بسیار دیده شده است افرادی که به سیر اخلاقی و معنوی علاقهمند و طالب این راه بودهاند، دچار یأس و سردرگمی شده یا به افراط و تفریط گرایش یافتهاند. با ملاحظه سیر این افراد، متوجه میشویم که معمولاً مشکل آنها در عدم دستیابی به الگویی صحیح و مطمئن است...
لذا سیر آنها قاعدهمند و استوار نیست و در معرض انواع آفات است؛ از جمله آنکه داستانها یا حتی روایاتی را در یک زمینه - مثلاً کمک به همسایه - میخواند و در پی آن، همه هم و غمّ خود را صرف این بُعد میکند و از ابعاد شخصی و خانوادگی باز میماند.
مدتی بعد ممکن است به اهمیت یک بخش دیگر پی برد و در آن بخش به کوشش بسیار بپردازد و ... تا اینکه پس از سالیانی تشتّت و از این شاخه به آن شاخه پریدن، دچار سردرگمی میشود.
شاید این مطلب در بحث خوراک و داروها نیز هست به این نحو که برخی با اطلاع از خواص متعدد یک میوه یا امثال آن، بدون توجه به سایر نیازهای بدن، در خوردن آن، افراط میکنند و فاقد مبنایی هستند که آنها را به اعتدال نزدیک کند.
میتوان گفت همانطور که در مسائل فقهی، برای غیر مجتهدین، تقلید راه خروج از تشتت و سردرگمی است، در مسائل معنوی و تشخیص وظیفه نیز الگو حلّال مشکلات است؛ البته الگویی که کاملاً مورد تأیید شرع باشد.
کاملترین الگوها در عالم خلقت حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و اهلبیت بزرگوار آن حضرت: هستند در قرآن شریف نیز جایگاه این خاندان، جایگاهی ممتاز و والا است که قابل قیاس با هیچ کس نیست.
اما آنچه لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که قرآن کریم، الگوهای متعددی را از انبیا و اولیا معرفی میکند و دلیل آن هم این است که افراد از نظر موقعیت و نیز مرتبه ایمانی در جایگاههای گوناگونی هستند و اغلب افراد با الگوهای پایینتر از اهلبیت عصمت و طهارت:
یعنی انبیا و اولیا بهتر میتوانند حرکت کنند و خود را بر آنان تطبیق دهند.
یکی از برکات مهم قرآن و ارتباط با آن، این است که الگوهای ذهنی انسان را اصلاح و تعدیل میکند و آن را از الگوهای مادی و دنیایی به الگوهای معنوی و الهی تغییر میدهد که این، نتیجه مهم و بزرگی است.
در نتیجه این تغییر و تحول در الگوهای ذهنی، خواستهها و همت انسان نیز سمت و سوی صحیح مییابد و طلب معنوی و آخرت طلبی در درون شخص جوشش میگیرد.