نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: آهای برادر ، آهای خواهر!!!.... غیبت ممنوع

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,875
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,477
    مورد تشکر
    204,211 در 63,587
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض آهای برادر ، آهای خواهر!!!.... غیبت ممنوع




    آهای برادر ، آهای خواهر!!!.... غیبت ممنوع

    غیبت كردن از گناهان شبانه روزی مردم مانع تعالی و داستان عجیبى از غیبت : آثار سوء برخى از اعمال بر روابط انسان با دیگران بسیار آشكار است. از جمله اعمالى كه روابط انسان‏ها را سست و سرد مى‏كند و منشأ گناهان دیگر مى‏گردد غیبت است. غیبت عبارت است از یاد كردن دیگرى به چیزى كه اگر با خبر شود خوش نمى‏دارد؛ یعنى نقص كسى را نزد دیگران به قصد نكوهش ذكر كردن. این نقص ممكن است جسمانى، اخلاقى یا رفتارى باشد؛ البته باید در نزد عرف نقص قلمداد شود. غیبت صرفاً به وسیله گفتار و زبان نیست، بلكه نوشتن و اشاره كردن نیز مشمول عنوان غیبت است.


    از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است: هل تدرون ما الغیبة؟ قالوا: الله و رسوله اعلم قال: ذكرك اخاك بما یكره. قیل أرأیت ان كان فى اخى ما اقول؟

    قال: ان كان فیه ما تقول فقد اغتبته و ان لم یكن فیه فقد بهته. (1) پیامبر پرسیدند: آیا مى‏دانید غیبت چیست؟ پاسخ دادند: خدا و رسولش داناترند.

    فرمودند: یاد كردن برادرت (در نزد كسی یا كسانی) نسبت به چیزی كه اگر بفهمد ناراحت می‌شود. پرسیده شد: حتى اگر آن چه مى‏گویم در برادرم باشد باز هم غیبت است؟ فرمودند: اگر آن چه مى‏گویى در او باشد غیبتش را كرده‏اى و اگر در او نباشد بهتان زده‏اى. برای خواندن ادامه متن و داستان به ادامه مطلب بروید.

    در هر حال یكی از اخلاق عالی اسلامی پوشاندن عیب دیگران است. برترین عیب پوشی‌ها همراه با نصیحت و ارشاد به خوبی‌هاست.

    داستان عجیبى از غیبت

    انس بن مالك مى‌گوید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله امر به روزه فرمود و دستور داد كسى بدون اجازه من افطار نكند .

    مردم روزه گرفتند، چون غروب شد هر روزه‌دارى براى اجازه افطار به محضر آن جناب آمد و آن حضرت اجازه افطار داد .

    در آن وقت مردى آمد و عرضه داشت دو دختر دارم که تاكنون افطار نكرده‌اند و از آمدن به محضر شما حیا مى‌كنند اجازه دهید هر دو افطار نمایند. حضرت جواب نداد. آن مرد گفته‌اش را تكرار كرد، حضرت پاسخ نگفت، چون بار سوم گفتارش را تكرار كرد حضرت فرمود: آنها که روزه نبودند، چگونه روزه بودند در حالی كه گوشت مردم را خورده‌اند، به خانه برو و به هر دو بگو قی (استفراغ) كنند، آن مرد به خانه رفت و دستور قی کردن داد، آن دو قی كردند در حالی كه از دهان هر یك قطعه‌اى خون لخته شده بیرون آمد، آن مرد در حال تعجب به محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و داستان را گفت، حضرت فرمود به آن كسى كه جانم در دست اوست اگر این گناه غیبت بر آنان باقى مانده بود اهل آتش بودند!!


    پی‌نوشت‌ها:
    1- كشف الربیه عن احكام الغیبة، ص ۵.
    2- جامع السعادات، ج ۲، ص ۳۰۴
    عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، حسین انصاریان، ج 10 .



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 2


  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi