صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15

موضوع: شاعران در محضر رهبر معظم انقلاب چه خواندند؟

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee شاعران در محضر رهبر معظم انقلاب چه خواندند؟


    شعرخوانی شاعران در محضر رهبر انقلاب

    فصل طوفان است، سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند

    خبرگزاری فارس: در سالروز ولادت امام حسن مجتبی، جمعی از شعرای کشور اشعاری را با موضوع بیداری اسلامی،

    کشتار مسلمانان میانمار، مدح و منقبت ائمه‌اطهار در دیدار با رهبر انقلاب قرائت کردند.




    به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، ‌در سالروز ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشور در حضور آیت‌الله خامنه‌ای برگزار شد.

    در این محفل که با حضور بزرگان عرصه شعر و ادب کشور و نیز برخی مقامات مسئول برگزار شد 27 تن از شعرای کشور اشعاری را در محضر رهبر انقلاب قرائت کردند.

    در این دیدار شعرایی نیز از کشورهای افغانستان، هندوستان و تاجیکستان اشعاری را در محضر رهبر انقلاب خواندند.


    مضمون اشعار قرائت‌شده درباره بیداری اسلامی، کشتار مسلمانان میانمار،

    مدح و منقبت ائمه‌اطهار و خاندان مطهرشان و طنز بود که حس و حال خوبی را بر این محفل برقرار کرده بود.


    در این جلسه اشعاری از شاعران جوان و نیز پیشکسوت قرائت شد که برخی از آنها در ذیل می‌آید:







    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    * شعرحجت‌الاسلام زکریا اخلاقی

    زندگی جاری است، در سرود رودها شوق طلب زنده است
    گل فراوان است، رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده است

    خاک، حاصلخیز، باغ‌های روشن زیتون بهارانگیز
    دشت‌ها شاداب، در شکوه نخل‌ها ذوق رطب زنده است

    چون شب معراج، قبله‌گاه دوردست ما گل‌افشان است
    وادی توحید در وفور چشمه‌های فیض رب زنده است

    آفتاب فتح، بر فراز خانه‌ی پیغمبران پیداست
    صبح نزدیک است، صبح در تصنیف‌های نیمه‌شب زنده است

    لحظه‌ها سرشار، جلوه‌های عشق در آیینه‌ها زیباست
    عاشقان هستند، شعرهای عاشقانه لب به لب زنده است

    خیمه در خیمه، لاله‌ی داغ شهیدان روشن است اما
    گریه‌ها خندان، شادمانی‌ها در این رنج و تعب زنده است

    مادران خاک، جانماز خویش را گسترده تا آفاق
    دست‌های شوق، در قنوت گریه‌های مستحب زنده است

    شرق بیدار است، در جهان از همصدایی‌ها خبرهایی است
    نام این صحرا، روی رنگ و بوی گل‌های ادب زنده است

    فصل طوفان است، سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند
    قدس تنها نیست، در سراپای جهان این تاب و تب زنده است

    باد می‌آید، بوی گل‌های حماسی می‌وزد در دشت
    زندگی زیباست، عشق در جان جوانان عرب زنده است



    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مهدی باقر از هندوستان


    عشق، فهمید که جان چیست، دل و جانش نیست
    سرخوش آن کس که در این ره سر و سامانش نیست

    عشق تو راز بزرگی ست که درکش سخت است
    درد من درد و بلایی ست که درمانش نیست

    من در آن شهر خموشان و سکونم که کسی
    ترسی از خار مغیلان بیابانش نیست

    قتلگاه دل او کعبه‌ آزادی اوست
    می‌رود سوی خدا بیم ز میدانش نیست

    آن که قربان ره صدق و صفا می‌باشد
    آدمی نیست در این دهر که قربانش نیست

    دعوتت بانگ اذانی ست که می‌خواندمان
    کربلای تو نمازی ست که پایانش نیست

    نیزه و تیغ و سنان ماند و سواران رفتند
    هیچ، در دشت، به‌جز زخم شهیدانش نیست

    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    سیدعلیرضا شفیعی

    در کوچه‌های نگاهت ای کاش می‌شد قدم زد
    در شرح قرآن چشمت آیه به آیه قلم زد

    فریاد نهج‌البلاغه با چرخش ذوالفقارت
    همدم شد و بر سر کفر، تیغ عدم دم به دم زد

    اکسیر عشق تو غوغاست بی‌شک طلا می‌شود خاک
    حتی خدا روز خلقت از کیمیای تو دم زد

    در خواب بودم دمادم، در خواب... یک خواب مبهم
    یاد تو چون سرمه‌ی صبح، بیداری‌ام را رقم زد

    بال و پرم را شکسته بار گناهانم آقا
    ای کاش می‌شد دوباره بالی به دور حرم زد

    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شعر محسن رضوانی
    تقدیم به حضرت ام‌البنین

    رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
    معمای ادب را با همین ابیات حل کردی

    رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
    میان اهل عالم در وفا ضرب‌المثل کردی

    فرستادی به قربانگاه اسماعیل‌هایت را
    همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی

    کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
    تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی

    خودش را در کنار مادرش حس کرد بغضش ناگهان وا شد
    خدا را شکر بودی زینب خود را بغل کردی

    چه شیری داده‌ای شیران خود را که شهادت را
    درون کامشان شیرین‌تر از شهد و عسل کردی

    رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد
    به تیغ اشک خود، اعرابشان را بی‌محل کردی


    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مریم رزاقی
    به شهدای ترور جمهوری اسلامی ایران

    باز پیچیده شده نفحه‌ی یاقدّوسی
    بر لب شهر نشسته است ز غم افسوسی

    سر تكان می‌دهد از داغ سیاووشانش
    شهر آشفته و برخاسته از كابوسی

    شهر من بی‌تو همان پنجره‌ی منتظر است
    در نگاهش همه پیداست غم محسوسی

    در تب سفسطه‌ها سوخته دنیا، ای دوست!
    كاش درمان شود از حكمت جالینوسی

    ای كه زانو زده خورشید به پایت شب و روز
    به تماشای تو برداشته‌ام فانوسی

    اگر از هر طرفی باد مخالف بوزد!
    كی به هم می‌خورد آرامش اقیانوسی

    آسمان منتظر فوج كبوترها نیست
    كاش از نسل تو پر باز كند ققنوسی


    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    عالیه مهرابی
    به پیشگاه حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها

    قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
    نافه‌ی چادر گلدار تو با مشك ترش

    جاده خوشبو شده انگار كه بیرون زده است
    عطر دلتنگی گل از چمدان سفرش!

    قدمت پشت قدم‌های برادر جاری
    كوه سرریز شده چشمه به چشمه هنرش!!

    در سفرنامه نوشتن چه مهارت دارد
    اشك چشمان تو با آن قلم شعله‌ورش

    گرچه دلتنگی تو سبك خراسانی داشت
    مانده در دفتر قم، بیت به بیت اثرش

    عطر معصوم تو در صبح شبستان پیچید
    كرد آیینه در آیینه پرآوازه‌ترش!

    پر از آواز كبوتر شده این شهر انگار
    كه خراسان به قم افتاده مسیر و گذرش!

    بی‌گمان دور ضریح تو نمی‌گردانند
    هركه چون دانه‌ی اسپند نسوزد جگرش!



    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امید مهدی‌نژاد

    وقتی كه زاهدان خداجو، دنبال مال و جاه می‌افتند
    مردم به خنده‌های نهانی، رندان به قاه‌قاه می‌افتند

    یك عده اهل مال و منالند، یك عده اهل حیله و حالند
    در انتخاب اصلح مردم، بعضاً به اشتباه می‌افتند

    وقت حساب، دانه‌درشتان، از فرط التفات به مردم
    مثل سه‌چار دانه گندم در توده‌های كاه می‌افتند

    امروزه‌روز جمعی از ایشان، فرماندهان هنگ خروجند
    لب تركنند خیل پیاده، از هر طرف به راه می‌افتند

    اما همین گروه سواره، این ساكتانِ عربده‌فرمای
    شب‌های بار، با كت و شلوار، در صحن بارگاه می‌افتند

    یعنی برای آخر بازی، بسته به موقعیت صفحه
    شد سمت خود، نشد طرف خصم، رسماً به پای شاه می‌افتند

    این روزها به دل نه امیدی، نه اشتیاق حرف جدیدی
    تنها همین دو رشته اشكند، كز چشم گاه‌گاه می‌افتند

    عاقل شدیم، و گوشه گرفتیم، تا با خیال تخت ببینیم
    دیوانه‌های سنگ‌پران نیز، با سنگ‌ها به چاه می‌افتند


    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سید علی لواسانی
    نگذار باز از سفرت بی‌خبر مرا
    یك بار هم اگر شده با خود ببر مرا

    شكر خدا كه گریه‌ی سیری نصیب شد
    هربار تشنه كرد غم‌ات بیشتر مرا

    سر را به دامنت بگذارم اگر، سر است
    دامن چو می‌كشی، به چه كار است سر مرا

    یك بار جای این همه زخم‌زبان زدن
    راحت بگو كه دوست نداری دگر مرا

    آه ای خیال دور كه آواره‌ات شده‌ام
    یك شب بیا به خانه‌ی خوابت، ببر مرا


    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    وحیده افضلی

    به آرمیتا دختر شهید رضایی‌نژاد

    آرمیتا! بباف موهاتو! تا همه نگات كنن
    همه‌ی فرشته‌های آسمون صدات كنن

    هی بزن چرخ... بزن چرخ... بشین روی چمن
    تا كه گنجیشكا بیان گریه رو شونه‌هات كنن

    توی چشمای سیاهت پر خنده... پر اشك
    چی می‌شد گلوله‌ها نگا به گریه‌هات كنن

    می‌دونی نقاشی‌هات، تاریخ كشورم می‌شن
    یه روزی میاد كه قهرمان قصه‌هات كنن

    آرمیتا! اطلسی‌ها می‌خوان بیان رو دامنت
    خودشونو قربون حالت خنده‌هات كنن

    دوس دارم بالا بری بالاتر از ستاره‌ها
    هی بری بالاتر و زمینیا نگات كنن

    شك نكن یه روز میاد... یه روز كه خنده‌های تو
    همه‌ی قاتلای دنیا رو كیش و مات كنن

    آرمیتا! موهاتو كوتاه نكنی! كبوترا
    اومدن لونه توی قشنگی موهات كنن

    تو می‌خوای حضرت آقا رو «پدر» خطاب كنی
    حضرت آقا می‌خوان تو رو «پری» صدات كنن




    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi