آية الله مصباح يزدي
نظام اخلاقى اسلام , مبتنى بر نوعى جهان بينى است كه وجود خداوند را به عنوان مبداء و آفريننده موجودات و انسان را به عنوان موجودى وابسته و نيازمند به او معرفى مى كند. انسان در اين بينش فقر محض است و نسبت به خداوند وجودى رابطى بيش ندارد. خداوند در قرآن مى فرمايد:((يا ايها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنى الحميد(1)؛اى مردم شما نيازمندان به خدا هستيد و فقط خداوند بى نياز و ستوده است.))
طبيعى است اين نظام براى آنكه سيرش مبتنى بر حقايق و هماهنگ با واقعيتها و بركنار از اوهام و تخيلات باشد ناگزير است رابطهء عبوديت و ربوبيت فوق را مورد توجه قرار دهد و براساس اين اصل و با ملاحظهء آن برنامه ريزى كند.البته بايد توجه داشت آنچه در بالا گفتيم از ويژگيهاى انسان نيست ; بلكه تمام موجودات بدون استثنا نسبت به خداوند از چنين موقعيتى برخوردار بوده و به تمام معنى وابسته اند و از اعماق هستى نيازمند به خداوند ; ولى , از آنجا كه ما دربارهء نظام اخلاقى بحث مى كنيم ; صرفاً, از وابستگى انسان ياد كرديم.
با توجه به اين وابستگى عمومى به اين نتيجهء روشن دست پيدا مى كنيم كه هر گاه انسان در اشياء دخالت و تصرف مى كند و از آنها بهره مند مى شود بايد بداند كه در ملك خداوند تصرف كرده است . البته ما منكر اين نيستيم كه انسان بيك لحاظ و در يك مرتبه در ملك خود تصرف مى كند; حال يا در ملك تكوينى خود مثل اعضاى بدنش و ياد در ملك تشريعى و اعتبارى خودمثل اشياء خارجى كه براساس قرار و قانون , ملك او شمرده مى شوند ; ولى , از اين حقيقت نبايد غافل شد كه همه اينها نهايتاً و در يك مرحلهء عاليتر مربوط به خداوند بوده و مالك حقيقى همه اشياء, او است.