويژه يهوديان گرفته شده و چيزهاي ساختگي که در روزگار قبل از اسلام برپايه برخي از عواطف و انگيزه ها تراشيده شده است .
    (جواد علي ،1367،ج 1،ص50)
    حافظه قوي اعراب جاهلي نقش بسيار مهمي درانتقال اين قصص به نسل هاي بعد داشته است . هرچند در روند اين انتقال ،تغيير و تحريفاتي به عمد يا از سر سهو روي داده باشد .
    تعدادي از حوادث تاريخي که بعدها قرآن کريم نيز معترض آنها شد ،در ميان اعراب جاهلي شناخته شده بود ،هرچند آنان اين اطلاعات را نوعا از اهل کتاب که در سرزمين حجاز به سر مي بردند ،گرفته بودند . بي ترديد همين مشابهت ها بين داستان هاي قرآني و داستان ها اهل کتاب بود که بعضي از مفسران قرآن را به سوي نقل مطالب خرافي اهل کتاب سوق داد که از آن با نام اسرائيليات ياد مي شود .






    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    2-4پيدايش و گسترش تاريخنگاري در اسلام


    قبلا گفته شد که قوم عرب به لحاظ وضعيت فرهنگي -اجتماعي و غلبه بداوت و بي سوادي و نيازهاي محدود زندگي ،اصولا نيازي به تدوين تاريخ نداشت بدين سبب مبدأ روشني و يکساني براي شروع تاريخ خويش درنظر نمي گرفت .
    بلکه هرحادثه يا رويداد مهمي را مبدا تاريخ مي انگاشت و پس از مدتي به حادثه ديگري توجه مي کرد . به همين دليل تاريخ مشترکي بين آنها وجود نداشت .(ابن اثير،1370،ص6)
    مسعودي با اشاره به اختلاف صحابه راجع به شروع تاريخگذاري در اسلامي نويسد :
    عمردر زمان خلافت خويش ،درباره تاريخ با کسان مشورت کرد .زيرا به روزگار او کارها شده بود که سال ها آن معلوم نبود ودراين باب سخن بسيار رفت و گفتگو درباره تاريخ عجم و غيره به درازا کشيده شد .
    علي بن ابي طالب بدو گفت :
    هجرت پيامبر راکه ازديار شرک برون شد ،مبدأ تاريخ کند و تاريخ را از محرم گرفتند که دو ماه و دوازده روز زودتر از رسيدن پيامبر به مدينه بود .زيرا مي خواستند مبدا تاريخ ازآغاز سال باشد و کسان را خلاف است که اين به سال هفدهم بود يا هجدهم .(مسعودي،1365،ص267)
    ابن عساکرنيز به چند طريق رواياتي را نقل مي کند که عمر-خليفه دوم - به توصيه حضرت علي (ع )هجرت پيامبر را به عنوان مبدا تاريخ انتخاب کرد.
    (ابن عساکر ،ج1،ص24)








    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    سرچشمه اصلي تاريخنگاري اسلامي چه بوده است ؟

    قسمت اول

    ميراث تاريخي اعراب جاهلي تاثير کتاب هاي تاريخي ايران زمين ،اثرگذاري تاريخ مسيحي و يهودي ،تاثيرهمزيستي و ارتباط برخي از صحابه با عالمان مسيحي و يهودي -بويژه آنان که اسلام آورده بودند - تاثير قرآن و بينش تاريخي آن ،اشتياق به آگاهي از جزئيات داستان هاي قرآن و بينش تاريخي قرآن نياز به دانستن سيره و سنت پيامبر و ديگر صحابه ،اهميت تاريخي در تعليم و تربيت اسلامي ،لزوم جمع آوري و تدوين حديث -که بخشي از آن شامل تاريخ نيزمي گشت -علاقه برخي از خلفا در گوش سپردن به اخبار و سر گذشت ها و نهيه متون تاريخي مربوط به اين حوزه ،انگيزه هاي سياسي گروهي از حاکمان همچون خلفاي بني اميه و بني عباس در زنده نگاه داشتن ياد وخاطره اجداد و انساب خود وعلاقه شخصي و ميل دروني برخي از تاريخنگاران ،از جمله رويکرد جامعه اسلامي به تاريخ و تدوين آن است که در کلام تاريخ پژوهان منعکس شده است.
    تاثيرپذيري مسلمين درالگو گيري از کتاب هاي تاريخي ايرانيان با اهميت تلقي شده است .
    در واقع اولين سرمشق مسلمين در تاريخنويسي ،کتب پهلوي ،«خداي نامه ها »بود که اساس حماسه ملي ايران به شمار مي رفت.
    (زرين کوب ،1379،ص84)
    جواد علي تاثيرايرانيان را در پيدايش تاريخ ،محدود به فصولي از تاريخ مي داند که درباره ايران و پادشاهان آن نوشته شده است. وي همچنين ديدگاه برخي خاورشناسان را که معتقدند کتاب هاي ايراني درتاريخنگاري اعراب تاثير زيادي داشته اند ،رد کرده است.
    (جوادعلي ،1367،ج1،ص86)

    انگيزه هاي ديگري نيز درتمايل اعراب به تاريخ و تدوين آن نقش داشته است:

