نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: علی(ع) چگونه بود؟ (مهم و خواندنی)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن خدمات و دانلود
    تاریخ عضویت
    April 2011
    شماره عضویت
    1270
    نوشته
    727
    صلوات
    10
    دلنوشته
    1
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    تشکر
    2,363
    مورد تشکر
    3,491 در 697
    دریافت
    11
    آپلود
    12

    پیش فرض علی(ع) چگونه بود؟ (مهم و خواندنی)

    امام علی علیه السلام چگونه بود؟




    1- وقتی در زمان ابوبکر، ابوسفیان به او پیشنهاد اقدام مسلحانه برای بدست گرفتن قدرت را داد، محکم رد کرد.


    2- وقتی شورشیان، خانه عثمان را محاصره کردند و آب را بروی اهل خانه بستند، پسرانش را به محافظت از خانه گماشت و به اهل آن آب رساند.


    3- وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بیسابقه از او خواستند که حاکم شود گفت “مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید، من هم کمکش میکنم”.


    4- اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد. بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت “به خانه روید و مطیع باشید”. گفت “در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد به حق کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگهم دارد”.


    5- سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، نه خانه را برسرش خراب کرد، نه در خانه حبسش کرد و نه حتی علیهش سخن گفت


    6- طلحه و زبیر، به بهانه حج، مدینه را ترک کردند تا در مکه به عایشه بپیوندند و جنگ راه بیندازند. به آن دو گفت “میدانم حج نمی روید!”؛ اما با این وجود نه جلو رفتنشان را گرفت، نه به جرم فتنه گری در خانه حبسشان کرد، و نه اصلا بر سابقه جهادشان خط کشید.


    7- شب جنگ جمل، زبیر را صدا زد و با ذکر خاطره برادری سابقشان و سابقه جهادشان با هم در محضر پیغمبر، دل او را لرزاند و از جنگ منصرفش کرد.
    سلاحش “کلمه” بود. “غلام آن کلماتم که آتش انگیزد”.


    8- روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند. یارانش گفتند شروع کنیم. او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”
    (خدایا شاهد باش). سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند. یاران گفتند شروع کنیم. او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت “اللهم اشهد”. تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند، سر به آسمان بلند کرد و گفت “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم”
    آنگاه شمشیر کشید. ماجراجو و جنگ طلب نبود.


    9- بعد از جنگ، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت “کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان نمی دیدم!”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.


    10- سپس به دیدن عایشه رفت و حرفهای درشت او را تحمل کرد و حالش را پرسید، سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند. با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.


    11- کسانیکه با او جنگیدند را “محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت “برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.


    12- نگذاشت در جنگ صفین، یارانش جواب شعارهای زشت یاران معاویه را بدهند. گفت “من بدم می آید که شما زشت گویی کنید، بهتر آنست که از کارهایشان بگویید و حال و روزشان را یاد کنید و به خدا بگویید خدایا خونهای ما و آنها را حفظ کن!”.


    13- “غلام آن کلماتم که آتش انگیزد”. ادب را ببین، مسالمت در عین مقاومت را ببین. صلح اندیشی اینست، نه آنکه از طرف مردم از خونهای بچه هایشان اعلام گذشت کنیم و بسوی طاغوت دست دوستی دراز کنیم.


    14- در میانه صفین، درست سر بزنگاه و آنجا که بقول مالک اشتر “فقط چند قدم و ضربت شمشیر تا خیمه معاویه مانده بود”، مردم نامردمش دست از جنگ کشیدند، جز سلاح “کلمه” سلاح دیگری بر این نافرمانان نکشید. حتی اختیار جنگش دست مردم بود. به جای مردم تصمیم نمی گرفت و نظر برحق خودش را به مردم تحمیل نمی کرد. وقتی قرار بر مذاکره و حکمیت شد، او خواست که مالک اشتر یا ابن عباس را بفرستد، مردمش مخالفت کردند و ابوموسی اشعری را فرستادند، و او باز رای برحق خودش را به مردمش تحمیل نکرد و در عمل میزان را رای مردم قرار داد و جز سلاح “کلمه” به کار نگرفت.


    15- خوارج مسلح، در کمال آزادی علیهش تظاهرات میکردند، نه گفت از من اجازه بگیرید، نه سرکوبشان کرد.


    16- خوارج مسلح، در کمال امنیت در مسجد خدا، وسط نماز جماعت، با صدای بلند برضد او شعار می دادند و او خطاب به خود این آیه را می خواند “فاصبر، ان وعد الله حق”. همین! نه شکنجه، نه تجاوز، نه اعدام.


    17- میگفت “نباید چیزی را از شما پنهان کنم جز در جنگ”.


    18- وقتی شنید در مرز کشور تحت حکومتش، مهاجمان خارجی به خانه مردم ریخته اند و غارتگری کرده اند، نگفت “سیاه نمایی نکنید”. خودش اپوزیسیون خودش شد و خبر را به مردم گفت و گفت “مرد مسلمان باید از غم این حادثه بمیرد”!


    19- بارها خودش مردم را به نظارت بر خودش دعوت کرد و انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست! مرحوم مطهری با ذکر شواهدی از گفتار و رفتارش، تلویحا او را “لیبرال” خواند! آنجا که در کتاب “آینده انقلاب” گفت “تعلیمات لیبرالیستی در متن تعالیم اسلام هست”.


    20- مردم که میگفت فقط مسلمانها را نمی گفت. خودش به صراحت گفت که “مردم یا با ما همدین اند یا همنوع”؛ یعنی حرمت و حقوق همه باید محفوظ باشد.


    21- به منصوبانش میگفت “مبادا مانند گرگ درنده به جان مردم بیفتید و خوردنشان را غنیمت شمرید”.


    22- هیچگاه در خانه مردم را نشکست و حرمت حریم خصوصیشان را، حتی آنجا که دانست بساط فحشا پهن است، نقض نکرد.


    23- به قاضی چنان امنیت و استقلالی داده بود که علیه خودش حکم کرد!


    24- به از کارافتاده ها مقرری داد.


    25- در سفری، وقتی که مردم دنبال مرکبش دویدند، ذوق نکرد، برعکس برسرشان فریاد زد! چرا مانند شاهان از او استقبال می کنند! مردم را خوار نمی خواست.


    26- صورتش را نزدیک آتش می برد و می گفت “بچش علی، این سزای حاکمیست که مردمش را فراموش کند”.


    27- خدمات دولتهای قبل را ستود، بویژه برای عُمر سنگ تمام گذاشت، نگفت آنها دزد و فاسد و خائن بودند و حق مرا خوردند!


    28- به معاویه نگفت “خدا حق حکومت را به من داده”. گفت “مردم مرا خواسته اند”.


    29- بر حاکمان واجب کرد که تا ریشه فقر را نکنده اند همسطح فقیرترین مردم زنگی کنند.


    30- در بستر مرگ گفت “مبادا در خون مردم بیفتید و بگویید وای علی کشته شد”.


    .
    .
    .


    علی اینچنین بود.


  2. تشكرها 2

    مدير اجرايي (12-08-2012), ال یاسین (12-08-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پيامبر خداصلي الله عليه وآله:علي .. . خوش خُلق‏ترينِ مردم است . (مناقب علی ابن ابی طالب ۱۸۸:۱۵۱)
    مطالب السؤول - درباره نيکي‏هاي اخلاق امام علي‏عليه السلام -:در خوش خُلقي ، بي‏نهايتْ خوش اخلاق بود ، به گونه‏اي که از خوش خُلقي بسيار ، به او نسبت شوخْ طبعي مي‏دادند . با چنين خوش خُلقي و نرم‏خويي‏اي ، اين برخوردها را ويژه دينداران و نرم‏خويان مي‏ساخت و اگر کسي چنين نبود ، با درشتي و تندي با او برخورد مي‏کرد تا او را ادب کند . حتي نقل شده که در اين خصوص ، شعري سروده است :

    با آن که با من نرم‏خويي پيشه کند ، نرم‏خويم/// و با درشتْ‏خو ، برخوردي سخت دارم.
    الماس نيز چنين است . سُرب در آن تأثير مي‏گذارد/// با آن که خود در آهن ، کارگر است .

    (مطالب السوول :۲۹)
    روايت شده که امير مؤمنان علي‏عليه السلام يکي از خدمتکارانش را صدا زد ، ولي او پاسخ نداد . چندين بار صدا زد ، ولي پاسخ نداد .
    مردي وارد شد و گفت:اي امير مؤمنان! او ، دمِ در ايستاده است . صدايت را مي‏شنود ؛ ولي پاسخت را نمي‏گويد .
    وقتي خادم نزد ايشان آمد ، فرمود:«صدايم را نمي‏شنيدي؟» .
    گفت:مي‏شنيدم .
    فرمود:«پس چرا پاسخم را نمي‏دادي؟».
    گفت:از مجازات کردنت خود را در امان مي‏دانستم .
    علي‏عليه السلام فرمود:«سپاسْ خدايي را که مرا از جمله کساني قرار داد که بندگانش از او در امان‏اند».
    (الفخری :۱۹)


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    1852
    نوشته
    1,543
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    السلام علیک یا بقیه الله
    تشکر
    4,053
    مورد تشکر
    5,372 در 1,364
    وبلاگ
    3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    لحظه ای به خدا کفر نورزید
    پيامبر خداصلي الله عليه وآله:پيشتازان امّت‏ها سه نفرند که لحظه‏اي کافر نشدند:علي بن ابي طالب ، صاحب ياسين و مؤمن آل فرعون . آنان ، صدّيقان‏اند و علي ، برترينشان است . (مناقب آل ابی طالب :۶:۲ )

    . امام علي عليه السلام:من لحظه‏اي به خدا شرک نورزيدم و لات و عُزّي را هرگز نپرستيدم . (الخصال :۱:۵۲۷)

    امام باقر عليه السلام - درباره سخن خداوند تعالي:«الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَنَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَل-ِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ؛ کساني که ايمان آورده و ايمان خود را به شرک نيالوده‏اند ، آنان راست ايمني و ايشان ، راه يافتگان‏اند» -:درباره علي بن ابي طالب‏عليه السلام نازل شده است ؛ چون او هرگز ، حتي به اندازه چشم بر هم زدني شرک نورزيد و هرگز لات و عُزّي را نپرستيد . (تفسیر فرات :۱۵۸:۱۳۴ و ۲۹۸:۲۲۲)

    الأمالي - به نقل از ابن عبّاس -:علي بن ابي طالب‏عليه السلام به دو قبله نماز گزارد ، و دو بيعت به‏جا آورد ، و هيچ بت و وَثَني را نپرستيد ، و هيچ زَلَم (به نوعی از پیکان بدون سر و پر در زمان جاهلیت میگفتند که برای قمار به کار می گرفتند .- النهایه :۳۱۱:۲) و قماري نَزَد ؛ بر فطرت زاده شد و لحظه‏اي به خدا شرک نورزيد . (الامالی :مفید ۶ :۲۳۵ و الامالی : طوسی :۱۴:۱۱ ).


  6. تشكرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi