چون سخن رسول اکرم صلى الله علیه و اله و سلم که فرمود: چیزى بنویسم که شما را از گمراهى مصون بدارد «لن تضلوا بعدى» هرگز بعد از من گمراه نمی شوید,عمر گفت: کتاب خداوند براى ما کافى است «حسبنا کتاب اللّه»،(صحیح مسلم/ج5/ح 1637)
نقدی بر این کلام
نکته اول:
در کجای قرآن نوشته است که کتاب را از پیامبر(ص)بگیرید و بعد پیامبر (ص)را کنار بگذارید و بگویید کتاب خدا ما را کافی است و خودمان بهتر می فهمیم
کدام عقلی حکم میکند که آدمی کتاب را بگیرد و معلم را رها نماید؟ اگر هزاران کتاب را چاپ کرده و در اختیار مردمی بی سواد قرار دهند، آیا با نگاه به آن کتاب، علم می آموزند؟ اگر این ممکن بود که این همه مدرسه و دانشگاه تأسیس نمی شد.
قرآن می فرماید پیامبر معلم است و وظیفه معلم تعلیم و تربیت است,عقل حکم می کند که برای تفسیر کتاب انسان به معلم رجوع کند
« لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ» (آل عمران، 164)
ترجمه: به يقين خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
نکته دوم:
دلایلی که قرآن به تنهایی کافی نیست
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ(النساء، 64)
ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اين كه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا« (الاحزاب، 21)
قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مىكند.
«قُلْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ» (آلعمران، 32)
ترجمه: بگو خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد پس اگر رويگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد.
«وَ مَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا * ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللّهِ وَكَفَى بِاللّهِ عَلِيمًا» (النساء، 69 و 79)
ترجمه: و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته [يعنى] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند * اين تفضل از جانب خداست و خدا بس داناست (علم او کفایت دارد).
اگر در فهم قرآن اختلاف کردیم [که کردهایم] چه کنیم؟
همین که اختلافی پیش می آید، دال بر آن است که کتاب به تنهایی کافی نمیباشد. اما سؤال این است که به هنگام اختلاف چه کنیم؟ قرآن می فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا» (النساء، 59)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجام تر است.
نتیجه: پس آنان که مدعی کفایت کتاب خدا هستند، کافی است دست کم همین چند آیه را بخوانند که مردم را رحوع به پیامبر(ص)می دهد