    از جمله اينکه اعراب نسبت به اخبار سواران ،شجاعان ،شاعران ،خطيبان و پادشاهان اظهار علاقه مي کردند و از اين رو بود که در مجالس خلفا و اميران معرکه اسمار گرم بود . شوق مسلمين به دانستن اخبار و سيره پيامبر(ص) تحقيق درباره مغازي و فتوح به لحاظ پي بردن به احکام فتح و خراج و عهود و ذمه ،حل وفهم اشاراتي که در قرآن و حديث آمده بود و حس کنجکاوي مسلمين و تماس آنان با مردمان کشورهاي فتح شده ،دلايل ديگري بود که مسلمين را به سوي تاريخنگاري سوق مي داد.
    (جواد علي ،1367،ج1،ص85)
    روزنتال آثار يوناني را در تاريخنگاري وقايع نگاشتي مسلمين موثر مي شمرد و دانش تاريخ را در بخش وقايع نگاري متاثر از سرچشمه هاي مسيحي مي داند که به واسطه تماس مسلمانان با دانشمندان مسيحي يا مسيحيان که به کيش اسلام در مي آمدند برقرارگشته است.
    (روزنتال ،1368،ج1،ص93)








    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,711
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,618 در 2,112
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    سرچشمه اصلي تاريخنگاري اسلامي چه بوده است ؟

    قسمت دوم

    آگاهي تاريخي درعربستان پيش از اسلام ،جهان نگري تاريخي پيامبراکرم،داده هاي تاريخي قرآن و جايگاه تاريخ در علوم و تعليم و تربيت اسلامي ،عوامل ديگري هستند که درنظر روزنتال زمينه هاي پي ريزي و گسترش مباحث تاريخي را به وجود آوردند. (روزنتال،1368ج1،صص30-67)
    برخي براي پيدايش تاريخ در ميان اعراب نقش قابل توجهي براي آثار مکتوب و تاريخي عربستان جنوبي و تمدن هاي قديمي اين حوزه و همچنين تاثير مصر و حبشه قائل شده اند.(آئينه وند،1377،ص55)
    کساني که علاقه مندي خلفا را به تاريخ در گسترش نگارش هاي تاريخي موثر مي دانند به گزارش هايي استناد مي کنند که نمونه اي از آنها را ابن نديم (م438ق)نقل کرده است:
    معاويه ،عبيد بن شريه را از صنعاي يمن فراخواند و از او درباره اخبار گذشتگان ،پادشاهان عرب و عجم دلايل اختلاط زبان عربي و پراکنده شدن مردن در سرزمين هاي مختلف ،سوال کرد عبيد پاسخ داد .سپس معاويه به نگارش آنها فرمان داد.(ابن نديم ،1391ق،ص102)وليد بن يزيد نيز به جمع آوري و تدوين اخبار و انساب عرب دستورداده است.(ابن نديم،1391ق،ص103)
    جرجي زيدان در تاريخنگاري مسلمين به تاثيرنهضت اسلامي نياز مسلمانان به شرح و تفسير قرآن و حديث ،به دست آوردن اخبار و احاديث صحيح از طريق اطلاع از احوال و وضعيت راويان و علاقه برخي از حاکمان به تاريخ توجه کرده است .وي درمورد دليل آخر (علاقه خلفا به تاريخ )اين نکته را گوشزد کرده است که اين موضوع درميان مردم آنقدر گسترده بود که اين جمله [همچون ضرب المثلي ]در بين آنها شايع شده بود:پادشاهان علم تاريخ مي خواهند؛جنگجويان داستان هاي رزمي مي پسندند و تاجران به حساب و کتاب علاقه دارند.

    (جرجي زيدان ،1345ص520)
    يکي از معاصرين (احمد امين ،1395ق،ص156)دلايل تدوين و گسترش تاريخ را به اين شرح بيان مي کند :

    1-احتياج برخي از خلفا به شناختن احوال و اوضاع و تاريخ پادشاهان عالم و اطلاع از قانون و سياست و نظم آنان.
    2-ورود ملت هاي مختلف در جهان اسلام .اين ملت ها هريک داراي تاريخي مهم بوده و در نتيجه تاريخ خود را در بين مسلمين منتشر مي کردند.
    3- مسلمين در بدو امر شروع به جمع . حديث نمودند . حديث هم داراي صور و ابعاد گوناگوني بود. بعضي از اين احاديث تاريخ را شرح مي داد .اين قبيل روايات تاريخي مايه تاليف کتاب هاي تاريخ و سيره شد . زيرا همه مورخين مبدا نقل راهمان احاديث قرار دادند.

    با اين وصف ،قرآن و بينش تاريخي آن به ضميمه رسالت تاريخي پيامبراسلام ،دو عامل بسيارمهم در تاريخنگاري مسلمين و توجه آنان به اين رشته از معارف بشري بوده است. بي ترديد قرآن کريم مهم ترين سبب گرايش مسلمين به تاريخ و تدوين آن بوده است .
    قرآن پيوسته داستان هايي از اقوام وپيامبران پيشين نقل مي کند واز همگان تقاضا مي کند که با سير در زمين از گذشته عبرت آموز اقوام پيشين درس بياموزند .
    شرح وبسط اين موضوع در بينش تاريخي مسلمين به تفصيل بيشتري نيازمند است که در بخش بعدي ارائه مي گردد.




    ویرایش توسط عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* : 06-10-2012 در ساعت 10:00
    امضاء

  12. تشكرها 2

    مدير اجرايي (04-10-2012), شهاب منتظر (06-10-2012)

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi