انقلابي كه حاج احمد متوسليان بالاي خاكريز به پا كرد
نويد شاهد: بچه ها بهت زده، يك لحظه به آتش و حركت تانكهاي دشمن خيره مي شدند و لحظه اي بعد به احمد كه روي خاكريز ايستاده بود، رگبار در پي رگبار به سمت تانكها شليك مي كرد و فرياد مي كشيد :"برادرها! امروز صف با شرف از بي شرف مشخص مي شود!.. با شرف هايش بيايند بالاي خاكريز!"
به گزارش خبرنگار نويد شاهد روايت خواندني از شجاعت جاويد الاثرحاج احمد متوسليان فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله(ص) عنوان مي شود:
عراقي ها با تانك هايشان روي جاده اهواز- خرمشهر آمدند. آنها از دو طرف زاويه، از چپ و راست به طرف خط تيپ 27 آمده بودند تا خاكريز را قطع كنند و كار ما را يكسره كنند. اين جا بود كه ديگر حاج احمد خودش تفنگ كلاشينكف را به دست گرفت، آمد و روي خاكريز جاده اهواز- خرمشهر مستقر شد و شروع به تيراندازي كرد.
همين طور بالاي خاكريز ايستاده بود و در حالي كه احدي جرات نمي كرد سرش را از خاكريز بالا بياورد، حاجي پشت سر هم رگبار گلوله را به سمت تانك هاي دشمن مي فرستاد. اصلا انگار نه انگار كه حدود 140 دستگاه تانك دارند به طور همزمان خط ما را مي كوبند و جلو مي آيند؛ خيلي مسلط و محكم ايستاده بود و بي پروا يك روند شليك مي كرد و فقط موقعي درنگ مي كرد كه مي خواست خشاب چهل تايي كلاشينكف را عوض كند.
بچه ها بهت زده، يك لحظه به آتش و حركت تانكهاي دشمن خيره مي شدند و لحظه اي بعد به احمد كه روي خاكريز ايستاده بود، رگبار در پي رگبار به سمت تانكها شليك مي كرد و فرياد مي كشيد :"برادرها! امروز صف با شرف از بي شرف مشخص مي شود!.. با شرف هايش بيايند بالاي خاكريز!"
بچه ها وقتي حاج احمد را در آن وضعيت ديدند، به شدت منقلب شدند و به هيجان آمدند. ديگر نتوانستند خودشان را نگه دارند و همين انقلاب روحي باعث شد يكي – دو هجوم كوبنده به طرف تانكهاي عراقي داشته باشند تا به هر ترتيب كه شده، نگذارند خاكريز و جاده اهواز – خرمشهر سقوط كند...
منبع: كتاب خطر پذيري، صفحه 107، انتشارات قدر ولايت.